عباس کیارستمی یکی است و یکی خواهد ماند
عباس کیارستمی یکی است و یکی خواهد ماند
مطمئنم که کیارستمی در قرنهای بعد هم همتایی نخواهد داشت.
پایگاه خبری گلونی، میرمجید صفوی: در روزهای پرغبار و پر حادثهٔ سالهای ابتدایی دهه شصت، هر چه خبر بود، خبر انفجار و ترور بود. سینماها بسته بودند و سینمادوستان هر روز خبر تازهای از مهاجرت فلان بازیگر و کارگردان، به سرزمینهای بیگانه میشنیدند، آنهایی هم که میماندند، یا به اجبار گوشه عزلت بر میگزیدند. خلاصه اینکه سینما شده بود نماد طاغوت و میرفت که به تاریخ بپیوندد.
در چنین دورانی ناگهان خبری در بین سینماگران و سینمادوستان پیچید. خبر، عین وصلهٔ ناجور بود، در بین اخباری که تمامشان بوی خون و خشونت میداد. ابتدا هیچ کس باورش نمیکرد، تا اینکه چشم همگان به مجلهای در پیشخوان دکهها روشن شد. نامش سینما در ویدئو بود که بعدها به مجله فیلم تغییر یافت.
عباس کیارستمی یکی است و یکی خواهد ماند
مردی به همراه دو یار غارش، عزم جزم کرده بود که نگذارد، معشوقش سینما دیگر نباشد. عدهای نصحیتش کردند و عدهای به سخرهاش گرفتند. هوشنگ گلمکانی در آن دوران عشق به سینما را زنده نگه داشت و تاثیر شگرفی بر فیلمسازان دهه شصت و هفتاد گذاشت. بسیاری از این فیلمسازان با مجله فیلم عاشق سینما شدند و با مجله فیلم سینما را آموختند.. از این رو، جایگاه این مجله را تنها میتوان با مجله «کایه دوسینما» در دوران طلاییاش، زمانی که بزرگانی همچون گدار، تروفو و شابرول در ان مینوشتند، مقایسه کرد.
هوشنگ گلمکانی خیلی کم مصاحبه میکند، میگوید، سوالهایی که پرسیده میشود، او را سر ذوق نمیآورد و شوقی برای پاسخ دادن در او برنمیانگیزد. سخت هم هست، کسی را که چهل وپنج سال در بالاترین سطح، فعالیت ژورنالیستی داشته و سردبیر و سیاستگذار مجلهای بوده که بهترینها در آن قلم میزدند و میزنند را سر ذوق آورد. ان هم توسط کسی که اولین تجربیات مطبوعاتیاش را از سر میگذراند. او اما لطفش را دریغ نکرد و پیشنهاد مصاحبه را، پذیرفت. با او از هر دری، اما کوتاه به گفتوگو نشستیم. که خلاصهای از ان را، مشاهده میکنید.
آقای گلمکانی، در دورانی که سینمای ایران توانسته به یک تشخص بینالمللی دست یابد، ایا منتقد ایرانی هم توانسته همپای این سینما حرکت کرده و صاحب چنین جایگاهی شود؟
طبیعتا پاسخ به این سوال منفی است، چرا که این دو مقوله، کاملا جدا از هم هستند. سینما زبانی جهانی است، اما منتقد با زبان بومیاش سر و کار دارد. بنابراین همین محدودیت هاست که مانع اصلی او در ان سوی مرزهاست. به نظر من اگر منتقد ایرانی بخواهد در سطحی فراتر از مرزها مطرح شود، باید به زبان بینالمللی بنویسد.
آایا منتقدان سینما، نقشی در موفقیتهای بینالمللی سینمای ایران دارند؟
نخیر. اصولا منتقدان نقشی در موفقیت بینالمللی فیلمهای ایرانی ندارند و نقش اصلی بر عهده خود فیلمسازان است.
خود شما به عنوان منتقدی که سابقه فیلمسازی دارید، اساسا فیلمسازی منتقدان را چطور ارزیابی میکنید؟
اغلب منتقدان در فیلم ساختن موفقیت چندانی نداشتهاند و فیلمسازان موفقی که در ابتدا منتقد بودهاند، تعدادشان کم است. اما اینها ربطی به هم ندارند. منتقد هم یک دوستدار سینماست که شاید علاقهمند به فیلم ساختن هم باشد. اما فیلمساز خوب یا بد بودن، ربطی به شغل قبلی او ندارد.
اصلا رسالت منتقد در جامعه سینمایی ما چیست؟
تنها رسالتی که برای یک منتقد میتوان قائل بود، این است که با خودش و مخاطبش صادق باشد.
