کتاب ارمغان مور نوشته شاهرخ مسکوب درباره شاهنامه
خواندنِ در جستوجو سفری درازآهنگ و گاه فرسایندهست، همچون سفر تنانۀ آدمی در زندگی. کتاب ارمغان مور نوشته شاهرخ مسکوب درباره شاهنامه.
خواندنِ در جستوجو سفری درازآهنگ و گاه فرسایندهست، همچون سفر تنانۀ آدمی در زندگی. کتاب ارمغان مور نوشته شاهرخ مسکوب درباره شاهنامه.
در حماسه شاهنامه فردوسی گفتار در خدمت کردار است و گفتگو یا در گرماگرم کردار رخ میدهد و یا پیشدرآمد آن است.
اوست که تافته بخت و سرنوشت ما را مدام میبافد و میشکافد بیآنکه بدانیم چرا. میتوان گفت که این جنبه از تفکر فردوسی در خیام به نهایت خود میرسد.
شاهنامه فردوسی بازتابدهنده چندین دوره ناکامی تاریخی ایرانیان است. خاطره این گذشته بزرگ پرفرازونشیب در دوره فردوسی کاملاً زنده بود.
در اندیشه فردوسی شناخت خدا فراتر از توانایی ادراک ماست، تا چه رسد به همنشینی و گفتگو با او. شناخت خدا در اندیشه فردوسی
در زبان یونانی شاعر به معنای آفریننده است، (از واژهpoësis به معنای آفرینش). در زبان ما. جهان در اندیشه شاعر شاهنامه.
کار شاعر، در آفرینش شاعرانه، پیروی از کار خداست. او نیز آفریننده سخن، ودراین مقام آفریننده چیزها و شناسای جهانی است که برمیسازد.
یکی از سرچشمههای تنش درونی فردوسی در بینش اوست از خدایی دوگانه: اهورامزدا و زروان. او تلاش میکند این هر دو خدای را در درون خود یکی کند.
فردوسی مورخ نیست بلکه شاعر است، شاعری که موضوع کارش تاریخ است. چرا برخی داستانها در شاهنامه فردوسی نیست.