دشت خرم آباد نیازمند کاوش است

دشت خرم آباد نیازمند کاوش است

به گزارش گلونی دکتر عطا حسن پور پیرامون شهرنشینی در دشت خرم آباد لرستان و سایت‌‌های باستانی این شهر به گلونی گفت‌:

برای این‌که تعریفی از شهر داشته باشیم که شهر چیست و شهرنشینی از چه موقع در تاریخ ایران و جهان به ثبت رسیده است.

خدمتتان بگویم که تقریبا در اواخر هزاره سوم قبل از میلاد و اوایل هزاره چهارم قبل از میلاد، نخستین شهرها در بین‌النهرین شکل می‌گیرند و اندکی اینورتر و آنورتر در سایر نقاط جهان اولین و نخستین شهرهای جهان شکل می‌گیرند، اما این‌که ما بیاییم به هر محوطه باستانی وسیعی که می‌بینیم، به آن شهر اطلاق کنیم، درست نیست.

برای این‌که یک محوطه باستانی را ما شهر قلمداد کنیم، باید یکسری فاکتور و مولفه داشته باشیم. هر شهری از شهرهای باستان که طی کاوش‌های باستان‌شناسی به دست می‌آید، باید مولفه‌هایی را داشته باشد.

الان هم از بررسی میدانی سطحی شهری به دست نمی‌آید، بلکه باید برای به دست آوردن شهر، حداقل یک کاوش گسترده باستان‌شناسی انجام دهیم.

معمولا برای هر شهر چند تا فاکتور باید در نظر گرفت. اول این‌که از نظر وسعت و مساحت ویژگی‌های یک شهر را داشته باشد و بتواند گنجایش یک شهر را داشته باشد.

فاکتور بعدی همان است که ما به آن خط و نگارش می‌گوییم. یعنی اگر ما زمانی در یک منطقه‌ای خط و نگارشی را دیدیم، می‌توان به آن‌جا شهر گفت. غالبا یکی از نشانه‌های دوران تاریخی، خط و کتابت است.

فاکتور بعدی هم مبادله‌های تجاری است که معمولا در یک شهر این مبادلات انجام می‌شود. اگر این آثار و شبهات را پیدا کردیم، می‌توانیم بگوییم که این‌جا شهر بوده است.

فاکتور بعدی هم گسترش نظام کشاورزی مبتنی بر آبیاری است. در واقع از زمانی که انسان از غار بیرون می‌آید و وارد یک روستا و یک شهر می‌شود، روند کشاورزی تغییر پیدا می‌کند و مالکیت به وجود می‌آید و این حس مالکیت و شهرنشینی نزاع‌هایی را بر سر زمین و ملک و… در پی دارد که بعد هم تقسیم اراضی را در پی دارد که یکی از ویژگی‌هایش آبیاری است که این آبیاری و کنترل آب برای بهره‌برداری بیشتر از زمین‌های زراعی است.

از همه مهمتر قانون است و بنابراین قانون به وجود می‌آید و لازمه قانون، حکومت است؛ حکومت‌هایی که در شهر به وجود می‌آیند. یکی از ویژگی‌های شهرنشینی، دارابودن حکومت است و در اصطلاح باستانی به آن دولتشهر می‌گویند.

دشت خرم آباد نیازمند کاوش است

به جز این‌ها دلایل دیگری برای شهرگفتن به یک مکان، اثر مُهرهای تجاری است. توکن، ژتون و گولا که این‌ها نیز تکه‌هایی از وسایل تجاری هستند که برای مُهر و موم‌کردن درِ کیسه‌ها، انبارها و… به‌کار می‌رفته‌اند. آن چیزی که مهم است، بناهای یادمانی یا بناهای عام‌المنفعه یک شهر است. مثلا معبد، آسیاب و هر چیزی که برای عموم مردم مصرف داشته باشد، این چیزها هستند.

و بعد هم شهر مردگان یا گورستان که غالبا در بیرون شهر درست می‌شود، می‌تواند نشانه یک شهر باشد. یعنی گورستان‌ها را در داخل شهر و یا کوچه‌ها نمی‌سازند و به بیرون شهرها برده انتقال داده می‌شوند.

حسن‌پور افزود: ویژگی بعدی ساختمان‌های معماری است که عموما در سطح زمین رُخ‌نمون دارد. مثلا شهری مثل بیشاپور فارس که بناهایی در آن‌جا تخریب شده‌اند؛ سقف بنا، دیوار بنا و یا طاق بنا از دل زمین بیرون است و سازه‌های معماری‌اش روی سطح زمین مشهود است و این‌ها یکی از علائم شهر است.