به نظر میرسد نگاه ابزاری برخی از منتقدان به مقوله نقد فیلم، یکی از معضلات جدی این حرفه است. خب این یک واقعیت است که بعضی منتقدان با هدف ورود به سینما (اعم از فیلمسازی و بازیگری و…) روی به این حرفه میآورند. ودر این صورت طبیعی هم هست که در نوشتن نقد، منافعشان را هم در نظر بگیرند و محتاطانه عمل کنند. نظر شما در این باره چیست؟ ایا منتقدان فیلمسازان ورشکستهاند؟
بله، عدهای از منتقدان دوست دارند وارد کار عملی سینما شوند و ممکن است به این دلیل ملاحظاتی را هم در نوشتههایشان رعایت کنند که با نفس نقد در تضاد باشد. منتقدان فیلمسازان ورشکستهاند هم جملهٔ قصار محسن مخملباف است. اما شاید درستش این باشد که بگوییم، برخی منتقدان کسانی هستند که در فیلم ساختن ناکام ماندهاند.. چون وقتی موفق نشدهاند فیلم بسازند، چه طور ورشکسته شدهاند؟ منفور بودن مجموعه منتقدان در نزد هنرمندان هم یک داستان قدیمی است که پایانی ندارد. همیشه و همه جا همین است.
سالها پیش دوستی خطاب به منتقدی مرحوم کاووسی نوشته بود، هرگاه منتقدان از فیلمی تعریف کنند، ابدا ان فیلم را نمیبیند و بالعکس اگر فیلمی را بکوبند، به دیدن فیلم رفته، حسابی هم لذت میبرد. این فاصله بین مخاطب و منتقد از کجا میاید؟
نقد فیلم در شکل درست و جدیاش یک مقوله فرهنگی جدی است، در حالی که عامهٔ مخاطبان، فیلم را برای سرگرمی میبینند. بنابراین، تماشاگر عام سینما، اعتنایی به نقد و منتقد ندارد. خود بشر هم موجودی پیچیده است که درون و هستیاش از نظر فلسفی قابل مطالعه است، اما مردم لزوما ارتباطی با فلسفه و فلاسفه ندارند.
شما تسط زیادی به سینمای ایران دارید. ایا فکر میکنید، جوانترها میتوانند جای خالی عباس کیارستمی را پر کنند؟
از دست دادن عباس کیارستمی، ضایعهای بزرگ حتی برای فرهنگ جهانی است. او همتایی ندارد و نخواهد داشت. در مورد کسانی میگویند هرصد سال، یکی مثل آنها در سرزمینی ظاهر میشود، اما مطمئنم که کیارستمی در قرنهای بعد هم همتایی نخواهد داشت. هنرمندان بزرگی داشتیم و داریم که در مدل خودشان برجستهاند، اما عباس کیارستمی یکی است و یکی خواهد ماند.
یکی از مباحث روز سینمای ایران، تاثیر اصغرفرهادی بر فیلمهای نسل جوان است. بسیاری از فیلمهای اجتماعی که ژانر غالب سینمای ایران است، متهم به تقلید از فرهادی میشوند. ایا فیلمسازان، فیلمهایی شبیه به اثار فرهادی میسازند؟ یا منتقدان تحت تاثیر وی قرار گرفته و تمام فیلمهای اجتماعی را شبیه به اثار او میبینند؟
اتهامی در کار نیست، وقتی فیلمسازی موفق میشود و فیلمهایش استقبال داخلی و جهانی را به دست میآورد، طبعا عدهای پیرو، و عدهٔ بیشتری مقلد پیدا میکند. این هم در همه جای دنیا دیده میشود. به هرحال تقلید از فرهادی یا تاثیرپذیری از او یک واقعیت است. حالا شاید در بررسی این موضوع یا به قول شما اتهام زدن، در مواردی از طرف منتقدان افراط هم شده باشد.
انگار مجله فیلم را باید فراتر از یک نشریه سینمایی دانست. رابطهٔ عاشقانهٔ مخاطبین و فیلمسازان و منتقدان با مجله هم، بیانگر این موضوع است. چطور مجله فیلم به اینجایگاه رسید و سایر نشریات سینمایی، حتی نتوانستند به جایگاه ان نزدیک شوند؟
عباس کیارستمی یکی است و یکی خواهد ماند
این را البته دیگران باید بگویند، اما ان چه به نظر خودم میرسد، کار عاشقانه است. تمام زندگی ما همین مجله است. هدف و افق ما همین است. ازطریق مجله نمیخواهیم به جای دیگری برسیم. خواننده هم طی این سالها، این دلسپردگی عاشقانه را درک و دریافت کرده، و به ان احترام میگذارد.
این جایگاه ارزشمند مجله فیلم، با مدیریت و سیاست گذاری صحیح شما ودوستانتان در طول سی وپنج سال حاصل شده است. بنابراین، هر نکته وتوصیهای از جانب شما، میتواند چراغ راهی برای ما و سایر رسانهها باشد.
هیچ توصیهای ندارم، جز اینکه عاشق بمانید. اگر عاشق نیستید، ول معطلید و دارید وقت خودتان و خواننده را تلف میکنید.
پایان پیام
کد خبر : 65921 ساعت خبر : 9:41 ق.ظ