با رعایت شان خبرنگاری در رودخانه غرقشان کنید
بعدش برای کنفرانس مطبوعاتی رفتیم. در محل کنفرانس خبرنگارها به احترام حضورم ایستادند و یک ربع دست زدند. بعد از یک ربع خسته شدم و به سربازها علامت دادم اسلحه را پائین بگیرند تا جلسه پرسش و پاسخ سریعتر شروع شود.
پایگاه خبری گلونی، مهرداد حسینزاده:
روز چهارم
صبح با خبر بدی شروع شد. بهشدت از شنیدن این خبر ناراحت شدم. ترجیح میدادم معاونم بمیرد اما هیچوقت نمیشنیدم املت سوخته و مجبورم صبحانه فقط نان و پنیر و آبپرتقال و شیرینی خامهای و ژامبون و خامه و عسل بخورم.
بعدش برای کنفرانس مطبوعاتی رفتیم. در محل کنفرانس خبرنگارها به احترام حضورم ایستادند و یک ربع دست زدند. بعد از یک ربع خسته شدم و به سربازها علامت دادم اسلحه را پائین بگیرند تا جلسه پرسش و پاسخ سریعتر شروع شود.
اولین خبرنگار من پرسید چرا اینقدر قشنگم؟ جواب دادم باید از پدر و مادرم بپرسید و بعد خندیدم. به سربازها اشاره کردم و خبرنگارها هم نیم ساعت خندیدند.
دومین خبرنگار پرسید که برنامهی من برای برونرفت از این بحران چیست؟ به سربازها اشاره کردم و چند ثانیه بعدش دیگر خبرنگاری نبود تا بخواهم جوابش را بدهم.
سومین خبرنگار پرسید چطور میخواهیم با دیگر کشورها ارتباط برقرار کنیم؟ واقعاً سؤال زیرکانهای بود و نیاز داشت جواب زیرکانهای بدهم. پس چند دقیقه فکر کردم و گفتم: ایمیل.
خبرنگار بعدی آمد سؤال بپرسد. اما از چهرهاش فهمیدم قرار است سؤال سخت بپرسد. با یک اشاره من پشیمان شد و بدون اینکه دست و پای خاصی بزند داوطلبانه داخل یک گونی رفت و از محل دورش کردند.
سؤال بعدی در مورد زندگی مردم بود و اینکه چه برنامهای برای آن دارم. جواب دادم زندگی هرکسی به خودش مربوط است و دولت قصد دخالت در امور شخصی مردم را ندارد.
خبرنگار بعدی پرسید چرا؟ پرسیدن چنین سؤال سختی غافلگیرم کرد. در پاسخ گفتم جواب این سؤال بهراحتی گفتن چند جمله نیست و باید برایش کارگروهی تعیین کنم.
سپس مجری برنامه که بسیار بر مجریگری مسلط بود و سوابق اجرای برنامههای کودک تلویزیون را داشت اعلام کرد همه سوالاتشان را پرسیدند و دیگر کسی باقی نمانده است.
بعد از مراسم فرمانده سربازهای حاضر در مراسم پیشم آمد و پرسید با آن خبرنگارها چهکار کند؟ گفتم خیلی با احترام آنها را از گونی دربیاورید و با لطافت و رعایت شان خبرنگاری در رودخانه غرقشان کنید. گفت رودخانه خشکشده است، گفتم پس با خصوصیات سلاحهای جدید آشنایشان کنید.
دیگر امروز هیچ کاری نکردم. انصافاً برگزاری یک کنفرانس مطبوعاتی موفق آدم را از پا درمیاورد.
پایان پیام
کد خبر : 77086 ساعت خبر : 2:22 ب.ظ