به گزارش پایگاه پایگاه خبری گلونی، محمدجواد بیژنی – دانشجوی کارشناسی ارشد ارتباطات دانشگاه تهران در «پندار» (سال ششم، شماره ۴۷. انجمن علمی-دانشجویی ارتباطات دانشگاه تهران، دانشکدهی علوم اجتماعی) نوشته است: «قدرت» مفهومی محوری و عمیق در تاریخ ملل است. در ادوار گذشته این مفهوم با مساحت زمینها و اراضی، گره خورده بود.یعنی هرکسی که خشکی بیشتری در دست داشت صاحب قدرت بیشتری است. از قرن ۱۷، مرزهای آبی اهمیت پیدا کرد و هر کشوری که آبهای بیشتری را تصرف میکرد،به تبع قدرت بیشتری نیز در اختیار داشت. بنابراین جنگ بشریت بر محور اقیانوسها و دریاها بود. در دوران جدید، بعد از سال ۱۹۴۵ (م) و آغاز جنگ سرد که دو ابرقدرت در مقابل هم صفآرایی کردند، مفهوم قدرت از تسلط بر دریاها به تصرف آسمانها تغییر کرد. از دههی ۹۰، همزمان با انقلاب دیجیتالی، نقطه اتکای جدیدتری به وجود آمد و اساس جنگها به ارتباطات و رسانهها تبدیل شد. جنگ نوع چهارم از یکسو و پررنگشدن فردیت انسانها از سوی دیگر، باعث به وجودآمدن واژه «اقناع» گردید. انواع تبلیغات گوبلزی (وزیر تبلیغات هیتلر) در خاک دفن شدند و در دوره جدید، اقناع افراد به اصل اساسی جنگ انسانهای نوین تبدیل شد.
بهطور کلی دو موضوع «واقعیتی که در جامعه رخ داده است» و «بازنمایی که رسانهها از واقعیت دارند» را باید از هم تفکیک کرد. در حال حاضر اصلیترین حوزه پیش روی بشر جنگ با واژگان، تصور افراد و معانی است که با یادآوری یک مفهوم در ذهن ایجاد میشود.
در دهکده جهانی: بحرانها به خودی خود به وجود میآیند یا رسانهها آنها را به وجود می آورند؟ پرسشی درخور توجه است. پرسش دیگری که میتوان مطرح کرد این است که چگونه، از چه زاویهای و با چه نوع نگرشی مخاطب نسبت به واقعیت و بحران به وجود آمده اقناع میشود و معانی در ذهن افراد دهکده برساخت خواهدشد؟
برای مثال یکی از بحرانهای شناخته شده امروزی، شکلگیری داعش است. در این زمینه نظرات فراوانی وجود دارد که نشان میدهند شرایط ژئوپولوتیکی، آشفتگی منطقهای، آمادگی فکری افراد و بسترسازی برای منفعت اقتصادی، در شکلگیری این گروهک نقش مهمی ایفا کردهاند. گروهکی که به روش انسانهای ادوار گذشته، اراضی و خشکی را میطلبد و از سوی دیگر به لحاظ جنگ ارتباطاتی در مراحل بسیار پیشرفتهی رسانهها و تبلیغات قرار گرفتهاند. ویژگی خاص رسانهای آنها روش مستقیم تبلیغات است، نه شیوههای اقناعی امروز. این خود سوالی است که چگونه متخصصین ارتباطات این گروهک هنوز به شیوهی «سوزن تزریقی» در میان ارتباطات بینالملل میجنگند؟! این موضوع حاکی از آن است که این بحران و ارتباطات بحران مابعدآن، اتفاقی نیست. علاوه بر وجود علل لازم، ضرورت پیشینی خاصی هم برای تحقق میطلبد. در این مثال مفهوم «اسلام» به عنوان یک دین با مفاهیمی همچون کشتار، خون، تروریست و … عجین شده است. تصویر سازی ذهنی توسط رسانهها، بازنمایی و تمیز ندادن موضوعات از یکدیگر، ذهن افراد دهکده را نسبت به مفهوم اسلام بالاخص خاورمیانه آماده میکند تا قدرتهای سلطهگر دنیا بهراحتی و با تایید بیشتری از جانب مردم، سیاستهای خود را در این مناطق پیش ببرند.
با رخدادن جمعهی سیاه در سیزده نوامبر، غافلگیری اولاند و مردم فرانسه و کشتهشدن ۱۲۰ نفر، بحرانی بینالمللی به وجود آمد.
رسانهها به جای آنکه گروهک داعش را مقصراصلی بدانند، بحرانی را بازنمایی کردند که در آن مفهوم اسلام و مسلمانان مورد نکوهش و نقد قرار گرفت. جایگاه و طبقهی اجتماعی پنج میلیون مسلمان در فرانسه بهشدت تنزل پیدا کرد. رسانهها این بحران را با یازده سپتامبر آمریکا مقایسه کردند. اینبار نیز برای منافع پیش رو، نوک پیکان جنگ را بهسوی واژهی اسلام بهمعنای عام کلمه و مسلمانان به صورت خاص گرفتند. بالاخص شبکههایی همانند العالم؛ بی بی سی و تفسیر سردبیرهایی همانند دویچه ول و… .
اینجا با بعدی از ارتباطات بحران روبهرو هستیم که خود در بستری پیچیده به وجود آمده است. در این بازی شطرنج، اقتصاد و سیاست پشت یک رسانه قرار دارند. مراحل بعدی تخصص یعنی اقناع و قدرت رسانهای از یک سو و اعتبار رسانهها در مخاطبین بیشماری که دارند از سوی دیگر قاعده و نتیجهی بازی را تعیین میکند. رسانهها علاوه بر تقابل با همدیگر بر سر اقناع در جایگاه بینالمللی ؛ تقابل با رسانه های درون مرزی را نیز باید مدنظر داشته باشند؛ چراکه مثلا همین بحران در پاریس باعث مشروعیتدادن به حزب راست افراطی رادیکال فرانسه شد.
بنابراین بهطورکلی وضعیتی در ارتباطات بحران پیشروی ما قرار میگیرد که موجب نزاع چندسویه در میدانهای مختلف میشود. اساسا ارتباطات بحران بعد از رخدادن واقعه، اهمیت مطلق و ویژهای پیدا میکند. تغییر طبقات در سیاست، اقتصاد، اجتماع، فرهنگ، هنر و توسعهی سطوح بین المللی در دستهای ارتباطات قرار میگیرد.
بسیج مردمی، همبستگی افکار و اتحاد برای مقابله با بحران از سویی و از آب گل آلود ماهیگرفتن از سوی دیگر خاصیت همیشگی ارتباطات بحران در طول تاریخ بوده است. که تمامی سطوح سازمانی، ملی و بین المللی را در برمیگیرد. این ارتباطات بحران گریز ناپذیر و اساسا قالب جنگ نوین جهانی است.
پایان پیام