با من در همین شهر قدم بزن!

با من در همین شهر قدم بزن!

پایگاه خبری گلونی انوشه میرمجلسی: وقتی نام گیلان می‌آید، غیرگیلانی‌ها تصویر کوچه‌باغ‌های گِلی، خانه‌های روستایی و جنگل و کوه و دریا را مرور می‌کنند.

برای آنهایی که گیلانی نیستند و به خطه سرسبز شمال دل بسته‌اند، گیلان جایی است که در آن کوه و جنگل و دریا با هم رفیقند. برای این دسته از آدمها تصور شهرنشینی در خطه سرسبز گیلان کمی سخت است و تصور اینکه شهرهای گیلان هم مانند بسیاری از شهرها دارای معماری شهری منسجمی باشد کمی دشوار می‌نماید.

اما این تصور از کجا در ذهن آدم‌های دور از این دیار شکل گرفته است؟

شاید یکی از دلایل، فیلم‌ها و سریال‌هایی باشند که معمولاً روایت‌گر گیلانند یا قصه‌ای را در این خطه روایت می‌کنند. نقش این تولیدات در شکل‌گیری تصورات مردم بسیار پررنگ است؛ اما آیا واقعاً گیلان و شهرهایش تصاویری به جز طبیعت، خانه‌های روستایی و مزارع وسیع ندارد؟

آیا گیلان و گیلانی که در زمینه‌های مختلف هنری همواره حرف‌های مهمی زده است، نمی‌تواند این تصویر نقش بسته در ذهن مخاطب را تغییر دهد؟ چند درصد از مخاطبان سینما از خانه‌های قدیمی رشت و معماری آن مطلعند؟

آیا در تولیدات سینما جایی برای قصه‌گویی در این فضا درنظر گرفته شده است؟

به نظر می‌رسد این خلأ تا حدی پررنگ و عمیق است که این روزها شاهد پا گرفتن صفحات متعدد مجازی هستیم که هر کدام سعی می‌کنند با تصاویر مختلف، شهرهای گیلان را معرفی کنند.

تصاویری از بافت قدیمی شهرها، بازارها، بناهای تاریخی، خانه‌های عظیم در محله‌های قدیمی و ده‌ها مورد دیگر که در تولیدات هنری مغفول مانده است. باید منصف بود و پذیرفت که این صفحات، نمایندگان صادق و مناسب‌تری برای گیلان هستند تا سریال‌ها و فیلم‌های پرشمارِ تولید شدهٔ سالهای اخیر.

با من در همین شهر قدم بزن!

photo_2016-12-19_14-36-32

در همین راستا و در یکی دو سال گذشته، با اکران فیلم «در دنیای تو ساعت چند است؟» نگرش به گیلان کمی تغییر کرده است و گردشگرانی که به دیدن این دیار می‌آیند، بخشی از زمان سفرشان را صرف قدم زدن در بافت قدیمی شهرهایی مثل رشت، لاهیجان و انزلی… می‌کنند؛ اما آیا باید به همین سهم اندک اکتفا کرد؟

شهر رشت با خانه‌های قدیمی که قدمتی بیش از یک قرن دارند و از معماری اروپای شرقی تا معماری اسلامی را در خود جای داده است، چه سهمی در فیلم‌نامه‌های امروزی دارد؟ شهری با بناهای دیدنی مانند عمارت شهرداری، ساختمان پست، هتل ایران و ساختمان استانداری قدیم و مسجد حاج صمد خان که هر کدام با گچ‌بری‌های بی نظیر شهره‌اند؛ از این شهر باید بیشتر گفت و شنید.

رشت که روزگاری به بام‌های سفالی خود می‌بالید حالا در تصاویر سینمایی و تلویزیونی خبری از بام‌های سفالی و بناهای عظیم و چشم نوازش نیست. شهری که عماراتی چون عمارت میرزاکوچک خان و خانه فرهنگ رشت و… دارد که می‌تواند نشانه خوبی از معماری قدیمی این دیار باشند، حالا در قصه‌های امروزی سهمی ندارد.

البته بدیهی است که هدف این نوشتار کم ارزش دانستن کوچه‌باغ‌های روستایی و صفای مزارع برنج و چای گیلان نیست. بلکه هدف معرفی جامع و دقیق استان گیلان است، با همه ظرفیت‌های موجود و البته با هوشمندی کامل که آنچه در سینما و تلویزیون تولید می‌شود، روزگاری نه چندان دور سند تصویری نسل بعد خواهد بود؛ و چه حیف که این سند تصویری، ناقص و پراشکال باشد. معرفی جامع گیلان قطعاً در رونق گردشگری مؤثر است. به نظر می‌رسد که وقت آن رسیده تا نویسندگان و هنرمندان گیلانی، با در نظر گرفتن ظرفیت‌های موجود در شهرهای استان قصه‌های تازه‌ای را روایت کنند. قصه‌هایی که می‌تواند در دهه نود شمسی جان بگیرد اما پس زمینه‌اش بافت قدیمی و معماری دیروز این سرزمین باشد. کاش این بار پیش از آنکه دیر شود، تلنگرها را جدی بگیریم.

پایان پیام

منتشر شده در مجله اینترنتی ناجه – آذرماه ۹۵

کد خبر : 29407 ساعت خبر : 2:41 ب.ظ

لینک کوتاه مطلب : https://golvani.ir/?p=29407
اشتراک در نظرات
اطلاع از
0 Comments
Inline Feedbacks
نمایش تمام نظرات