راز مانا

راز مانا

بازخوانی پرونده تشکیل گروه‌های موسیقی و آثار منتشر شده توسط این گروه‌ها.

پایگاه خبری گلونی، محمدرضا ساختمانگر: «طریق عشق» اثر جدیدی نیست اما بوی کهنگی نمی‌دهد. اصلا مگر آثاری چون «بیداد»، «دستان»، «نوا» و …. کهنه می‌شوند؟

آلبوم جدیدالانتشار «طریقِ عشقِ» استاد محمد رضا شجریان، مجموعه‌ای از قطعاتی است که با گروه «عارف» در سال ۶۷ به سرپرستیِ پرویز مشکاتیان اجرا شده است و از ابتدای مهرماه ۹۵ منتشر و علاقه‌مندان به گروهِ رویایی «عارف» را به وجد آورد و یادآور حال و هوای آن روزها و آثاری که توسط این گروه تولید ‌شد انداخت. «طریق عشق» گرچه جدید نیست ولی بلافاصله پس از عرضه در صدر پرفروش‌‌ترین آلبوم‌های موسیقی در سال ۱۳۹۵ قرار گرفت. وضعیت فروش را می‌توان در خیلی شرایط خاص نیز دنبال کرد اما بی‌انصافی‌ست که گمان کنیم تنها وضعیت امروز استاد محمد رضا شجریان دلیل اصلی فروش بالای این آلبوم است. با یک نگاه اجمالی به آثاری که در این ۳۷ سال از استاد شجریان منتشر شده است در می‌یابیم که «طریق عشق» نیز در میانگین آثار سلفی استاد جای دارد. با یک نگاه زیباشناسانه به این اثر، پرده از گوشه‌ای از زوایای هنری آن دوره از فعالیت درخشان گروه عارف برداشته می‌شود. آری، بدون اغراق با یک شاهکار هنری دیگر روبرو هستیم. چرا؟

چرایی آن را بررسی خواهیم کرد اما آنچه که از ظاهر امر پیداست این است که راز سلیقه‌ی شنوایی و زیباشناسانه موسیقی مردم همچنان در اختیار شجریان است. رازی که به «راز مانا» معروف است.

راز مانا

پیش درآمد

«گل‌نوش»، پیش‌درآمد افشاری است ساخته‌ی پرویز مشکاتیان که در چارچوب همیشگی آثار شجریان در ابتدای آلبوم شنیده می‌شود. «گل‌نوش» با ریتم شش ضربی سنگین (شش چهارم) آغاز می‌شود و در ابتدا اشاره‌ای به گوشه‌ی «درآمد» و «جامه‌دران» افشاری دارد. جواب سازها روایتی نو از این دستگاه دارند. دستگاهی نسبتا مهجور که در گذشته کمتر خواننده یا آهنگسازی به آن رجوع می‌کرد. و این کار را سخت می‌کند. البته نبوغ نوازندگان گروه عارف، این گره را باز می‌کند. «گل‌نوش»؛ در عین سادگی، کار خود را به‌خوبی انجام می‌دهد و حال و هوای افشاری را در ذهن شنونده ایجاد می‌کند.

اما لحظه‌ی غافلگیری اثر زمانِ آغاز آواز افشاری است که استاد می‌خواند. پس از پیش‌درآمد و تک‌نوازی سنتورِ مشکاتیان در درآمد افشاری، به ناگه صدای استاد شنیده می‌شود که با اکتاو بالا درآمد افشاری می‌خواند. یک لحظه شنونده شک می‌کند که آیا واقعا درآمد است یا از گوشه‌ «قرایی» یا «عراق» شروع شده است. اما پس از اتمام تحریرها، شعر تکلیف را روشن می‌کند.

