آزار جنسی من با بغل کردن زورکی شروع شد

آزار جنسی من با بغل کردن زورکی شروع شد

این یک روایت مستند از آزار جنسی است. یکی از مخاطبان ما آن را نوشته است.

به گزارش پایگاه خبری گلونی، خانم میم درباره تجربه تلخش به گلونی گفت: پدر و مادر من به خاطر اعتماد زیادی که به اطرافیان داشتن و یا شاید از سر ناآگاهی من و یا شاید از سر اتفاق پیش می‌اومد من رو با فردی از فامیل تنها می‌گذاشتن. به این خیال که شاید او مراقب منه.

من تمام دوران کودکی‌ام رو با حس گناه گذروندم، با این حس که حتما من خطا کردم. باورش برای خیلی‌هامون سخت، حتی برای خودم الان تو این سن، که این همه سال این همه رنج و تنهایی کشیدم.

آزارهای جنسی من هم مثل مطلبی که در سایت‌تون گذاشتید اول با لمس و بغل کردن زورکی شروع شد و هر چقدر سن من بالاتر می‌رفت عمیق‌تر می‌شد.

آزار جنسی من با بغل کردن زورکی شروع شد

من از یک طرف به شدت غمگینم که آتنا فوت کرد ولی از یک طرف خوشحالم که با آسیب روحی که دید زنده نموند چون اثراتش تا همیشه روش می‌موند. کودکی من غرق شده تو خاطرات بد و هر چند الان کنار همسرم هستم که خیلی خوب منو می‌فهمه و زندگی آروم و خوبی دارم اما گاهی هجوم اون خاطرات بد بدجور امانم رو می‌بره.

پایان پیام

بیشتر بخوانید:

دختران‌تان را از بدنش متنفر نکنید

چهار روایت از تجاوز جسمی به من