جای خالی لاله های نارنجی
پایگاه خبری گلونی، محمد ساکی: کمتر از ۶۰روز تا سوت آغاز بیست و یکمین دوره جام جهانی باقیمانده است. تمام فوتبال دوستان بیصبرانه چشمانتظار شروع این رقابتها هستند. وقتی به تیمهای حاضر در مسابقات، که برای آمادهسازی آخرین تلاشهای خود را انجام میدهند، نگاه میکنیم.
وقتی به هیاهوی هواداران برای خرید بلیتها و تدارک پرچم و بنرهای حمایتی از تیم محبوب خود نگاه میکنیم، بیشک لحظهای جای خالیشان وجودمان را ناآرام میکند.
جای لالههای نارنجی مشهود است. بله! تیم ملی هلند. ۹ حضور در ادوار مختلف جامجهانی و سه عنوان نایبقهرمانی. هلندیها در دومین رقابت مهم بعد از مسابقات یورو۲۰۱۶ در جامجهانی روسیه هم غایب خواهند بود. از بزرگان فوتبال هلند را میتوان از کریک اسمیت، یوهان کرایف، لنسترا، ویکز، رابین فن پرسی، اسنایدر ، روبن ،رود گولیت، مارکو فان باستن، فرانک ریکارد، دنیس برکمپ، پاتریک کلایورت، مارک اورمارس، فرانک دی بوئر و ادگار داویدس، سیدورف فیلیپ کوکو و فن درسار یاد کرد که در تیمهایی چون میلان،یوونتوس،بارسلونا،منچستریونایتد طوفان به پا میکردند.
در بین سالهای ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ تیم ملی فوتبال هلند انقلابی عظیم در ساختار فوتبال را انداخت و گامهای بزرگی برای گسترش فوتبال در سطح جهان توسط بازی ساز مطرح خود یوهان کرایف و مربی تیم به نام رینوس میشل برداشت، همچنین گروههای باشگاهی آژاکس و فاینورد که با احداث مدرسه فوتبال خود کمک شایانی به پیشرفت فوتبال در سطح اروپا و جهات نمودند.
یوهان کرایف بزرگ
از نام یوهان کرایف بزرگ نمیتوان به راحتی گذشت. ۱۰ سال بازیکن تیمملی هلند با ۴۸ بازی و ۳۳ گل زده. در سال ۱۹۹۹، کرایف در یک رایگیری که توسط فدراسیون بینالمللی تاریخ و آمار فوتبال انجام شد بعد از پله، به عنوان دومین بازیکن قرن انتخاب شد. سه مرتبه به عنوان بازیکن سال اروپا انتخاب شده است (۱۹۷۱، ۱۹۷۳ و ۱۹۷۴) و از این حیث در کنار میشل پلاتینی و مارکو فان باستن رکورددار محسوب میشود.
کرایف مشهورترین پیرو فلسفهٔ فوتبال موسوم به توتال فوتبال بود که توسط رینوس میشل پایهگذاری شده است. توتال فوتبال (به هلندی: Totaalvoetbal) سیستمی است در ورزش فوتبال که در آن اگر بازیکنی از پست خود خارج شود، یک بازیکن همتیمی جای او را پر میکند و به این ترتیب ساختار از پیش سازماندهی شده اعاده میگردد.
در این سیستم شناور هیچ بازیکنی در نقش از پیش معین شده خود ثابت نمیماند و هرکس میتواند به تناوب مهاجم، هافبک یا مدافع باشد. اما خارج از خدمات فوتبالی کرایف در دوران مربیگری و بازیگری به دنیا تقدیم کرد شخصیت او بود. کرایف آدم سختگیر و بسیار جدی بود. روزی که از فوتبال خداحافظی کرد، رو به روی دوربینها ایستاد و گفت: به دنیا ثابت کردم می شود بازیکن فوتبال بود. می توان شبیه یک رهبر در زمین فوتبال بود اما خوش هم گذراند.
شب زنده داری کرد و تا جایی که دلت می خواهد، سیگار کشید. کرایف درست رو به روی پدر معنوی میلان، چزاره مالدینی بود، مردی که تا آخر عمر آرام و بدون حاشیه ماند و برعکس بیشتر ایتالیایی ها که اهل جنجال و حاشیه و مصاحبه های داغ هستند.