چو دست بر سر زلفش زنم به تاب رود /  ور آشتی طلبم با سر عتاب رود (حافظ)

در نظر داشته باشیم که با یک اجرای زنده مواجه هستیم. اصولا شروع یک آواز، آن هم افشاری، با بالاترین جای صدای یک خواننده در یک کنسرت نشان از چی دارد؟ این تبحر شهریار آواز ایران است. پیگیری آثار شجریان نشان می‌دهد که صحنه برایش جایگاهی ویژه دارد. همواره آنچه در توان دارد در کنسرت‌ها به نمایش می‌گذارد. انگار صحنه مفهومی دیگر دارد.

«علی جهاندار» از نشان‌داران مکتب استاد شجریان می‌گوید: «استاد تمام کوچه پس کوچه‌های مسیر ردیف آوازی ایران را با فرعی‌ها و حتی پلاک قطعات می‌شناسد و …»

شاید همین امر، اعتماد به نفسی فراهم می‌کند که در کنسرت‌ها اینچنین باشد. نه. بی‌شک شجریان نابغه است. اما برگردیم به «طریق عشق».

راز مانا

در انتهای آواز با یک تردستی، صدا از اوج به بم فرود می‌کند ولی هنوز در درآمد افشاری هستیم. این اتفاق تنها با سه تحریر رخ می‌دهد.

پس از آن بلافاصله چهارمضراب «دل‌انگیز» ساخته‌ی مشکاتیان با ضرب شش‌هشتم نواخته می‌شود. به نظر می‌رسد که این قطعه در استودیو ضبط و بعدا به آلبوم اضافه شده باشد و بین دو قطعه آوازی سنتور و تار گنجانده شده است. آواز افشاری این‌بار با ساز داریوش پیرنیاکان با ورود به گوشه‌ی حصار ادامه پیدا می‌کند.

فرود در «جامه‌دران» است و فضا برای اجرای تصنیف «دل مجنون» مهیا می‌شود. عینا اتفاقی که در آلبوم «دل‌مجنون» (۱۳۷۰) رخ می‌دهد. به این ترتیب که در آلبوم دل مجنون با بیت: «ز بس که شد دل حافظ رمیده از همه کس / کنون ز حلقه‌ی زلف به در نمی‌آید» که در گوشه‌ی جامه‌دران فرود می‌کند فضا برای اجرای تصنیف آماده می‌شود.

پس از اجرای تصنیف «دل مجنون»، آواز با همراهی نیِ جمشید عندلیبی وکمانچه اردشیر کامکار ادامه پیدا می‌کند و با مثنوی‌خوانی به اتمام می‌رسد. اما تصنیف «ساقی» اتفاق جالبی است. این تصنیف پیش‌تر در آلبوم «افشاری مرکب» مرحوم ایرج بسطامی ارائه و بارها از صدا و سیما نیز پخش شده بود و کسی گمان نمی‌کرد که این تصنیف اجرای پیش‌تری نیز دارد.

آلبوم «افشاری و مرکب» به آهنگسازی پرویز مشکاتیان و اجرای گروه عارف، درست یکسال بعد از «طریق عشق» یعنی سال ۱۳۶۸ طی یک سری کنسرت‌ها در ایران و اروپا منتشر شده است. این آلبوم نخستین اثر منتشر شده از ایرج بسطامی می‌باشد.

در انتهای آلبوم و پس از تصنیف «ساقی» بلافاصله تصنیف «جان جهان» اجرا می‌شود. این تصنیف که دو سال قبل از «طریق عشق» و در شاهکار استاد شجریان و پرویز مشکاتیان یعنی آلبوم «نوا و مرکب‌خوانی» اجرا شده بود، با توجه به ساختار اصلی آثار استاد این نکته را به ذهن می‌رساند که گویا در استودیو بین این دو تصنیف گنجانده شده است.

