اگر ارتباطات و بحران در کنار هم قرار بگیرند و هدفشان مدیریت وضعیت خارقالعادهای باشد که رخ داده است یا پیشبینی میشود که رخ بدهد آن موقع با مفهومی به نام ارتباطات بحران سروکار داریم.
به گزارش پایگاه خبری گلونی، علی سوری دانشآموخته کارشناس ارشد مدیریت رسانه، دانشکده مدیریت و حسابداری، دانشگاه علامه طباطبایی در «پندار» (سال ششم، شماره ۴۷. انجمن علمی-دانشجویی ارتباطات دانشگاه تهران، دانشکدهی علوم اجتماعی) نوشته است: بلایا، فجایعی هستند که همواره بشر را با مشکلاتی مواجه میسازند و اگر مدیریت شوند، مشکلات به وجود آمده را تا حد بسیار زیادی کاهش میدهند. این مهم بدون حضور مردم و استفاده از خرد جمعی حاصل نمیشود. رسانههای اجتماعی ابزاری برای ارسال و دریافت هرچه آسانتر اطلاعات و ارتباطات هستند. اکنون با حضور رسانههای اجتماعی، همه مردم، امکان برقراری ارتباط، تولید و ارسال پیام را در شرایط بحرانی دارند. مردم، تولیدکننده مطالب هستند و رسانههای اجتماعی تنها جایی است که میتوانند مطالب تولیدی خود را با دیگران به اشتراک بگذارند. حال باید راهی یافت که بتوان از قابلیت جمعسپاری برای استفاده از ظرفیت انبوه مردم در جهت مدیریت بلایا استفاده کرد. جمعسپاری به معنای برونسپاری کار، فعالیت یا وظیفهای به یک جمعیت انبوه (شبکه گستردهای از افراد نامعین) از طریق یک فراخوان عمومی است. دانشنامه ویکیپدیا نمونه سادهای از جمعسپاری است که حجم بسیار بیشتری از دانشنامه بریتانیکا دارد، بسیار به روز است و ویرایش آن محصول جمعسپاری است.
عناصر و اجزاء سیستم مدیریت بحران
اجزاء سیستم مدیریت بحران را میتوان شامل آمادگی، پیشگیری، کاهش اثرات، مقابله (امداد نجات) و بازسازی و بازتوانی عنوان کرد. تقسیمبندی فوق ضرورت نگاه مدیریت ریسک در برنامهریزی و اجرای فعالیت مدیریت بحران را بیشتر روشن مینماید. در ذیل به تشریح اجمالی هر یک از اجزاء سیستم مدیریت بحران میپردازیم.
الف) پیشاز بحران؛ آمادگی:
عبارت آمادگی جهت رویارویی با بلایا به کلیه اقداماتی اطلاق میشود که دولتها، سازمانها، جوامع و افراد را قادر میسازد تا در مواقع بحرانی بهطور سریع و کارا پاسخ و عکسالعمل لازم را جهت مواجهه با بحران از خود نشان دهند. (Yasainaysan, 1993).
ب) پیشاز بحران؛ پیشگیری:
این جزء از سیستم مدیریت بحران شامل اقدامات و فعالیتهایی میشود که هدف آن جلوگیری از وقوع یک بحران یا ممانعت از تشدید اثرات آن بر جامعه و تأسیسات حیاتی است. اقدامات پیشگیرانه بسته به نوع حادثه و بحران احتمالی تعریف و اجرا میشود. (نیک کارتر, ۱۳۷۱).
ج) پیشاز بحران؛ کاهش اثرات:
فرایند برنامهریزی و کاربست شاخصهای کاهش خطر با شناخت خطرات طبیعی و انسانساز هماهنگ شده و راهبردها و شاخصهای ویژهای نیز بر اساس ارزیابی خطرات طراحی گردیده است. (Model for national Disaster Management Structure, Preparedness plan, and Supportig egislation., 1998).