در جامجهانی ۱۹۷۴ تیم ملی هلند بعد کنار زدن گروههای قدرتمند آرژانتین و برزیل و آلمانشرقی برای اولین بار راهی فینال شد و درنهایت با قبول شکست برابر آلمانغربی نایب قهرمان شد.
نکته جالب از آن بازی شروع طوفانی هلندیها بود که با ۱۴ پاس سالم بدون اینکه آلمانیها توپ لمس کنند با حرکت انفجاری یوهان کرایف صاحب یک ضربه پنالتی شدند تا تک گل خود را در فینال به ثمر برسانند. بسیاری از هلندیها این ناکامی را در کنار دوران اشغال کشورشان توسط نیروهای نازی، یکی از تلخ ترین تجربیات تاریخ خود تلقی میکردند. شکست در این بازی برای هلندیها معنایی بیش از یک بازی فوتبال بود. آمها در فکر انتقام بودند. در سال ۱۹۷۸ هلند بعد از مرحله گروهی و پیروزی پرگل برابر اتریش و آلمان را در ضربات پنالتی و ایتالیا به دیدار فینال راه یافت اما این بار در مقابل تیم کشور میزبان تیم ملی آرژانتین قرار گرفت که با نتیجه ۳–۱ مغلوب شد و این بار هم دستش از جام کوتاه ماند.
باز هم ناکامیهای هلند
در جامجهانی ۲۰۱۰ بعد از صعود از مرحله گروهی و شکست اسلونی و برزیل، در نیمهنهایی تیم اروگوئه را با نتیجه ۳–۲ شکست داد و برای سومین بار پا به فینال این رقابتها گذاشت و باز هم ناکامیهای هلند در فینال جام جهانی پایانی نداشت و در وقتهای اضافه با تک گل اینیستا هافبک تیم ملی اسپانیا شکست را پذیرا شد.
اما یکی از نقاط روشن در تاریخ لالههاینارنجی، یورو ۱۹۸۸ در آلمان بود. هلند با پیروزی بر انگستان و ایرلند به نیمهنهایی رسید و باید مقابل آلمانغربی میزبان رقابتها صفآرایی میکرد. حالا وقت انتقام بود. هلندیها هنوز سلطه و حمله نازیها را به کشور خود فراموش نکرده بودند. باید روح خود را آرام میکردند. نگاه تمام دنیای فوتبال و یا شاید بیشتر از آن به هامبورگ بود. هلند در این بازی خاطره انگیز و فراموش نشدنی با گل دقایق پایانی مارکوفانباستن ۲–۱ آلمان غربی را شکست داد و به فینال رقابتها رسید. بیش از ۶۰درصد مردم در خیابانها بودند. شادی موج میزد. عدالت رعایت شده بود. فشار از روی مردم برداشته شده بود. یک فینال بود. شاید فینال جامجهانی یا حتی بیش از آن. آنها در جنگ پیروز شده بودند.
حالا یکی از پرخاطرهترین و دوستداشتنیترین تیمهای تاریخ فوتبال با هواداران پرشور و یکرنگش در این مسابقات حضور ندارند. دلایلی مختلف دارد. مشکل میتواند از بازیکنان تا کادر فنی و غیره باشد. رودگولیت بعد از حذف این از مرحله گروهی گفت: دلیل شکست امروز هلند لژیونر شدن خیلی زود جوانان است. آنها باید در گروههای هلندی بیشتر تلاش کنند و بعد به فکر لیگهای دیگر اروپا باشند.
از ترکشهای حذف هلند خداحافظی وسلیاسنایدر و آرین روبن از بازیهای ملی بود. دو بازیکن خوشتکنیک و تاثیرگذار یکی در بایرنمونیخ توپ میزد و دیگری بعد از رئال و اینتر به الغرافه قطر پیوسته و سالهای پایانی فوتبال خود را ادامه میدهند. به امید روزهای روشن برای گروههای بزرگ. نمیدانم شاید با حرف من موافق نباشید ولی به نظرم نام هلند روی کاپ قهرمانی جامجهانی خالی است.
پایان پیام
کد خبر : 89520 ساعت خبر : 7:35 ق.ظ