در دهی که کدخدا نباشد خروس آمیرزاست

پایگاه خبری گلونی، بیتا اسماعیلی: هر روز اتفاق‌های تازه‌ای در کشور ما رخ می‌دهد که تا به حال درهیچ نقطه‌ای از جهان رویت نشده است. یکی از آن‌ها می‌تواند ساخت بزرگ‌ترین باغ کتاب در جهان باشد که وقتی به آنجا می‌روی متوجه می‌شوی اکثرا برای گرفتن سلفی با پینوکیو و استفاده از وای‌فای رایگان آمده‌اند نه خرید کتاب.

از زمان ظهور پدیده دنیای مجازی آنقدر سلبریتی زیاد شده که هر پیجی را باز می‌کنی یکیشان دارد با دندان‌های لمینیت شده در جهت اعتلای فرهنگ هفت هزار ساله قدم برمی دارد. مثلا یکی از این سلبریتی‌ها به خاطر اینکه دو کروموزوم مشابه دارد و طبیعتا دوقلوست یک شبه می‌شود سلبریتی و حتی برای رنگ کردن موی دماغش هم اسپانسر دارد.

یک زمانی بود که اگر کسی می‌خواست سکان فرهنگ را به دست بگیرد باید یا دود چراغ بخورد یا خاک صحنه ولی الان یا دود سیگار می‌خورند یا قلیان. از هر ایرانی فرهنگ‌دوستی هم که سوال بپرسی عمل آن‌ها را تفبیح می‌کند. ولی هر روز شاهد قدرت پیدا کردن این سلبریتی‌ها هستیم طوری که اگر فردا یکیشان وارد شورای شهر شود یا برای ریاست جمهوری کاندید شود من اصلا تعجب نمی‌کنم.

شاید واقعا هنرمند مردمی همین‌ها هستند که با یک کلیپ یک دقیقه‌ای خنده بر لب هر ایرانی می‌آورند نه آنهایی که هر روز نقد می‌کنند، کتاب می‌نویسند و باز هم احساس بی‌سوادی می‌کنند. یک ضرب‌المثل جالبی هست که می‌گوید: در دهی که کدخدا نباشد خروس آمیرزاست. درست است که همه جای دنیا بلاگر شدن یک پدیده عادی‌ست ولی چیزی که این وسط درک نمی‌کنم اعتبار دادن به کسانی است که بدون هیچ دانشی به‌واسطه عمل دماغ یا به خاطر اینکه زن و شوهری خوشبخت هستند که برای تمام لحظات زندگیشان اسپانسر دارند.

دیروز در خبر‌ها خواندم که در باغ کتاب برای این سلبریتی‌ها فرش قرمز انداخته‌اند اتفاقا به نظرم انتخاب باغ کتاب به عنوان مکان این مراسم بهترین اتفاق بود چون در هیچ کجای دنیا این همه سلبریتی نداریم که حتی یک خط کتاب نخوانده باشند.

پایان پیام

کد خبر : 73022 ساعت خبر : 10:43 ب.ظ

لینک کوتاه مطلب : https://golvani.ir/?p=73022
اشتراک در نظرات
اطلاع از
2 Comments
چیدمان
اولین نظرات آخرین نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام نظرات

واقعیت امروز جامعه ما
مصیبت اینکه افرادی مثل رامبد جوان در پرورش و نمایش اینها نقش ایفا میکنند…

واقعا همینطوره…این یک متن نبود بلکه اصل مطلبی تاثیر گذار از واقعیت های نابهنجار مشهود در جامعه بود… آفرین