زندگینامه استاد حمید ایزدپناه

زندگینامه استاد حمید ایزدپناه

پایگاه خبری گلونی: بسیاری از بزرگمردان اندیشه و فرهنگ، در برهه‌های از تاریخ زندگی خویش، با از سر گذراندن سختی‌ها، تلخ‌کامی‌ها و ناروایی‌هایی، توانسته‌اند با استفاده از استعداد ذاتی و انگیزه و علاقه‌ای که در وجودشان موج می‌زده، به جستجوگری در زمینه‌های تاریخی و فرهنگی پرداخته و با تلاش و کوشش مضاعف به شناساندن و غنا بخشیدن به فرهنگ جامعه زادگاهی خویش کمک کنند و با موفقیت‌های چشمگیری که در این راه به دست آورده‌اند، نام خود را گستره جغرافیایی فرهنگ محلی و حتی ملی جاودانه سازند. بدون شک یکی از این اشخاص، استاد حمید ایزدپناه است که با تلاش طاقت‌فرسا، منشأ خدمات و فعالیت‌های ارزنده فرهنگی، تاریخی و هنری مرتبط با زادگاه خود – لرستان – بوده است.

وی فرزند مرحوم میرزا قاسم ایزدپناه (ساکی) و در سال ۱۳۱۲ خورشیدی در خرم‌آباد، پای به عرصه هستی نهاد. در دوران کودکی و نوجوانی پدر و مادر خود را از دست داد و بعد از آن، روزگار را در خانه عمویش و در کنار اعضای خانوده وی گذراند. پس از طی دوره تحصیلات ابتدایی، وارد حوزه علمیه (مسجد جامع خرم‌آباد) شدو نزد مرحوم حاج آقا احمد طاهری، به فراگیری علوم دینی و حوزوی پرداخت. انگیزه قوی و شوق به تحصیل، او را به دبیرستان کشانید و با وجود وقفه‌ای که در کار تحصیلات دبیرستانی‌اش به و جود آمد. با ثبت‌نام و شرکت در امتحانات متفرقه ششم متوسطه در تهران، موفق به اخذ دیپلم در رشته ادبی گردید. او پیش از این و در سال ۱۳۳۲ خورشیدی با مدرک پنجم دبیرستان به کسوت معلمی درآمده و در مدرسه پانزده بهمن آن زمان به تدریس مشغول شده بود. پس از دو سال تدریس در دوره ابتدایی به دبیرستان منتقل و در آن‌جا به کار تدریس ادامه داد. وی همزمان با کار تدریس به ادامه تحصیل پرداخت و با پذیرفته شدن در دانشکده معقول و منقول (الهیات) به دریافت لیسانس در رشته فرهنگ اسلامیل نایل آمد.

فعالیت‌های چشمگیر ایزدپناه در زمینه‌های فرهنگی و هنری، موجب شد از سال ۱۳۴۸ خورشیدی به بعد، به مدیریت اداره فرهنگ و هنر لرستان منصوب و در آن‌جا به کار مشغول گردد.

ایشان با توجه به مسئولیت اداری و شغلی و آگاهی دقیق به موسیقی لرستان و ابتکاری که با نوشتن کتابی در این زمینه از خود نشان داده بود و حمایتی که از هنرمندان مستعد و علاقه‌مند به عمل آورد، زمینه آشنایی و موانست با هنرمندان طراز اول کشور را به دست آورده و کار او در این راه با موفقیت قرین گردید. ایزدپناه در عرصه شعر و ادب، حرف‌هایی برای گفتن داشت و در پروردن شعر به گویش لری خرم‌آبادی از هنر لازم برخوردار بود.

