پایگاه خبری گلونی: راستش را بخواهید با یک عکس درباره یک موضوع یا یک اتفاق نمیتوان قضاوت کرد. عکس همیشه هم بازگوکننده واقعیت و اصل یک مطلب نیست. این روزها عکسی از سراب شهوا در قلب خرمآباد در فضای مجازی دست به دست میشود. عکسی افکتدار که زیباییهای این سراب را نه آنگونه که هست، بلکه با اغراق بیشتری نشان میدهد. سراب شوا و خیابان مطهری در سالهای گذشته بسیاری از درختان خود را از دست داده است. چه درختان چنار خیابان، چه درختان انگور، انجیر و خرمالویی که در اغلب خانههای خرمآبادی یافت میشد و البته هنوز هم تک و توک یافت میشود. سنگچین سرای شوا در مسیر خود به مرور تخریب شده و چهره زشتی بهخود گرفته است و با وجود تعیین میزان عقبنشینی برای ساختمانهای نوساز کناره شوا، ولی ساختمانهای نو با ایجاد بالکن آن یک متر عقبنشینی را جبران کردهاند.
عکسی که از سراب شوا منتشر شده است، البته اغواکننده است ولی باید بدانیم سراب شوا هنوز هم زیباست، اما آنهایی که این عکس را منتشر میکنند و دیگران را دعوت میکنند به قدمزدن در آن خیابان، آیا تا به حال خودشان گذرشان به آن خیابان افتاده است؟ آیا خیابان شوا و سراب شوا و خیابان سازمان واقعا جایی برای قدمزدن دارد؟ آیا ما توانستهایم آن سراب را تبدیل به یک جاذبه گردشگری کنیم؟ نزدیک به دو سال پیش بود که با پیگیریهای مجید دریکوند و چند خبری که در گلونی منتشر شد، مسئولان اوقاف استان لرستان اعلام آمادگی کردند که زمین سابق ساواک را در قبال زمینی واگذار کنند تا شهرداری در آنجا پارکی بسازد، اما هنوز قدمی برای آنجا برداشته نشده است و اگر سمنهای محیط زیستی خرمآباد هرازگاهی آنجا را تمیز نکنند، تبدیل به زبالهدان خواهد شد.
سراب شوا همچنان یک پتانسیل عظیم و البته نهفته در دل شهر خرمآباد است. کاش مسئولان شهرداری خرمآباد میزان اقبال و همین یک عکس را در فضای مجازی دنبال کنند و ببینند برای مردم ایران چقدر این کوچه پرآب جذاب است. لایروبی و ترمیم مسیر شوا باید در برنامه شهرداری قرار بگیرد.
از کاربران فضای مجازی هم همچنان درخواست میکنیم که به اشترانکوه، آلپ ایران نگویند. به خرمآباد، ونیز ایران نگویند؛ خرمآباد هزاران چیز زیباتر از ونیز دارد و اشترانکوه خودش زیباست و نیازی نیست که آن را ملقب به آلپ ایران کنیم. اشترانکوه، اشترانکوهِ ایران است.
پایان پیام
گزارشگر: پاپیسلیمانی