بدون تاریخ، بدون امضا فراتر از سرگرمی است
«بدون تاریخ، بدون امضا» از فیلم قبلیاش چند پله جلوتر است.
پایگاه خبری گلونی، هومن نشتائی: وحید جلیلوند، بعد از «چهارشنبه ۱۹ اردیبهشت» نام خود را در سینما بر سر زبانها انداخت. چهارشنبه ۱۹ اردیبهشت فیلم موفقی بود که از آن به عنوان فیلمِ بد یاد نمیشود.
اما «بدون تاریخ، بدون امضا» از فیلم قبلیاش چند پله جلوتر است. بعد از کسب چند جایزه در جشنواره فجر و جشنواره ونیز ثابت کرد که میتواند فیلمی قابل قبول باشد.
از طرفی حضور بازیگرانی چون امیر آقایی، هدیه تهرانی، علی الخصوص نوید محمدزاده، میتواند موفقیت چشم گیری در گیشه برای فیلم به همراه داشته باشد. اما نباید منتظر یک فیلم عجیب و غریب و غافلگیر کننده باشیم. بدون تاریخ، بدون امضا از لحاظ ساختاری مانند فیلمهای دیگر است. همه چیز سر جای خودش است و همانطور است که باید باشد. فیلمبردار، طراح صحنه، طراح لباس، گریم و… همه کار خود را درست انجام دادهاند. اما هیچ کدام مخاطب را شگفت زده نمیکنند.
این فیلم نکتهای دارد که بسیار جای بحث دارد. «فیلمنامه». فیلمنامه به درستی توانسته برای مخاطب قصه گویی کند. درگیر خرده روایتهای سطحی نشده است.
قصه از همانجایی شروع شده است که شکل گرفته است. همانجایی نیز تمام شده است که باید تمام شود. فیلمنامه روند مناسبی دارد.
اول از تصادف شروع میشود. کمی که جلو میرویم از خودمان میپرسیم «خب این دو خانواده چه ربطی به هم دارند؟ اول فیلم با هم تصادف کردند و تمام شد». اما حالا زمان پاسخ گرفتن است. فیلمنامه با روایت درستی که دارد دو خانواده را طوری به هم پیوند میزند که مخاطب نیز با آنها پیوند بخورد. فیلم به درستی میتواند مخاطب را درگیر کند، برای مخاطب سوال ایجاد کند، و در نهایت پاسخ این سوالها را نیز بدهد. فیلم به زور نمیخواهد چیزی به مخاطب بخوراند. مخاطب را تحت تاثیر قرار میدهد، اما قصد جریحه دار کردن احساسات مخاطب را ندارد، تا مخاطب قضاوت خودش را داشته باشد و در نهایت خودش در مورد فیلم تصمیم بگیرد.
این فیلم سیاه و تلخ نیست
بلکه بخشی از یک جامعه است و مهمترین نکته زمانی مطرح میشود که در پس این قصه موضوعی فلسفی و روانشناختی طرح میشود و مخاطب را در دل آن میاندازد.
اول از همه به این نکته میرسیم که چه گونه خطای کوچک یک فرد چندین نفر را در یک تنش بزرگ میاندازد و زندگی آنها را دگرگون میکند. حالا وارد زندگی این افراد میشویم. پدری که تصور میکند باعث و بانی قتل فرزندش بوده است. از طرفی مردی که عذاب وجدان دارد که مرگ یک فرزند کار او بوده یا نه؟
تعلیقهایی که برای این مسائل وجود دارد بسیار جذاب است. فیلمنامه به طوری مخاطب را درگیر میکند که مخاطب نیز به همه چیز شک میکند و با شخصیتها همراه میشود.
اینکه چگونه آن پدر میخواهد با خود کنار بیاید. یا اینکه چگونه آن مرد قصد دارد از عذاب وجدان راحت شود. به قدری زیبا نشان داده شدهاند که این فیلم را تماشایی میکند. در نهایت نیز به نتیجهای میرسیم که مخاطب شوکه میشود.
یاد آن دیالوگ از فیلم بیافتید که میگفت :«اگر نبش قبر مشکل آنها را حل نکرد، یک درد به درد هایشان اضافه میکند. او که نبش قبر کرده و حالا عذاب وجدانش دو چندان شده. هم به نفع خانواده دیگر و هم برای راحت کردن خود، خود را مقصر معرفی میکند.
اما یک نکته منفی در این فیلم وجود دارد که قابل ذکر است. متاسفانه غیر از دو شخصیت اصلی، باقی شخصیتها در سطح باقی ماندهاند، به طوری که حتی نسبت افراد نیز مشخص نمیشود. در کل بدون تاریخ، بدون امضا یک فیلم قابل قبول است که در آن فیلمنامه حرف اول را میزند.
پایان یام
کد خبر : 85621 ساعت خبر : 7:21 ق.ظ