د) حین بحران (۲۴ ساعت اول)؛ مقابله یا پاسخگویی:
مجموعه اقدامات و فعالیتهایی که جهت مقابله با سوانح و ارائه خدمات امداد و نجات صورت میگیرد و معمولا بلافاصله پساز وقوع بحران به اجرا گذاشته میشود. (الهی ناطقی, مدیریت بحران زمین لرزه در ایران, ۱۳۷۸).
هـ) پساز بحران؛ بازسازی و بازتوانی:
این بخش شامل کلیه اقداماتی است که تلاش میکند به موجب آنها شرایط جوامع و کشورها را پساز وقوع هر بحران به حالت عادی بازگرداند. (عبداللهی, ۱۳۹۴)
رسانههای اجتماعی
استفاده از اصطلاح «رسانههای اجتماعی» نخستین بار در جولای ۲۰۰۶ به کار گرفته شد. رسانههای اجتماعی، رسانههایی برای تعامل اجتماعی هستند که از تکنیکهای ارتباطی بسیار در دسترس و گسترش پذیر استفاده میکنند. کریس شیپلی(مؤسس و مدیر پژوهش جهانی گروه گاید ورد) اغلب به عنوان اولین فردی شناخته میشود که از اصطلاح امروزی رسانههای اجتماعی استفاده کرد. شیپلی معتقد است، رسانههای اجتماعی، هدایتکننده رویدادهای آتی برای گفتگو است؛ رویدادی است که بحث درباره آن در وبلاگنویسی، ویکی، شبکه اجتماعی و فناوریهای مرتبط با فرومهای رسانههای مشارکتی به کار گرفته میشود.
جمعسپاری
واژه جمعسپاری ترکیبی از دو کلمه جمعیت و برونسپاری است. در جمعسپاری، دستهای بسیاری کارهای خُرد انجام میدهند و در نهایت دانش و حکمت از آن حاصل میشود (Surowiecki, 2005) تا بر فکر گروهی چیره شده و به نتایجی والاتر رهنمون شوند (Majchrzak & Malhotra, 2013). در سال ۲۰۰۶ جمعسپاری اینگونه تعریف شد «عمل انتخاب فعالیتی که قبلا توسط کارمندان انجام میشده و برونسپاری آن به یک گروه نامشخص و البته بزرگ از افراد خارج سازمان طی یک فراخوان عمومی است» (Howe J. , 2006).
جمعسپاری در بلایا
کارهایی که به صورت خُردکاریتوسط جمع انجام میشود ظرفیت بزرگی است که میتواند به مردمی که در منطقه حادثه دیده هستند کمک کند. میتوان از این طریق کارهایی را انجام داد که ممکن است زمان و هزینه بسیار زیادی برای گروههای امدادی داشته باشد.
کارهای بزرگ و دشواری مانند ایجاد نقشه، بررسی تصاویر، تعیین محل جغرافیایی اشیاء و… میتواند حتی ظرف چند دقیقه و به صورت خُردکاری انجام شود.
با کمک صدها داوطلب مانند یک ابررایانه، کارها میتوانند به صورت موازی در گروههای داوطلب انجام شوند. (Initiative Harvard Humanitarian, 2011).
ایجاد نقشه
شاید اولین اجرای موفق ایجاد داوطلبانه نقشه بحران، نقشه فاجعه یوشاهیدی در زلزله هایتی در سال ۲۰۱۰ بود. جمعآوری اطلاعات رسانههای اجتماعی مختلف و تعیین محل جغرافیایی پیامهای ارسال شده، همه توسط دانشجویان دانشگاه توفتس در بوستون انجام شد (Patrick, 2011).
