آیا سامان قدوس خائن است؟
سامان قدوس در دوراهی پیچیدهای قرار گرفته است.
به گزارش پایگاه خبری گلونی، سامان قدوس که هنوز خیلی از ما نسبت به او حس خاصی پیدا نکردهایم در شرایطی قرارگرفته که شاید یک سویش آینده زندگیاش میشود و یکسویش شکستن دل آدمهایی که خیلی کوتاهمدت به او دل بستند و قولش برای علاقه به سرزمین مادری را باور کردند.
ستاره جدید ایرانیالاصل فوتبال اروپا که مسیر رشد را خیلی سریع دارد طی میکند، غیر از دو مرحله اردویی که برای ایران حضور داشته، خیلی برای ما ایرانیها بازتابی نداشته است اما به نظر میرسد آنهمه تلاش کارلوس کیروش برای رساندن این بازیکن برای یکی از دو بازی با کره یا سوریه و به میدان فرستادنش بیدلیل نبوده است. او دوباره الماس را شناخته بوده و میدانسته این الماس نتراشیده اگر در لیگ اروپا بازی کند ، نگهداشتنش چقدر دشوار میشود.
سوئدیها که سامان آنجا به دنیا آمده و بزرگشده تا حالا او را نمیدیدند اما اینهمه توجه ناگهانی سبب شده تا یادش بیفتند. نرسیدن سامان به یکی از آن دو بازی سبب شده تا باز بتوانند وسوسهاش کنند. او حالا دوباره شانس دعوت به تیم ملی سوئد را دارد. چیزی که هیچیک از بچههای تیم ملی که از اروپا به ایران آمدند تا قبل از سامان نداشتند. اشکان دژاگه که حالا کاپیتان تیم ملی ایران است تا زیر ۲۳ سالهها برای تیمشان بازی کرد و وقتی دیگر هیچ امیدی برای بازی در آلمان نداشت به ایران آمد. گوچی ستاره محبوب ایرانیان که تیممان را دور قبل به جام جهانی برد هم دقیقا همین ویژگی را داشت. قبل از او هم فریدون زندی و بچههای دیگری که به ایران آمدند همین ویژگی را داشتند.
مورد سامان اما حالا کمی تفاوت دارد. او فکر میکرد جایی در انتخاب سرمربی سوئد ندارد پس به دعوت ایران بله گفت. آمده تمرین کرده و از عشقش به سرزمین پدری گفته. همه حالا برایشان او یک قهرمان ملی شده است. قبل از او آریا جسور هاسه گاوا از ژاپن به تیم ملی ایران دعوت شد اما چون باید برای بازی در ایران از تابعیت ژاپنیاش دست میکشید و دیگر حق زندگی و بازی در سرزمین مادریاش را نداشت به کی روش گفت نه. ۶ سال قبل هم در همین لیگ سوئد کارلوس بازیکنی ایرانی پیدا کرد به نام بهرنگ صفری. دفاع وسطی که اگر به ایران میآمد قطعاً خیلی به کارمان میآمد. او اما گفت نمیخواهد بازی در تیمی که کاپیتانش زلاتان است را ول کند و بیاید به ایران تا در تیم سرزمین پدریاش بازی کند. چند وقتی هم در تیم ملی سوئد بازی کرد و بعد از دایره بیرون افتاد.
حالا سامان در این شرایط انتخاب است. انتخاب ایران برای مربیگری شاید برای او که در غرب و در اروپا زندگی میکند، نوعی جبر جغرافیایی را هم به همراه داشته باشد. از یاد نبریم حتی افشین قطبی وقتی خارج از ایران تیم میگیرد، خودش را یک مربی آمریکایی معرفی میکند و در ژاپن در سایت باشگاه شیمیزو سرمربی گروهشان افشین قطبی را با ملیت آمریکاییاش استخدام کرده بودند.
تلختر اینکه وقتی حدود دو سال قبل تیم ملی ایران میخواست وارد خاک گوام شود چند ملیپوشمان که در اروپا زندگی میکنند با پاسپورتهای اروپایی و آمریکایی و با تابعیت دومشان رفتند و حتی سرپرست تیم که تعداد بازیهای ملیاش خیلی بالا بود هم حاضر نشد برود و ویزا بگیرد و بهعنوان یک تبعه آمریکا وارد خاک گوام شد تا روی نیمکت تیم ملی ایران بنشیند!
در این شرایط است که سامان باید دست به انتخاب بزند. در یکسو ملتی قرار دارند که وقتی او شانس بازی در جام جهانی نداشت به سویش آغوش باز کردند و در سوی دیگر شانس بازی در یکی از ۲۰ تیم برتر دنیا که هم در جام ملتهای اروپا بازی میکند ، هم در جام جهانی و همبازیهایش بازیهای ملی با برترینهای دنیاست. انتخاب سختی است که او قرار شده تا امشب برایش تصمیم بگیرد. بهراستی اگر پاسخش به ایران منفی شود ، ما باید درباره سامان چه بگوییم ؟ آیا او یک خائن است؟
پایان پیام
احسان خراسانی – خبرآنلاین
کد خبر : 54525 ساعت خبر : 10:43 ق.ظ