پایگاه خبری گلونی، مجید حسینی:
وقتی در ایرانیم، به راهپیمایی اربعین نگاهی ایدهآلیستی – مذهبی داریم. گویا در تکراری از تاریخ با اسرای کربلا همراهیم و در رنج آنها شریک. ذهنیت عاشقان البته در مرز و آنسوی آن تغییر میکند و متوجه میشوند که قرار نیست به عمق تاریخ سفر کنند. قرار است از مرزهای جغرافیای سیاسی دو کشور عبور و در فرهنگی ناآشنا و البته رقیب به اولیاء دین ارادتورزی کنند. همراه با همان مردمانی که نقطه اشتراکمان با آنها فقط مذهب است، که البته وجه مشترک مهمی هم هست.
راهپیمایی اربعین مراسمی است که راه زیادی دارد تا به بلوغ برسد. مدیریت غیریکپارچه و ناهماهنگ تنها یکی از عوامل نابالع بودن این مراسم است. در جای جای این راه ناهموار کافیست یکی از توقعات ما مهمانان ایرانی برآورده نشود، تقریبا همه تحلیلشان را به یک مساله عودت میدهند، عرب بودن میزبان. همین یک واژه کافیست تا انبوهی از اتهامات را نگفته نثار میزبان کنند. میزبان هم گویا در پس ذهنش چندان علاقهای به میهمانان عجمش ندارد، اما همان یک نقطه اشتراک مهم انگار همه چیز را حل میکند. همه آمدهاند تا ارادت و محبت خود را به اهلبیت ابراز کنند، این ناموزونیها را فقط همین ارادت مشترک رفع میکند. همه زائر اباعبدالله هستیم، عرب یا عجم، ایرانی یا عراقی.
عراقیها در این میزبانی انصافا سنگ تمام میگذارند. مشکل هم آنجاست که بیش از این نمیدانند و نمیتوانند. پذیرایی از چند میلیون زائر از توان این مردم خارج است. آنها یکسره مشغول پختن و شستن هستند. گرچه زندگی عادی هم در کربلا و هم در دیگر نقاط جریان دارد اما این روزها دیگر کربلا و پیرامونش جایی برای پذیرایی از زائران بیشتر ندارد.
از دو حرم شریف و مطهر که بگذریم، کربلا شهری است در نهایت بینظمی و نابسامانی. بدون هیچ جاذبه مدنی. شاید برای خودشان عجیب نباشد اما برای ما که در شهری مثل تهران زندگی میکنیم و شهرهای مختلف کشورمان را دیدهایم، این شهر واقعا غیرقابل تحمل است و اصلا با جایی مثل مشهد یا دیگر شهرهای زیارتی قابل قیاس نیست.
گرچه رفتارشان به نظر کمی تند است ولی سادهاند و به دور از پیچیدگیهای رفتاری ما هستند. اینجا از دوروییهای مرسوم خبری نیست ولی به طرز عجیبی علاقهمندند دیده شوند، این را موقع عکس گرفتن به وضوح میشود دید.
کربلا برای آنهایی که این شهر را ندیدهاند شهر آرزوها است. بر مشامم میرسد هر لحظه بوی کربلا… بر دلم ترسم بماند آرزوی کربلا…
پایان پیام