با توجه به نبود نقشههایی از قبل و بعداز زلزله هایتی، نقشهبرداری دقیق با استفاده از اطلاعات در دسترس، به یک چالش عمده تبدیل شد. اینجا بود که گروهی داوطلب از مجموعه نقشه باز وارد صحنه شدند. آنها با ترسیم تصاویر ماهوارهای که توسط دیجیتال گلوب فراهم شده بود، شروع کردند. سپس تصاویر ماهوارهای پس از زلزله هم که توسط جئوآی و بانک جهانی اهدا شده بود به مجموعه تصاویر اضافه شد. با استفاده از این تصاویر، داوطلبان توانستند دقیقترین نقشه خیابانهای پورتوپرنس را آماده کنند. طی یک هفته، مسئولان بحران به جای استفاده از نقشه گوگل از کار مشترک نقشه باز و تیم دانشجویان دانشگاه توفتس استفاده کردند، زیرا نقشه باز جزئیات بیشتری داشت و همچنین با پایگاه یوشاهیدی نیز یکپارچهسازی شده بود (Heinzelman & Waters, 2010).
برچسبزنی
۱. جستجو و نجات
در تاریخ ۸ مارس ۲۰۱۴ یک هواپیمای شرکت هواپیمایی مالزی با ۲۳۹ مسافر و کارکنان هواپیما مفقود شد. عملیات جستجو و نجات گستردهای آغاز شد، اما چیزی یافت نشد. سه سال بعد، در روز ۱۱ مارس، دیجیتال گلوب، پروژه تامناد را فعال کرد و از داوطبان سراسر دنیا خواست که به تجزیه و تحلیل تصاویر ماهوارهای که به قسمتهای کوچکتر تقسیم شده بودند، بپردازند. در نتیجه این جمعسپاری که بیشاز سه میلیون نفر داوطلب داشت و تا آن زمان بیشترین داوطلب را به خود جذب کرده بود، تقریبا سه میلیون شیء برچسبزده شد. با وجود تلاشهای بسیار، هیچ برچسبی نبود که ادعا کند چیزی شبیه هواپیما یا نشت نفت در آن وجود دارد. با توجه به منطقه بسیار وسیع و شرایط بد جوی اقیانوس هند، احتمال یافتن هواپیمای گمشده بسیار کم بود، اما این کار به شناسایی مناطقی که هواپیما قرار نداشت، کمک کرد. اکنون دیگر متخصصان تجزیه و تحلیل لازم نیست وقتشان را صرف جستجو میان هزاران تصویر اقیانوس کنند (South China Morning Post, 2014).
۲٫ تخمین خسارت
برای انجام سریعتر و دقیقتر جمعسپاری تخمین خسارت، محققان پروژه تامناد به ابتکار جئوکان ملحق شدند و مدت زمان کوتاهی پساز زلزله ۶٫۳ ریشتری در کرایست چرچ نیوزلند در سال ۲۰۱۱ یک نقشهساز وسیعتر و اصلاحشده ایجاد کردند. این نقشهساز فاجعه و بلا کاربرپسند است و در یک مرورگر کامپیوتر هم اجرا میشود. این کار با ادغام یک ماژول آموزشی و توضیح محیط کاری انجام شد، به صورتی که به هیچگونه تجربه و مهارتی نیاز نبود. این پروژه، بلافاصله پساز زلزله کرایست چرچ آغاز به کار کرد. از ۲۰۰ داوطلب خواسته شد برای تخمین میزان خسارت، تصاویر پیش از زلزله و تصاویر پس از زلزله را با هم مقایسه کنند. آنها دور ساختمانهای خرابشده و آسیبدیده خط میکشیدند، سپس میزان خسارت را با برچسبزدن به صورت زیر تخمین میزدند (Barrington, et al., 2012):
- آسیب قابل توجه (سبز)
- آسیب بسیار سنگین (زرد)
- تخریب کامل (قرمز)
تخمین خسارت داوطلبان با تخمین خسارت میدانی مقایسه شد. نتیجه به دست آمده از این مقایسه، این بود که گزارشهای تخمین خسارتی که توسط داوطلبان انجام شده بود عمدتا با بررسیهای میدانی تطبیق داشت. خطاهای ازقلم افتادگی حدود ۵۴% بود، داوطلبان بهطور ویژه آسیبهای بسیار سنگین و تخریب کامل را به دلیل تخریب داخل خانهها یا تخریب طبقات پایینتر مشاهده نکرده بودند. با وجود این، تشخیص از راه دور نقش مهمی در آینده ایفا خواهد کرد، وقتی که قابلیت و گستره تصویربرداری از راه دور افزایش یابد (Foulser-Piggott, Spence, Saito, Brown, & Eguchi, 2012).