زندگینامه استاد حمید ایزدپناه

آثار گران‌سنگ حمید ایزدپناه در زمینه‌های فرهنگی، مردم‌شناسی، تاریخی و هنری عبارتند از: «شاهنامه لکی» «لرستان در گذر زمان و تاریخ»، «آثار باستانی و تاریخی لرستان در ۳ جلد» (۱۳۵۰-۱۳۵۵ و ۱۳۷۶)، «فرهنگ لری و فرهنگ لکی» (۱۳۶۷)، «کتیبه‌های تاریخی لرستان و شاعران در اندوه ایران» (۱۳۸۰)، «تاریخ جغرافیایی و اجتماعی لرستان، ۱ ج» (۱۳۷۶) ایشان علاوه بر این، ده‌ها مقاله پژوهشی مانند انگیزه و احساس در موسیقی، ترانه و شعر لری، به لرستان خوش آمدید، جمع خانه و تنبورنوازی پیروان اهل حق، در لرستان، خاندان برسقیان در لرستان، درباره اهل حق و گویش لکی، زاگرس، گاه‌شماری اهل حق، عروسی و سوگواری در روستاهای لرستان، قبر انوشیروان، مردم‌شناسی بخش الشتر، مهرپرستی و آثار مهرپرستی در لرستان، نسب‌نامه جابری‌ها و انصاری‌ها، نقاشی‌های پیش از تاریخ در غارهای لرستان و نوروز در لرستان را تهیه و تنظیم نموده و در مجله‌ها و روزنامه‌های مختلف کشور به چاپ رسانده است. گفتنی است که خدمات ایزدپناه در زمینه احیا و پاس‌داشت فرهنگ بومی و از جمله در حوزه موسیقی، تئاتر، سینما و کتاب و… و تشکیل موزه مردم‌شناسی لرستان. انجمن ادب و قلب و برگزاری شب شعر، از دید هیچ کس پوشیده نیست، استاد حمید ایزدپناه در بیست بهمن ۱۳۹۴ در فرانسه دیده از جهان فرو بست.

غزل زیر از اوست:

بی یاد تو؟

گرچه از تو آزرده‌ام ای شهر و دیار

بی یاد تو ای شهر، مباد این دل زارم

از تو؟ نه، از این گردش دوران به فغانم

از خویش؟ نه، از انده ایران به حصارم

هر چند که باغ تو قفس گشته به جانم

دور از تو به جایی پر پرواز ندارم

هر جا که نشانی هست ز تو پر کشم آنجا

تا نام و نشانم را از نام تو دارم

گیرم که سفر کردم و از کوی تو رفتم

زندگینامه استاد حمید ایزدپناه

آنجا چه نوایی ز غم خویش برآرم

نوروز و بهارت را در خاک که جویم

دور از تو نشان نیست ز نوروز و بهارم

در غربت خویش همه با یاد خویشم

چون خواری غربت شکند در دل خارم

اینجا غم تو رونق شعر و سخن من

آنجا چه سرایم؟ نه سرایم نه قرارم

من نوحه‌سرای قفس پر غم خویشم

من قصه‌سرای شب این قوم و تبارم

زی باغ بهشتی، نپرم زین قفس خویش

خوش باشد بر دامن نام تو غبارم

در بستر خاک تو نهم سر، به امیدی

تا گل شوم از خاک تو و سر به در آرم

یا ساغر می‌گردم و اندر کف مستان

با نام تو لب بر لب ساقی بگذارم

تا نام تو از شعر «صفا» شور برآرد

بی یاد تو ای شهر مباد این دل زارم

پایان پیام

از کتاب نام‌آوران علمی و فرهنگی معاصر استان لرستان، پژوهش و نگارش علی‌داد برزویی, نشر شاپورخواست

عضو اینستاگرام گلونی شوید و اخبار روز ایران و جهان را دنبال کنید.

برای تبلیغ در گلونی کلیک کنید.

کد خبر : 34993 ساعت خبر : 4:30 ب.ظ

لینک کوتاه مطلب : https://golvani.ir/?p=34993
اشتراک در نظرات
اطلاع از
0 Comments
Inline Feedbacks
نمایش تمام نظرات