هواپیما در حیاط خانه
هواپیما در حیاط خانه
پایگاه خبری گلونی، محسن فراهانی: خبرگزاریها با انتشار یک تصویر جالب از حیاط خانهای در تهران نوشتند: بارها خبرها و سوژههای عجیب و غریبی به گوشمان رسیده که این خبرها باعث حیرت و تعجب همگان شده است. خبرهایی که در آن نکتههای جنجالی دیده شده است؛ اما حال با یک سوژهی دیگری روبرو شدهایم که دور از تصور همهی شما است که آن هم پارک هواپیمای ایرانایر در حیاط خانه یک تهرانی میباشد که اطلاعات و جزئیات بیشتری از این موضوع در مورد و این هواپیما در دست نیست.
ما یه مته برقی داشتیم، روزی نبود که بچههای همسایه نیان در خونهمون و بگن: بابام گفته بیزحمت اون مته برقیتون رو بدید. حالا این بندهخدا چی میکشه؟ احتمالا هر روز یکی از بچههای همسایهها میاد در خونهشون و میگه: سلام عمو. بابام سلام رسوند گفت اگه ایرانایرتون رو لازم ندارید بدید ما بریم یه دوری بزنیم. هرچی هم این بندهخدا به همسایهها میگه: آقا ناموساً هواپیمای من قدیمیه و برای پرواز مناسبت نیست و جونتون در خطره و امنیت نداره و هوا رو آلوده میکنه و پول سوختش گرونه و توش هیچ خدماتی ارائه نمیشه و دو ساعت طول میکشه استارت بخوره و پروازتون به تاخیر میافته، همسایهها گوششون بدهکار نیست و با لبخند میگن: داداش ناموساً فقط هواپیمای تو اینطور نیست که٬ ما هرچی هواپیما تو کشورمون دیدیم همینطور بود. تازه اگر با هواپیمای تو پرواز کنیم و سقوط کنیم و بمیریم، فامیلامون میان یقهی تو رو میگیرن و تو جوابشون رو میدی؛ اما اگر با هواپیماهای دیگه پرواز کنیم و سقوط کنیم و بمیریم، فامیلامون یقهی هیچکس رو که نمیتونن بگیرن هیچ، کسی هم جواب درست و حسابی به خانوادهمون نمیده. فوقش میگن اصلاً جای نگرانی نیست. همهی مسافرها بیمه بودن.
هواپیما در حیاط خانه
بابای ما هم تا این خبر رو دید یاد مته برقی خودش افتاد و یه آهی کشید. مادرمون گفت: چیه بهش حسودی میکنی که هواپیما تو حیاط خونهش پارک کرده؟ بابام یه آه دیگه کشید و گفت: نه به این حسودی نمیکنم. به اونی حسودی میکنم که مهماندارهای این هواپیما رفتن خونهش. منم زدم زیر خنده و به بابام گفتم: خیلی باحال بود. بزن قدش.
خلاصه روز خوبی بود امروز فقط اگر یه جاخواب برای امشب پیدا کنیم و مجبور نشیم تو پارک بخوابیم، بهتر هم میشه.
پایان پیام
کد خبر : 61262 ساعت خبر : 0:16 ق.ظ