جمع بندی
در دنیای پیشرفته قرن ۲۱، بشر هنوز هم در برابر بلایا ضعیف و ناتوان است.
یکی از دلایلی که انسان نتوانسته در برابر بلایا مقابله خوبی از خود نشان دهد استفاده نکردن از خرد جمعی است که میتوان با استفاده از قابلیتهای رسانههای اجتماعی در قالب جمعسپاری از آن برای رویارویی بهتر با بلایا بهره جست.
با استفاده از نمونههایی از انواع جمعسپاری که در این پژوهش به آنها اشاره شد با صرف هزینه اندک میتوان با سرعت بسیار بالا کارهایی را در مدیریت بلایا انجام داد که حتی تصور انجامش بدون جمعسپاری در مدتزمان کوتاه، محال است.
منابع
- الهی ناطقی، ف (۱۳۷۸). مدیریت بحران زمین لرزه در ایران. تهران: پژوهشگاه بینالمللی زلزله شناسی و مهندسی زلزله.
- عبداللهی, م. (۱۳۹۴). مدیریت بحران در نواحی شهری (نسخه چاپ پنجم). تهران: انتشارات سازمان شهرداریها و دهیاریهای کشور.
- Barrington, L., Ghosh, S., Greene, M., Har-Noy, S., Berger, J., Gill, S., et al. (2012). Crowdsourcing earthquake damage assessment using remote sensing imagery. Annals of Geophysics, 54(6).
- Foulser-Piggott, R., Spence, R., Saito, K., Brown, D. M., & Eguchi, R. (2012). The use of remote sensing for post-earthquake damage assessment: lessons from recent events, and future prospects. Proceedings of the 15th World Conference on Earthquake Engineering, 24-28.
- Heinzelman, J., & Waters, C. (2010). Crowdsourcing crisis information in disaster-affected Haiti. Washington, DC: US Institute of Peace.
- Howe, J. (2006, June 2). Crowdsourcing: A definition. Retrieved May 30, 2014, from crowdsourcing.typepad.com: http://crowdsourcing.typepad.com/cs/2006/06/crowdsourcing_a.html
- Initiative Harvard Humanitarian. (2011). Disaster Relief 2.0: The Future of Information Sharing in Humanitarian Emergencies. UN Foundation & Vodafone Foundation Technology Partnership, Washington, D.C. and Berkshire, UK.
- Majchrzak, A., & Malhotra, A. (2013). Towards an information systems perspective and research agenda on crowdsourcing for innovation. The Journal of Strategic Information Systems, 22(4), 257—۲۶۸٫
- Model for national Disaster Management Structure, Preparedness plan, and Supportig egislation. (1998). FAO.UN.Disaster Mangement Training Program (DMTP).
- Patrick, M. (2011). New information technologies and their impact on the humanitarian sector. International review of the Red Cross, 93(884), 1239-1263.
- South China Morning Post. (2014, March 18). Three million people join crowdsourcingsatellite hunt missing Malaysia. Retrieved August 7, 2014, from scmp: www.scmp.com/news/asia/article/1451444/three-million-people-join-crowdsourcingsatellite-hunt-missing-malaysia
- Surowiecki, J. (2005). The wisdom of crowds. New York: Anchor.
- Yasainaysan, I. (1993). Rehabilitation & Reconstruction. UNDP.
پایان پیام