از تحویل کالای ایرانی معذوریم

از تحویل کالای ایرانی معذوریم

جزئیات طرح کارت خرید کالای ایرانی اعلام شد. ارائه دو میلیون کارت ۵ میلیونی به مردم.

به گزارش پایگاه خبری گلونی، با اعلام این طرح، موج عظیمی از خانواده‌ها، زوج های جوان و پا به سن گذاشته، دختران دم‌ بخت، پسران از دم بخت گذشته، مادرانِ دختران دم بخت، شوهرانِ مادرانِ دختران دم بخت، همه‌ی آنهایی که از راههای دور و نزدیک التماس دعا دارند، مریض منظور، من عاصی و حتی خانواده‌ی محترم رجبی نیز برای تهیه‌ی کالای ایرانی، راهی فروشگاه‌های کالای ایرانی شدند.

مادری که دست دختر خردسالش را گرفته بود و به زور خودش را در اول صف جای می‌داد نفس زنان گفت: من برای تهیه‌ی جهیزیه و تامین آینده‌ی دخترم به اینجا آمده‌ام و از دست اندرکاران این طرح تشکر می‌کنم. ممنون که به فکر ما هستید.

از تحویل کالای ایرانی معذوریم

مرد و زنی که غبار پیری روی صورت‌شان نشسته بود و دست همدیگر را گرفته بودند خود را در وسط صف جای دادند. پیرمرد گفت: سال‌هاست که با این خانم نامزد هستیم اما هرچقدر تلاش کردیم نتوانستیم کالای ایرانی برای جهیزیه و لوازم منزل تهیه کنیم. امیدواریم که با اجرای این طرح بتوانیم به این مهم نائل آییم و بتوانیم به زیر یک سقف برویم و ساعات پایانی عمرمان را با هم بگذرانیم.

خانمی که از یک اتومبیل شاسی‌بلند آخرین مدل پیاده شد و به سرعت خود را به آخر صف رسانید گفت: چند سال است که می‌خواهم دکوراسیون منزل را عوض کنم، اما نمی‌توانم. تا اینکه خوشبختانه خبر اجرای این طرح را شنیدم و خودم را به سرعت به اینجا رساندم. مرسی که هستید.
اشک شوق در چشمان تک تک افراد حاضر در صف جمع شده بود که یکی از مسئولین از فروشگاه خارج شد و گفت: با تشکر از کلیه عزیزانی که با خرید کالای ایرانی، ما را در جهت تولید ملی و خودکفایی یاری می‌کنند، متاسفانه به علت اینکه، کارت خرید و دستگاه کارتخوان مربوطه تولید وطن نبوده و ساخت کشور دوست و همسایه است، با توجه به اینکه شرط استفاده از این طرح، استفاده از کالای ایرانی است، لذا تا اطلاع ثانوی و تولید کارت و کارتخوان ایرانی، از تحویل کالای ایرانی به دارندگان کارت معذوریم.

همهمه ای برخواست و افراد دسته دسته متفرق شدند. پیرزن و پیرمرد، درحالی که دست همدیگر را گرفته بودند، آرام آرام در افق محو شدند…
دختر بچه‌ای که دست مادرش را گرفته بود، با دست دیگرش اشک‌هایش را پاک کرد و با بغض به مادرش گفت: مامان… یعنی من دیگه نمی‌تونم شوهر کنم؟

عضو اینستاگرام گلونی شوید و اخبار روز ایران و جهان را دنبال کنید.

پایان پیام