تلگرام از افقی به عمودی
پایگاه خبری گلونی، کرگدن، پژمان موسوی: «تلگرام» نامی آشنا برای کاربران تلفنهای همراهِ هوشمند است؛ ابزاری ارتباطی که چند ماهی میشود بدجوری در میان کاربرانِ ایرانی شبکههای اجتماعی جا باز کرده و تقریبا دلِ همه را برده است؛ اشتیاقی همگانی که رتبهی ایرانیان را از میان کاربران جهانی این ابزار ارتباطی، به طرز عجیبی بالا برده و آنها را به یکی از بالاترین استفادهکنندگان از این شبکه مجازی سوق داده است؛ تقریبا تمامی سازمانها و نهادها، روزنامهها، خبرگزاریها و وب سایتهای خبری، اعضای فامیل و گروههای دوستی برای تسهیلِ ارتباطاتشان یک گروه تلگرامی تدارک دیدهاند و بخش قابل توجهی از وقت و زندگی خود را از جهان واقعی به جهان مجازی نقل مکان دادهاند؛ کار تا جایی پبش رفته است که بخش قابل ملاحظهای از قرارهای کاری و حرفهای از رهگذرِ «تلگرام» سامان پیدا میکند و این ابزار ارتباطی تا شخصیترین لایههای زندگی هر کاربر هم نفوذ پیدا کرده است. تا اینجای کار را میتوان از جمله تفاوتهای زندگی در جهان مدرن و زیست رسانهای و ارتباطی وی در قرن جدید دانست و از کنار نقاط ضعفی که این رسانه در مختل کردنِ «زندگی و جهان واقعی» ایجاد کرده است، به نفع نقاط بیشمار مثبت آن گذشت.
مشکل اما از امکان تازهای شروع میشود که این شبکه اجتماعی از حدود دو هفته پیش استفاده از آن را برای کاربرانش مهیا کرده است: امکانی به نام «کانال».
تلگرام از افقی به عمودی
«کانال» این امکان را به اشخاص، نهادها و سازمانها میدهد که مسیری همگانی و عمومی را برای ارتباط با مخاطبین خود بدون هیچ گونه محدودیتی تدارک ببینند و اخبار و نوشتههای خود را با مخاطبین خود در میان بگذارند؛ این در حالی است که تا به حال و در گروههای تلگرامی، «سقفی» معین برای اعضا در نظر گرفته شده بود و امکان عضویت بیشمار کاربر در یک گروه وجود نداشت. این صورت مسئله ساده اما یک لایه زیرینِ مهم دارد: در امکانِ جدید، امکان مشارکتِ اعضا و کاربران به کلی از بین رفته است و ساختارِ ارتباط از شیوهی «افقی» سابق به ساختاری «عمودی» تغییر ماهیت داده است. در ساختارِ جدید، روابط کاربرانِ گروهها مبتنی بر ساختارِ ارتباطی عمودی قرار گرفته است و از این رهگذر تلگرام از خودِ واقعیاش فاصله گرفته و درست بر ضد کارکرد اصلی خود عمل کرده است. «تلگرام» ابزاری بود که دقیقا و به تمام معنی کلمه امکان «مشارکتِ» فعال اعضا و کاربران را در بحثها ایجاد کرده بود و اتفاقا همین هم نقطه ممیزه آن با بسیاری دیگر از ابزارهای ارتباطی بود. «مشارکت در تولید پیام»، «تغییر مسیر پیام» و جهت دادن به مسیر اولیهای که در ذهن فرستنده پیام بود، تاکنون توانسته بود تلگرام را بر قلهای بنشاند که امکان جدید درست به معنای یک «سقوط آزاد» برای آن محسوب میشود. در وضعیتِ جدید، نه تنها امکان بحث و اظهار نظر از بین رفته است، که مشارکتِ فعالِ کاربر هم دیگر محلی از اعراب ندارد و اینگونه تلگرام یک امتیاز بزرگِ خود را از دست داده است زیرا در ساختار ارتباطی افقی، کارکنان خود را همسطح یکدیگر میبینند و با تقسیم کار متوازن و متعادل، امور را تا رسیدن به اهداف مورد نظر گروه هدایت میکنند. در این روش افراد خود را با یکدیگر تطبیق میدهند و هر یک از آنها وظیفهای را به عهده میگیرند اما این در حالی است که در مدل ارتباط عمودی، عدهای که در بالا هستند احساس فخر و قدرت میکنند و مایلند فقط «فرستنده» پیام بوده و هیچ گونه «دریافت» یا «اعتراضی» را شاهد نباشند. البته امکانِ «کانال» ممکن است برای برخی سازمانها و نهادها تنها به منظور اطلاع رسانیهایی که نیازی به مشارکتِ اعضایشان ندارند مفید باشد اما موضوع اینجاست که این روزها بیساری از روزنامه نگاران، شخصیتها، بازیگران و هنرمندان یا برای خود «کانالی» را تدارک دیدهاند و یا در سودای آن هستند و با فراغِ بال و بدون کوچکترین نیازی به پاسخگویی یا جذب مشارکت کاربران، به درفشانی مشغول هستند غافل از اینکه راه اندازی «کانال» تنها یک معنی را میرساند و آن هم چیزی نیست جز بیاعتنایی و بیتوجهی به مخاطب: مخاطبی که اتفاقا همه چیز است.
پایان پیام
کرگدن ضمیمه سهشنبههای روزنامه اعتماد است.