راز مانا

پیشینه گروه‌نوازی

در میان یادگارهای تمدن ایلامی که برخی متعلق به ۳۰۰۰ سال قبل از میلاد مسیح است، یک لوح استوانه‌ای وجود دارد که در «چغامیش» در نزدیکی دزفول در سال ۱۹۶۰ کشف شد. این لوح احتمالا قدیمی‌ترین تصویر از یک گروه نوازنده است. در این تصویر که به‌نظر می‌آید همه‌ی نوازنده‌ها زن هستند، حالت نواختن تمام سه نوع آلات موسیقی – بادی، زهی و کوبه‌ای – دیده می‌شود. در روبروی نوازنده‌ها زنی در حال طبل‌زدن است که با توجه به جایگاه نشستن طبل‌زن در مقابل سایر اعضا، می‌توان دریافت که او رهبر گروه نوازندگان است. همچنین به نظر می‌آید که این گروه در حال اجرای یک آیین مذهبی در برابر یک فرد برجسته هستند.

اگر به این واقعیت توجه کنیم که خدای مردم ایلام مؤنث بود و تمدن ایلامیان یک تمدن مادرسالارانه بوده است، این فرضیه که تمامی نوازندگان حاضر در لوح، زن بوده‌اند، محتمل به‌نظر می‌رسد.

ایلامیان پیش از ورود آریایی‌ها به فلات ایران در این منطقه مستقر بودند ولی در واقع شکل رسمی موسیقی در فرهنگ ایران‌باستان از زمان هخامنشیان آغاز می‌گردد. چرا که اولین بار پادشاهان هخامنشی موسیقی‌دان استخدام کردند تا در دادگاه‌ها و آیین‌های رسمی حکومت موسیقی نواخته شود. به این ترتیب نیز گروه‌های موسیقی تشکیل می‌شود. اما بعد از ورود اسلام و در دوره‌های بعد اطلاعات دقیقی وجود ندارد تا اینکه در دوره صفویان آثاری بر در و دیوار کاخ‌ها ترسیم می‌شوند که در آن‌ها نوازندگان به‌صورت گروهی نمایش داده می‌شوند.

با اینکه تاریخچه گروه‌نوازی در ایران تا به امروز مورد پژوهش گسترده و جدی قرار نگرفته است، اما با نگاهی اجمالی به شواهد تاریخی بر جای مانده در رسالات قدیمی موسیقی مانند کتاب «موسیقی کبیر» فارابی و «جامع‌الالحان» عبدالباقر مراغی و همچنین مستندات بصری نظیر نقش‌برجسته‌های طاق‌بستان دوره ساسانی می‌توان دریافت که گروه نوازی در ایران از پیشینه‌ای بس طولانی برخوردار بوده است. و مانند تمامی گونه‌های هنری گروه‌نوازی نیز در گذرگاه تاریخ مشمول تغییراتی گاه بنیادین شده که این دگرشده‌گی متضمن حیات و دوام هر هنری است.

به هر حال گروه‌نوازی در هنر موسیقی پدیده‌ای است که می‌توان با تحلیل جامعه‌شناسانه‌ی عناصر موسیقایی و نشانه‌های موجود  در آنبه نکاتی پی برد که قابل تعمیم به کل ساختار یک جامعه در یک برهه معیین تاریخی و معرف آن هستند.

اما در حقیقت پس از اختراع گرامافون و نیز ضبط صدا در دوره ناصرالدین‌شاه قاجار، گروه‌هایی تشکیل و به اروپا جهت ضبط صفحه اعزام شدند. (اشاره به فیلم دلشدگان علی حاتمی)

راز مانا

سنت شفاهی

یکی از خصایص فرهنگی ما ایرانیان، که از پیش از اسلام هم رایج بوده، سنت شفاهی است. در ایران باستان، سنت به کتابت درآوردن اثار دینی و ادبی چندان معمول نبوده است. به‌طوری که این آثار قرن‌هاسینه‌به‌سینه حفظ می‌شد و ثبت آن‌ها را ضروری نمی‌دانستند. حتی کتاب «اوستا» قرن‌ها سینه‌به‌سینه حفظ می‌شد تا اینکه سرانجام در دوره ساسانیان به کتابت درآمد.