با در نظر گرفتن این فاکتورها، از جمله مولفه‌های اصلی که اگر دو یا سه تا از این گزینه‌ها را داشته باشد، می‌فهمیم که در آن‌جا شهر است. در واقع ما برای پیداکردن یک شهر باید دست به کاوش باستان‌شناسی گسترده بزنیم و نه گمانه زنی و نه یک لایه‌برداری و… زمانی که ما کاوش گسترده انجام دادیم و به همه این مولفه‌ها و یا نیمی از این مولفه‌ها رسیدیم، می‌توانیم بگوییم ما به یک شهر رسیده‌ایم و در جایی که حدس می‌زنیم شهر است، شهر وجود دارد.

این باستان‌شناس ادامه داد: یکی دیگر از فاکتورهای یک شهر، یک سفاله‌ای است به نام سفال لبه واریخته که وقتی در یک محوطه‌ای این سفال را پیدا می‌کنیم، این سفال یکی از نشانه‌های آغاز شهرنشینی است. ممکن است در یک روستای باستانی یک اثر مُهر پیدا شود؛ نمی‌توانیم بگوییم چون اثر مُهر پیدا شده یا یک سفال پیدا شده، پس این‌جا شهرنشینی بوده است.

ممکن است در اثر ارتباط آن روستا با شهرهای مجاوز این آثار شهرنشینی به آن روستا سرایت کرده، ولی قطعا نمی‌توان گفت که این‌جا شهر بوده است.

مثلا در محوطه باستانی شاهزاده عبدالله هیچگونه شهرنشینی به دست نیامده است، چون در آن‌جا کاوشی به دست نیامده است.

ما زمانی می‌توانیم آن‌جا را شهر قلمداد کنیم که حداقل سازه‌های معماری را در آن‌جا به دست بیاوریم و در حین کاوش و در لایه مطمئن، باستان‌شناسی به دست بیاوریم تا بتوانیم بگوییم آن‌جا شهر بوده است، اما همیشه برای ما باستان‌شناسان واژه احتمال وجود دارد.

گاهی برای فرار یا واقعیت یا حدس و گمان و یا فرار از خطا واژه «احتمال» را به کار می‌بریم. اما آنچه که برای ما مسلم است و در تاریخ لرستان هم به آن اشاره شده است، برخی از نقاط در لرستان به‌عنوان شهر در تاریخ مورخان به آن اشاره شده است، مثل شهر شاپورخواست که احتمال می‌دهیم این شهر در دشت خرم آباد فعلی وجود داشته باشد، اما هنوز جانمایی دقیق این شهر بر ما مشخص نشده است.

با وجود این‌که دو فصل کاوش باستان‌شناسی و گمانه‌زنی در محوطه‌ای که فکر می‌کردیم این‌جا شهر شاپورخواست است، انجام شد، اما متاسفانه هیچگاه نتایج این کاوش‌ها منتشر نشد. بنابراین هنوز هم مکان‌یابی شهر شاپورخواست در هاله‌ای از ابهام قرار دارد و همچنین چند شهر دیگر مثل شهر مثل سیماشکی، خایدالو، ماداکتو و… که بعضی از باستان‌شناسان و مورخان اعتقاد دارند که این شهرها در حوزه لرستان امروزی هستند و تا زمانی که کلنگ باستان‌شناسان پرده از این رازها برندارد، کماکان رازی سر به مهر خواهد بود.

این کاوش‌گر و لرستان‌شناس تصریح کرد: شهر دیگری داشتیم در دوره ساسانی که در منطقه سیمره قرار داشت که پشت حوزه آبگیر سد سیمره قرار داشت که باستان‌شناسان گمان می‌کردند که یک شهر باستان‌شناسی در آن‌جا قرار داشته باشد.

با وجود این‌که کاوش‌های نجاتبخش متعددی که در این محوطه حدودا ۲۰ هکتاری انجام شد، متاسفانه با آبگیری سد سیمره هرچه رِشتیم، پنبه شد و این محوطه که به احتمال زیاد ممکن بود یک شهر باشد، به زیر آب رفت و برای همیشه به آب سپرده شد. و تنها جایی که می‌توانیم و می‌شد و یک سرنخ‌هایی از دوره ساسانی در لرستان به دست آورد.

همین محوطه بود که متاسفانه با آبگیری سد سیمره منهدم شد و امیدواریم در آینده با حفاری‌های گسترده‌ای که انجام می‌شود، شهرهایی که مورخان اذعان کرده‌اند در حوزه قلمروی لرستان است، بر ما هویدا و به جهانیان معرفی شود.

پایان پیام

کد خبر : 25648 ساعت خبر : 10:31 ب.ظ

لینک کوتاه مطلب : https://golvani.ir/?p=25648
اشتراک در نظرات
اطلاع از
0 Comments
Inline Feedbacks
نمایش تمام نظرات