به گزارش پایگاه خبری گلونی، نگار فیضآبادی فعال محیط زیست در نشست تغییر اقلیم گفت: میخواهم بگویم نقش انجمنها هم در بحث تغییر اقلیم نقش مهمی است. بازخوردهایی که من گرفتم این بود که شخص تحصیلکردهای به من گفت شما در انجمن چه کار میکنید؟ به پرندهها غذا میدهید؟
اطلاعرسانیهایی که الان خیلی زیاد است اینکه بعضیها فکر میکنند که ما صرفا میرویم زباله جمع میکنیم یا به پرندهها غذا میدهیم. یکی از درخواستهای ویژهام از هنرمندان این است که نقش اطلاعرسانی داشته باشند که در کارهایی که انجمنهای زیست محیطی دارند انجام میدهند. چون واقعا هیچ شناختی در جامعه از آنها نیست.
یک خواهش دیگرم این است که از کلمه بحران کمتر استفاده کنیم. مردم واقعا دیگر برایشان عادی شده است. میخواهم بگویم اگر جایی میخواهید کسی به حرفتان گوش نکند، حتما کلمه بحران را بگویید. برای مردم دیگر عادی شده است. وقتی در اتوبوس مینشینم، خانمی میگوید بحران آب است و آب را صادر میکنند و مثالهای زیادی در این مورد میتوانم بگویم. این نهایتا میرسد به مسئله عادی شدن و فاجعه است اگر چیزی در جامعهمان عادی شود و دیگر کسی توجه نمیکند.
دیگری مسئله اطلاعرسانی است. من فکر میکنم اطلاعرسانی هم تا جایی و تا اندازهای دارد. یک هنرمند ایتالیایی میآید یک آهنگی را در محوطه منطقه قطبی میسازد و میخواهد توجهات را جلب کند به مسائل تغییر اقلیمی. خب این یک اطلاعرسانی است، ولی اگر همه موسیقیدانها بخواهند این کار را بکنند، خب جامعه اشباع میشود. اطلاعرسانی تا یک جایی کافی است؛ از یک جایی به بعد مردم و مخاطبان منتظر راهکار هستند، یعنی اول سوال در ذهن طرف میآید که الان چه کار کنم؟ تا زمانی که ما جوابی برای مخاطبمان نداشته باشیم و آن را در یک بحران بیندازیم و رهایش کنیم، این را گذاشتیم علاوه بر اینکه مشکلات شخصی طرف دارد، میگذاریمش با هزار و یک هیجان منفی و تنها میگذاریمش کنار.
مسئله بعدی این است که چون من خودم روانشناسی خواندهام، در این زمینه سعی میکنم تاکید کنم که چرا ما از هنرمندان کمک میگیریم؟ چون محبوبیت دارند و میگویم این پیامی که اینها میخواهند به مخاطب انتقال دهند، مورد توجه قرار میگیرند، چون انتقال دهنده پیام را مردم دوست دارند. البته بحث مهم این است که تناقض در رفتار و آن صحبت آن شخصی که دارد صحبت میکند نباشد، یعنی طرف بیاید تبلیغ بکند و خودش را سفیر محیط زیست معرفی کند، ولی بیاید روی صفحه اش کیف و کفش چرم را تبلیغ کند. مردم باور نمیکنند و هوشمند هستند، تناقضها را خیلی خوب شناسایی میکنند و مطمئن باشید آنجا جایی است که مخاطب دیگر به حرف آن شخص گوش نخواهد کرد.
یکی دیگر از مسائلی که فکر میکنم خیلی در صحبتهای ما رایج است، این است که ما معمولا میگوییم ما وقت نداریم و من میگویم ما وقت داریم، ما مدیریت وقت نداریم. خیلی وقتها میگوییم ما بودجه نداریم، من میگویم ما مدیریت بودجه نداریم. خیلی وقتها میگوییم ما نیروی انسانی نداریم، من میخواهم تاکید کنم ما نیروی انسانی داریم، ولی مدیریت نیروی انسانی نداریم. مثلا مسئله سگ و گربهها وقتی پیش میآید، نیروی انسانی میرود سمت آن موضوع؛ جایی که مسئله مهمتری پیش میآید، ما نیروی انسانی نداریم و این یعنی نبود مدیریت منابع انسانی و خواهش میکنم این را مورد توجه قرار دهیم، یعنی جایی که واقعا نیاز هست، آن شخص حضور پیدا کند.
این نشست به میزبانی دفتر طرح ملی تغییر آبوهوا و همکاری پایگاه خبری گلونی برگزار شد. دکتر محسن ناصری، دکتر علیرضا مساح بوانی، مهتاب صادقی، ماندانا مقصودی، میزبانان این نشست بودند. مهمانان این نشست عبارت بودند از:
میترا حجار، نفیسه روشن، شبنم فرشادجو، بهاران بنیاحمدی، رضا مقدم، بهنام ضرغام، محمدحسین بازگیر، نگار فیضآبادی، مسعود بُربُر، فریبرز گبلن، محمدحسین نظری، لیلا فولادوند، انوشه میرمجلسی، احمد بحری، فرخنده فرمانیزاده، مهتاب جودکی، دکتر بنفشه زهرایی و مسعود امیرزاده
پایان پیام