هنوز هم میتوان با آمریکا وارد گفتگو شد
به گزارش پایگاه خبری گلونی، محمدطاهر کنعانی مقدم، تحلیلگر مسایل سیاسی و اقتصادی، در یادداشتی تلگرامی نوشت: مواضع غرب و به خصوص امریکا درقبال ایران و انگ “تروریست” زدن بر ایران در بادی امر حیرتانگیز است.
با خود اندیشیدم که آیا غربیها نمیدانند ایران در صف اول جنگ با داعش است؟ آیا نمی دانند در تمام عملیات تروریستی حتی یک ایرانی اهل سنت هم یافت نشده است؟ آیا نمی دانند فرهنگ و تمدن ۲۵۰۰ ساله مردم ایران “با دوستان مروت و بادشمنان مدارا” است؟
آیا نمیدانند ایران سرزمین مشروطیت و قانون و عرفان و حکمت و سرزمین سعدی، حافظ، فردوسی و مولوی و سرزمین عشق به انسانیت است و با ترور وخشونت دینی بیگانه است؟
بی گمان غربیها این حقایق را خوب میدانند. حتی رسانهها و مردم کوچه و بازار امریکا و اروپا هم ملت ایران را ملتی نجیب و انسانمدار میشناسند.
هنوز هم میتوان با آمریکا وارد گفتگو شد
پس راز قضیه چیست؟
در پاسخ باید گفت که دو سیاست راهبردی در امریکا وجود داشته است.
یکی راهبرد دموکرات ها که داعش و زمینه بالقوه فکری و عقیدتی آن در بین اهل سنت افراطی را اولین خطر برای غرب می دانستند و شیعیان را به دلیل اینکه دشمن دشمن شان بودند، دوست غرب می دانستند.
اوباما بارها این راهبرد رابر زبان آورد و انواع پیام ها را به ایران داد و در برجام انواع امتیازات را به ایران داد و کلیه متحدان امریکا در منطقه را خشمگین کرد؛ ولی ایران همه این کنش ها را “دستکش مخملی” تلقی کرد و پس زد.
اگر ایران سیاست راهبردی را جواب مثبت می داد؛ سرنوشت منطقه و شیعیان چیز دیگری بود.
در مقابل، جمهوریخواهان خطر داعش را خیلی کمتر از ایران میدانند.
کسینجر فقید بیان داشت که داعش را می توان مدیریت و مهار کرد؛ ولی ایران اگر با همین فرمان به پیش برود، قدرت منطقهای درجه یک خاورمیانه می شود و علاوه بر محو اسراییل، دست امریکا و پای غرب را در منطقه قلم خواهد کرد.
به همین خاطر بود که جورج بوش در اوج گفتگوی تمدن ها، ایران را “محور شرارت” نامید و ترامپ به جای ممنوع الورود کردن اتباع عربستان، اتباع ایران را ممنوع الورود کردند.
جمهوریخواهان خطر ایران را از تروریسم برای غرب بیشتر میدانند و متحدان امریکا هم از این سیاست ترامپ خشنود هستند و سر کیسه دلارهای نجومی را برای ترامپ باز کردند.
حالا سوال دیگر چرا ایران در زمان دموکرات ها از فرصت تاریخی استفاده نکرد و مشکلاتش را با امریکا حل نکرد؟ آیا ایران سیاست راهبردی اوباما را درک نکرده بود؟
به نظر میرسد ایران کاملا سیاست راهبردی دموکرات ها را درک کرده بود؛ ولی اصولگرایان و تمامت خواهان در ایران، خطر بزرگتری را حس کردند و آن، “اصول فکری دموکرات ها” بود.
دموکرات ها برعکس جمهوری خواهان که عملگرا هستند؛ به دموکراسی و حقوق بشر اهمیت وافری می دهند و اوباما از معترضان در ایران حمایت رسانه ای و لفظی نمود. چیزی که خشم اصولگرایان را برانگیخت و تا سال ۱۳۹۲ سیاست آشتی ناپذیری ایران با امریکا به قیمت تحریم های فلج کننده انجامید.
درسال ۱۳۹۲ دولت اعتدال و اصلاحات پیروز شد و چون این دولت مشکلی با دموکراسی و حقوق بشر نداشت؛ با امریکا وارد مذاکره شد و برجام به فرجام رسید.
هنوز هم میتوان با آمریکا وارد گفتگو شد
شوربختانه هربار که دولت اصلاحات در ایران به قدرت می رسد؛ همزمان با دولت جمهوریخواه در امریکا می شود. برای جمهوریخواهان دموکراسی، حقوق بشر و حتی مبارزه با تروریسم اولویت ندارد. آنها عملگرا هستند و منافع امریکا را در مهار ایران و تقویت اسراییل و متحدان عرب شان در منطقه می دانند و درعین حال، برای داعش هم همان جنگ فرسایشی را ترجیح می دهند.
جنگ داعش با کشورهای هلال شیعه بهترین گزینه برای امریکاست که بدون هزینه و تلفات دشمنان منطقه ای خودش را باهم درگیر و مشغول ساخته است. دیگر اسراییل از یادها رفته و جنایات آل سعود و داعش از اسراییل به مراتب بدتر است و این چنین است که سلطه امریکا بیشتر و امنیت اسراییل بدون هزینه تامین و اعراب هم به خاطر “ایران هراسی” پول های هنگفت به امریکا داده و خواهند داد.
بهنظرمهنوز هم می توان با امریکا وارد گفتگو شد. گفتگویی از نوع صلح حدیبیه و بدون عدول از ارزش های اسلامی مانند برجام ممکن و مطلوب است.
جمهوریخواهان عملگرا و کم تدبیر هستند و مذاکره و جلب اعتمادشان راحت تر است. گفتگو و تعامل با همه کشورها و بده بستان سیاسی و اقتصادی کم هزینه ترین و مفیدترین راه است و تقابل و تضاد و جنگ افروزی بسیار پرهزینه، پرخطر و بی ثمر است.
عضو اینستاگرام گلونی شوید و اخبار روز ایران و جهان را دنبال کنید.
پایان پیام