حادثه پلاسکو، از دیدگاه روانشناسی

پایگاه خبری گلونی، نگار فیض‌آبادی، کارشناس ارشد روانشناسی بالینی:

چرا با وجود اخطارها، افراد از وقوع حادثه پیشگیری نکردند؟

شاید سوال مهمی که در ذهن همه ما شکل گرفته این است که چرا با وجود بیش از ۳۰ بار اخطار از طرف شهرداری و آتش‌نشانی به مدیریت و واحدهای ساختمان پلاسکو، باز هم افراد، بی‌تفاوت از کنار هشدارها رد شدند تا در نهایت این فاجعه رخ داده است؟ از لحاظ روانشناختی، علت اصلی به خطای ما در «ادراک خطر» برمی گردد. وقتی افراد احتمال خطر را کمتر از آن چه هست، تخمین می زنند بنابراین لزومی هم نمی‌بینند پیشگیری کنند. زمانی که ما متوجه شرایط تهدیدکننده‌ای مثل خطر ریزش بافت‌های فرسوده، زلزله، احتمال نشت گاز و آتش‌سوزی و … می‌شویم معمولا ترجیح می‌دهیم امکان وقوع حادثه‌ها را ناچیز در نظر بگیریم تا از لحاظ روانی، فشار کمتری را متحمل شویم. اگر دقت کرده باشید آنها را انکار می‌کنیم و با سپردن کار به دست قضا و قدر، پرونده‌شان را در ذهنمان می‌بندیم. که متاسفانه هم مسئولان و هم مردم ما، اکثرا دچار انکارهای نابه‌جا هستند و درمان پرهزینه را به جای پیشگیری ایمن و ارزان، انتخاب می‌کنند.

چه زمانی شایعه‌ها شدت پیدا می‌کنند؟

یکی از عواملی که در شکل دهی رفتار ما نقش دارد این است که ما معمولاً کاری را انجام می‌دهیم که شاهد انجام آن توسط دیگران هستیم. وقتی می‌بینیم بیشتر مردم درگیر یک موضوع شده‌اند ما هم علاقه داریم حتی با واکنش‌های نامناسب، درگیری خودمان را با موضوع نشان دهیم. اما باید دید آیا رفتاری که شاهدش هستیم درست است که خودمان هم همان گونه عمل می‌کنیم؟ اگر دقت کرده باشید بعد از انتشار یک خبر داغ، خبرهای حاشیه‌ای دیگری به چشم‌مان می‌خورد که باید به درستی آنها شک کرد. معمولاً بسیاری از آنها «شایعه» هستند. اگر دقت کرده باشید بسیاری از خبرگزاری‌های معتبر از مردم می‌خواهند تا از نشر شایعه پرهیز کنند. به طور مثال، خبر نشت گاز در حادثه پلاسکو، بعد از بازنشرهای فراوان در فضای مجازی، در نهایت تکذیب شد.

یکی از عوامل دیگری که باعث می‌شود افراد به تولید و یا انتشار شایعه‌ها تمایل پیدا کنند، سبک مقابله نادرست آنها با بحران است. این افراد به شیوه‌ای هیجان مدار، با مساله برخورد می‌کنند و با نشر شایعه، هیجانات منفی خودشان را تخلیه می‌کنند. در مقابل، افرادی هستند که مساله مدار عمل می‌کنند به این فکر می‌کنند که الان چه کاری از دست من برمی آید؟ بنابراین وقتی خبر درخواست سازمان هلال احمر را برای اهدای خون، می‌خوانند از این طریق به کمک نیازمندان این حادثه می‌روند.

فرهنگ‌های اشتباه ما در هنگام بروز حادثه

بخشی از فرهنگ ما در زمان بحران، خودش را نشان می‌دهد. مثل وقتی که افراد در محل وقوع حادثه، تجمع می‌کنند و مانع امدادرسانی به موقع می‌شوند. که این امر می‌تواند ناشی از سهل انگاری مردم، یا بی تفاوتی‌شان، و یا عدم مدیریت صحیح مسئولان برای هدایت جمعیت باشد. مثال دیگر، عکسی ست که نشان می‌دهد برخی از افراد بر روی ماشین‌های آتشنشانی، ایستاده‌اند تا عکسبرداری و فیلمبرداری کنند و یا حتی سلفی می‌گیرند، به نوعی نشان دهنده فرهنگ خودمحورانه ماست. واقعاً علت این همه تمایل برای ثبت تصاویر دلخراش، چیست؟

بعضی از افراد هم پس از وقوع حادثه، برای اینکه خودشان پُستی در فضای مجازی منتشر کنند تا صرفاً “دیده شوند” از تیترهایی استفاده می‌کنند که هیچ تناسبی با فضای احساسی موجود ندارد. مثل تیتر «پلاسکو، یادگاری ۵۰ ساله تهران قدیم از بین رفت.» یا کسانی که به جای نقد سازنده و اصولی، شروع به توهین و فحاشی می‌کنند و شهروندان و مسئولان را مورد بدترین خطاب‌ها قرار می‌دهند. دسته دیگری هم هستند که همزمان با وقوع فاجعه، جوک درست می‌کنند. شاید وجه اشتراک همه این فرهنگ‌های غلط را در یک چیز بتوان خلاصه کرد. “میل افراطی به دیده‌شدن”

وظیفه ما چیست؟

لازم است تا شعار «پیشگیری، بهتر از درمان» را عملی کنیم. خوش‌بینی نابجا باعث می‌شود هشدارها را جدی نگیریم. بنابراین لازم است نسبت به وقایع، یک دید واقع‌بینانه داشته باشیم و برای جلوگیری از وقوع حادثه، قبل از آنکه دیر شود اقدام کنیم. حادثه ساختمان پلاسکو، می‌تواند زنگ هشداری باشد برای مدیران دولتی تا بحران‌ها را جدی بگیرند، در پیگیری اخطارها قاطعانه عمل کنند و مدیریت شهری را به سمتی پیش ببرند که شاهد تلفات جانی و هدررفت سرمایه‌هایمان نباشیم. فراموش نکنیم که ممکن است با خودفریبی و انکار، در کوتاه مدت احساس آرامش کنیم اما تبعات منفی حوادث خطرساز، حتماً آرامش ما را در ابعاد وسیع‌تری در آینده از بین خواهد برد.

بدون شک، افرادی که از سلامت روانشناختی خوبی برخوردار هستند برای حفظ و بقای جان خود و هم نوعانشان، رفتار می‌کنند. در کلان شهری مثل تهران که در معرض خطرهای مختلفی قرار دارد، لازم تا ساکنانش هم حس مسئولیت‌پذیری اجتماعی، نوع دوستی و همکاری را در خودشان تقویت کنند تا منافع جمعی و بقای افراد جامعه، فدای خودمحوری و سهل انگاری ما نشود.

در پایان، همدردی خود را با خانواده‌های داغدار آتشنشان های فداکار و سایر جانباختگان، ابراز می‌کنم و امیدوارم با اقدامات به هنگام، میزان تلفات این اتفاق دلخراش، به حداقل برسد.

پایان پیام

کد خبر : 32326 ساعت خبر : 7:06 ب.ظ

لینک کوتاه مطلب : https://golvani.ir/?p=32326
اشتراک در نظرات
اطلاع از
1 دیدگاه
چیدمان
اولین نظرات آخرین نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام نظرات

زنده باد.