پیرمرد و عنکبوت

پیرمرد و عنکبوت

پایگاه خبری گلونی، محسن فراهانی: به گزارش خبرنگار ما، یکی از اصلی‌ترین اصول گرداندن یک سوپرمارکت، رعایت نظافت آن است. حال این‌که هستند سوپرمارکت‌دارانی که وقتی وارد مغازه‌شان می‌شوی، احساس می‌کنی وارد مرکز بازیافت زباله‌های تر شده‌ای. خبرنگار ما که هر بار به سوپرمارکت محل‌شان می‌رود، با یک بیماری عفونی به خانه بازمی‌گردد، به میان مردم رفته است تا نظر آن‌ها را در مورد رعایت نظافت در سوپرمارکت‌ها جویا شود.

پیرمرد و عنکبوت

پیرمردی که روی نیمکت پارک نشسته بود، به خبرنگار ما گفت: من خودم ۴۰ سال بغالی داشتم و در تک‌تک این سال‌ها نظافت را به بهترین شکل ممکن رعایت کردم. متأسفانه سوپرمارکت‌داران امروزی توجه چندانی به نظافت و بهداشت محیط کار خود ندارند. آن‌ها نمی‌دانند که بهترین ویترین یک مغازه، بهداشت و نظافت آن است. شما باید یک بار به بغالی من می‌آمدید و تکنیک‌های مرا در جهت نظافت مغازه‌ام مشاهده می‌کردید. همیشه سوسک‌ها را با بسته‌ی ماکارونی له می‌کردم. موش‌ها را می‌انداختم درون یخچال تا کنار بستنی‌ها یخ بزنند و از بین بروند. پشه‌ها را جوری درون ماست‌ها غرق می‌کردم که خیلی وقت‌ها اجسادشان پیدا نمی‌شد. عنکبوت‌ها را ۲۴ ساعت درون شیشه‌های آب‌لیمو حبس می‌کردم تا اسید سولفوریک خون‌شان بالا برود و بمیرند. ملخ‌ها را با نخ دندان دار می‌زدم چراکه نخ دندان‌ها محکم بودند و بعد از دار زدن ملخ‌ها پاره نمی‌شدند. عسل‌ها را به زنبورها نشان می‌دادم و آن‌ها با خجالت می‌گفتند: داداش به خدا ما در تولید این عسل‌ها هیچ دخالتی نداشتیم. اما من مدام عسل‌ها را نشانشان می‌دادم و آن‌ها از خجالت آب می‌شدند. خلاصه تمام موجودات را به نحوی از بین می‌بردم ولی با گربه‌ها کاری نداشتم. خودشان می‌رفتند سراغ کالباس‌ها و به محض خوردن مقداری کالباس، درجا می‌مردند. خبرنگار ما از پیرمرد پرسید: چه شد که این شغل را کنار گذاشتید؟ خودتان را بازنشسته کردید؟ پیرمرد آهی از ته دل کشید و پاسخ داد: خیر. من عاشق کارم بودم. منتها همان‌قدر که من بهداشت و نظافت را رعایت می‌کردم، اهالی محل رعایت نمی‌کردند و یکی‌یکی پشت سر هم می‌مردند. پزشکان علت فوت همه‌ی آن‌ها را بیماری‌هایی ناشی از عدم رعایت بهداشت و نظافت عنوان کردند. خلاصه بعد از چند سال تمام ساکنین محل فوت کردند و من دیگر مشتری نداشتم. فقط یک پسربچه‌ی کوچک از آن محل ما زنده بود که الآن باید بزرگ شده باشد. خیلی وقت هم هست که از او بی‌خبرم و خیلی دوست دارم ببینمش.

پیرمرد و عنکبوت

پسر جوانی که روی موتورش نشسته بود و یک زنجیر به دور انگشتش می‌چرخاند، به خبرنگار ما گفت: رعایت نظافت و بهداشت در سوپرمارکت‌ها اولین گام برای جذب مشتری و درآمد مناسب است. من خودم درون سوپر مارکتم همیشه نظافت را رعایت می‌کنم و مشتری‌ها هم از مغازه‌ی من راضی هستند. وقتی من کودک بودم، درون محل‌مان یک بغالی بود که هرگز نظافت و بهداشت را رعایت نمی‌کرد. تمام مردم محل به خاطر خرید اجناس غیربهداشتی از آن مغازه، بیمار شدند و فوت کردند. پدر خود من درون شیشه‌ی آب‌لیمویی که از آن بغالی خریده بود یک عنکبوت پیدا کرد و فردایش افتاد مرد. خلاصه خیلی دوست دارم صاحب آن بغالی را ببینم. فکر می‌کنم الآن دیگر خیلی پیر شده باشد.

در پایان این گزارش خبرنگار ما که دید پیرمرد و پسر جوان خیلی دوست دارند هم‌دیگر را ببینند، آدرس پیرمرد را به پسر جوان داد و رفت. گفتنی است فردا صبح روزنامه‌ها نوشتند: پیرمردی با تعدادی شیشه‌ی آب‌لیمو به قتل رسید. قاتل که شیشه‌های آب‌لیمو را درون حلق پیرمرد فرو کرده بود اکنون متواری است. تحقیقات نشان می‌دهد آب‌لیمو‌ها حاوی ۵۰ درصد اسیدسولفوریک و ۵۰ درصد عنکبوت بوده است.

عضو اینستاگرام گلونی شوید و اخبار روز ایران و جهان را دنبال کنید.

پایان پیام

 

کد خبر : 53512 ساعت خبر : 10:25 ب.ظ

لینک کوتاه مطلب : https://golvani.ir/?p=53512
اشتراک در نظرات
اطلاع از
0 Comments
Inline Feedbacks
نمایش تمام نظرات