همین توجه به روایات سینه‌به‌سینه تا دوران‌های بعد از اسلام نیز ادامه یافت. اکنون نیز اکثر ادبیات عامه‌ی نواحی گوناگون از جمله شعر، ترانه، چیستان و قصه و … سینه‌به‌سینه حفظ می‌‌شود و کم‌تر اتفاق می‌افتد که کسی آن‌ها را از روی نوشته یاد گرفته باشد. (دکتر احمد تفضلی)

این موضوع درباره موسیقی نیز مستثنی نبود. بدین‌صورت که تمامی نغمات و قطعات موسیقی ایرانی هیچ‌گاه ثبت و کتابت نگردید و این سنت شفاهی یا همان سینه‌به‌سینه به شدت درخصوص موسیقی اتفاق افتاد. برای همین متد دقیق و مشخصی در باب آموزش موسیقی ایرانی وجود نداشته است. این امر در باره هنر آوازخوانی همچنان ادامه دارد.

گروه «عارف» و «شیدا»

نسل جوان موسیقی‌دانان ایرانی که عمدتا از فارغ‌التحصیلان و دانشجویان موسیقی ایرانی در  دانشکده‌ی هنرهای زیبای دانشگاه تهران بودند پایه‌گذاران این دو گروه محسوب می‌شوند. زنده‌یاد محمد رضا لطفی پس از جدا شدن از مرکز حفظ و اشاع‌ی موسیقی و پیوستن به رادیو زر نظر هوشنگ ابتهاج (ه. ا. سایه) گروهی را پایه‌گذاری کرد که بنابر پیشنهاد سایه «شیدا» نام گرفت.

در پی شکل‌گیری این گروه در رادیو حسین علیزاده و زنده‌یاد پرویز مشکاتیان به طور مشترک گروه دیگری را در رادیو بنیان گذاردند که باز هم با پیشنهاد سایه «عارف» نامیده شد. اعضای این دو گروه مدت زمان اندکی در رادیو مشغول به کار بودند و در پی واقعه ۱۷ شهریور ماه ۵۷ (جمعه سیاه) از رادیو کناره‌گیری کردند. پس از آن اعضای دو گروه به هم پیوستند و «کانون فرهنگی چاووش» در نتیجه‌ی این پیوند تأسیس شد.

راز مانا

لطفی و شجریان (گروه شیدا)

پس از آمدن ابتهاج به رادیو و برنامه گل‌ها، موج جدیدی از ورود گروه‌ها و نوازنده‌های جوان‌تر به «گل‌ها» شکل گرفت. استاد پایور با گروهش و محمد رضا لطفی که به همراه جمعی از نوازندگان جوان گروهی تشکیل داده بود، خونی تازه به رگ‌های «گل‌ها» بود. اولین همکاری شجریان با لطفی و گروه شیدا تصنیف «از خون جوانان وطن» شد. آشنایی این دو به مرکز حفظ و اشاعه موسیقی برمی‌گردد. اما کنسرت «نوا» جشن هنر، اولین کنسرت گروه شیدا با صدای شجریان بود که به صورت آزاد شرکت کرده بودند. این جریان موسییقی که در برنامه گل‌های آن زمان شکل گرفت تا سال‌های ۵۶ و ۵۷ و در حقیقت قبل از انقلاب به یک باور مستحکم از نظر ایدئولوژی هنری در ذهن موسیقیدان‌های زمان بدل شد که دارای یک مانیفست هنری بود. موسیقی که توسط شاگردان آقای برومند سعی در ترویج آن داشتند. موسیقی عهد قاجار که مبتنی بر ردیف‌نوازی بود که توسط آقای برومند به شاگردانش از جمله؛ لطفی، علیزاده و کیانی و طلایی آموزش داده شده بود. اینان ردیف‌دانان مطرح آن زمان بودند.

