نوروزی که بیشتر از آجیل افسوس خوردیم
نوروزی که بیشتر از آجیل افسوس خوردیم
آیین جشنهای نوروزی، این آیین کهن ایرانی و این فرهنگ ماندگار شده در سالهای عمر ما را از هر طرف که بخوانیم و نگاه کنیم، جز نو شدن و شکوه و زیبایی، چیز دیگری در ذهنمان تداعی نمیشود.
پایگاه خبری گلونی، سمیه باقری حسنکیاده: نوروز، این جشن کهن ایرانی و این فرهنگ ماندگار شده در سالهای عمر ما را از هر طرف که بخوانیم و نگاه کنیم، جز نو شدن و شکوه و زیبایی، چیز دیگری در ذهنمان تداعی نمیشود.
چه اساطیری ببینیمش و آغاز نوروز را به تابش نور خورشید بر تاج جمشید نسبت دهیم، چه از زاویه دین و مذهب به آن نگاه کنیم و بپذیریم که زرتشت بزرگ، اولین روز سال یعنی برابری روز و شب را به عنوان اعتدال نوروز نامگذاری کرد و جشن گرفت، وَ چه از زاویه علمی و نجومی اینگونه تعریفش کنیم که روزی است که آفتاب در برج حمل (نیمکره شمالی) میتابد و خورشید روی مدار استوا قرار میگیرد، به هر حال نوروز پیام آور اتفاقی بزرگ در روح و جان و جهان ماست.
نوروزی که بیشتر از آجیل افسوس خوردیم
اما به کجا رسیدهایم ما آدمها که دانسته و آهسته، این هنگامه گردش به سوی نیکی و خیر و شکوه را به فاجعه افسوس و دریغ تبدیل میکنیم و آنقدر که افسوس نوروزی میخوریم، آجیل نمیخوریم!
میگویید نه؛ لیست زیر را بخوانید که مشتی است از خروارها افسوس:
_با ادعای فرهنگ و دانش در دل جنگلهای لاهیجان و شفت و دیلمان، آتش به پا میکنیم و به راحتی و بی هیچ عذاب وجدانی حق حیات را از درختان بیزبان سبز میگیریم.
_بیتوجه به نکات ایمنی با اتوبوسی به دل جاده میزنیم که هنوز ۶۰ کیلومتر از تهران دور نشده آتش به جانش میافتد و بعد خبر خوب میدهیم که هر ۳۰ مسافر زندهاند! و خوشحال هم میشویم. گویی سیاست به مرگ بگیر تا به تب راضی شوند را همه خوب یاد گرفتهایم.
_وقتی کانکسهای زلزلهزدگان سرپلذهاب آتش گرفت، تازه یادمان افتاد که مردمان بسیاری در این سرزمین نوروز که ندارند هیچ، روز کهنه هم ندارند!
_پل معلق «دره خزینه» پلدختر لرستان را تخریب میکنیم و سرود ملی «کی بود کی بود من نبودم» را با صدایی رسا سر میدهیم.
_قیمت دلار را به بالای ۵۰۰۰ تومان میرسانیم و باز در صف خرید این نازنین آنقدر سر و دست میشکانیم که گرانترش کنیم.
_رکورد بیش از ۲۰۰۰ نفر مجروح روزانه در تصادفات نوروزی را میزنیم و باز سبقت از راست و سرعت غیرمجاز را سرلوحه اخلاق حرفهای رانندگیمان قرار میدهیم.
_افزایش ۳ درصدی تلفات جادهای در مجموع تعطیلات نوروزی هم که کار داعش و اسرائیل و بیگانگانی از فضاست نه ما!
_با سنگ و چوب به جان سیاهگوش در حال انقراض میافتیم و آنقدر میزنیمش که بمیرد، تا آمار تلفات حیوانی را هم همگام با تلفات جادهای انسانیمان بالا ببریم!
_هر چه کیسه زباله و غیر زباله داریم، در رنگها و طرحهای مختلف، در طبیعت رها میکنیم تا وقتی باد و تندباد و گردباد و هر چه از این دست باد بوزد، از رقصشان در آسمان به وجد بیاییم و بار دیگر فرهنگمان را در چشم جهانیان فرو کنیم!
_…
_…
_…
این چند خط را هم برای روز طبیعت خالی میگذارم تا خودتان با رسم شکل میزان گسترش فرهنگمان را که نه هر ساله که هر روزه در حال اعتلا است، نشان دهید. با تشکر.
پایان پیام
کد خبر : 87757 ساعت خبر : 11:14 ق.ظ