رأیگیری خندوانه قابل اتکا نیست
به گزارش پایگاه خبری گلونی اسماعیل امینی: همین که خندوانه توانست با رأیگیری دربارۀ خنده و کمدی، نشان بدهد که رأیگیری یک بازی سرگرم کننده و مفرّح ذات است، دستاورد بزرگی است. از این بابت خیلی خوشحالم که سالیانی است به این نتیجه رسیدهام که رأیگیری در هر موضوعی، کار بانمکی است و اسباب خنده و شادمانی. این نکته هم جالب است که هر چه موضوع جدیتر و تخصصیتر باشد، نتیجهاش مضحکتر خواهد شد.
دلم میخواست که دیگران هم به این نتیجه میرسیدند و این همه پیش از انتخابات هیاهو و افشاگری و خالیبندی و خودستایی و اسراف نمیکردند. و پس از انتخابات دعوا و جنجال و بگیر و ببند و قهر و اعتراض راه نمیانداختند.
نکتۀ دیگر این که رأیگیری از طریقِ امکاناتِ جدید ارتباطی مانند پیامک و اینترنت و این جور چیزها، چندان قابل اعتماد نیست. نه این که زبانم لال بخواهم شائبۀ تقلب در رأیگیری را دامن بزنم که حاشا و کلّا!
خیالتان راحت باشد که هر انتخاباتی در هر جای عالم و در هر موضوعی که باشد، صحیح و سالم و دقیق است.
اما رأیگیری با ابزار ارتباطی جدید، موجب میشود که فقط کسانی که اهل پیامک و اینترنت هستند در رأی گیری شرکت کنند؛ که به عبارتی میشود: دانشجویان و هنرمندان و اصحاب فرهنگ و مطبوعات و قشر کتاب خوان وجوانانِ بیکار و آدمهای پُر حوصله و دارای اوقات فراغت وسیع.
اما به نظر من مخاطبانِ اصلی برنامهای مثل خندوانه، کسانی هستند که به هر دلیل با گونههای دیگر طنز و شوخ طبعی و کمدی، ارتباطی ندارند و مثلا نوشته و داستان و شعر طنز نمیخوانند یا اگر بخوانند، خوششان نمیآید و دوست دارند جلوی تلویزیون بنشینند و بخندند و خستگی در بکنند، بیزحمتِ تأمل و مطالعه و تفسیر و تأویل متون طنز.
این به معنای آن نیست که دیگران، یعنی همان اقشار اهل مطالعه، خندوانه را نمیبینند یا نمیپسندند، اما طبعا خندوانه مطابق ذائقۀ آنها ساخته نمیشود و آنها را مخاطب اصلی خود نمیانگارد.
به نظر من مخاطبان پرشمارِ خندوانه کسانی هستند که خیلی اهل پیامک و اینترنت و پی گیری اخبار فضای مجازی نیستند و طبعاً انگیزهای برای شرکت در رأی گیری ندارند.
بنابراین، نتیجۀ این رأیگیری برای شناخت ذائقۀ مخاطب و برگزیدنِ کمدین موفق، چندان قابل اتکا نخواهد بود.
اما این رأیگیری علاوه بر آن دستاورد بزرگ که در آغاز مطلب نوشتم؛ یعنی رأیگیری خندوانه قابل اتکا نیستنشان دادنِ ظرفیتهای سرگرم کننده و خندهدار رأیگیری، یک فایدۀ دیگر دارد و آن جلب توجه مردم و رسانهها به اهمیت لبخند و کمدی است و نیز دامن زدن به مباحثِ مرتبط با این شیوۀ بیانی.
به هر حال حرف زدن دربارۀ شوخی و لبخند و کمدی و شادی، هم به صورتِ علمی و تخصصی و هم به صورت عمومی، خیلی خوب است و هر چه باشد از حرف زدن دربارۀ سیاست و تقسیم مناصب و بازیچههای بیهودۀ حاصل از آن، حتماً بهتر و انسانیتر است.
اما یک شگفتی دیگر این است که سیاست با آن که ظاهراً خیلی جدی و اخموست و به نظر میرسد که نباید کاری به کار خنده و شوخی و کمدی داشته باشد، سایۀ سنگین و ملال آورش را بر این رأی گیری خندان نیز افکنده است و میخواهد از این نمد نیز کلاهی برای خود بدوزد. شاید به این دلیل که به رأی گیری و مخاطبان پُرشمار و تیتر اول علاقۀ ذاتی دارد. همین که میبیند میلیونها نفر، خندوانه را تماشا میکنند، خودش را وسط معرکه میاندازد که او را ببینند، چون سیاست وسواس دیده شدن دارد. همان طور که وقتی دید فوتبال، تماشاگر پُرشمار دارد، خودش را به فوتبال تحمیل کرد و دود از دودمان فوتبال برآورد.
کاش زورِ سیاست به شوخی و طنز و خنده و خندوانه نرسد، و برود پی کار خودش که به ظاهر خیلی مهم و جدی است لابد.
پایان پیام