مشکاتیان و شجریان (گروه عارف)

در اوج فعالیت‌های گروه‌های چپ در سال ۱۳۵۶ و آغاز اعتراضات عمومی، اختلافات فراوانی نیز بین گروه‌های هنری و از جمله موسیقی رخ می‌داد. این اختلافات در مرکز حفظ و اشاعه موسیقی باعث نزدیکی شجریان و مشکاتیان شد. پس از کنسرت «سپیده» که در دانشگاه ملی (شهید بهشتی الان) برگزار شد، رابطه‌ی بین شجریان و لطفی شکرآب شد و شجریان پس از خروج از مرکز حفظ و اشاعه سعی کرد تا به مشکاتیان نزدیک‌تر شود. پیش از آن مشکاتیان به همراه علیزاده با تشکیل گروه «عارف» کنسرت نوا را به خوانندگی «پریسا» در جشن هنر شیراز اجرا کرده‌ بودند که بسیار مورد توجه قرار گرفته بود.

این همکاری در سال ۱۳۶۱ منجر به تولد آلبوم «بیداد» گردید ولی سال ۶۳ منتشر شد. هر چند اولین کارهای شجریان با مشکاتیان با دو سرود آغاز می‌شود. یکی «رزم مشترک» و دیگری «ای مجاهد». کنسرت «آستان جانان» نیز در سال ۶۲ در باغ سفارت ایتالیا اجرا شد و همینطور حجم کارهای فراوان مشکاتیان و شجریان بود که یکی پس از دیگری منتشر می‌شد.

همکاری مشکاتیان و شجریان و در «گروه عارف» در دهه ۶۰ منجر به انتشار کارهای شاخصی شد که تاریخ موسیقی ایران را ورق زد. آثاری چون «بیداد»، «دستان»» «نوا و مرکب‌خوانی» و …

فرود

توجه به موضوعاتی نظیر نوانس، دینامیک، رنگ‌امیزی ارکستر، تنوع و دگرگونی‌های ریتمیک و چندصدایی، امکانات اجرایی و تکنیکی سازها، پرورش و آموزش نوازندگان گروه به لحاظ کیفی و روش‌های آهنگسازی به‌کار گرفته شده توسط مشکاتیان، علیزاده و لطفی همگی از جمله عناصری هستند که از چشمان نسل‌های بعدی پوشیده نمانده و به‌گونه‌ای می‌توان گروه‌نوازی‌‌های امروز را ادامه مسیری دانست که با «شیدا» و «عارف» آغاز و توسط شاگردان آنان ادامه یافت و اندوخته‌ای را مهیا کرد تا نسل‌های بعدی نیز بتوانند از آن استفاده کنند.

وسعت تجربیات و خلاقیت‌های جوانان دیروز و اساتید امروز چنان است که مشکل بنتوان نو‌اوری‌های اصیل و بدیعی را در عرصه گروه‌نوازی‌های امروز یافت که منشا آن در نحوه‌ی تفکر و تجربیات گروه‌های شیدا و عهارف قابل شناسایی و بررسشی نباشد. باید سال‌ها منتظر ماند تا شرایطی مهیا شومد که نسل‌های جو.ان موسیقی دان ایران به‌گونه‌ای پرورش یابند که تفکرات، اقدامات و اثار آنها در حیطه‌ی موسیقی و مسائل اجتماعی را بتوان به سادگی هم‌تراز با آثار استیدی نظیر پرویز مشکاتیان، محمد رضا لطفی، حسین علیزاده و محمد رضا شجریان در نظر آورد.  و همان‌طور که فعالیت‌ آنها چالشی برای نسل پیشین محسوب می‌شود این جوانان هم بتوانند در این امر توفیق جدی و در خور تآمل حاصل کنند.

عضو اینستاگرام گلونی شوید و اخبار روز ایران و جهان را دنبال کنید.

پایان پیام

راز مانا

کد خبر : 54912 ساعت خبر : 1:45 ب.ظ

لینک کوتاه مطلب : https://golvani.ir/?p=54912
اشتراک در نظرات
اطلاع از
0 Comments
Inline Feedbacks
نمایش تمام نظرات