عروسی لاکچری فرزندان مسئولان

اخبارگو می‌گفت در برخی از باغ‌ها و تالارهای تهران عروسی های لاکچری و پر خرج برگزار می‌شه.

پایگاه خبری گلونی، محسن فراهانی: امروز صبح زود وقتی از خواب بیدار شدم پدرم رو دیدم که در حال تماشای اخبار ظهره. پدرم کلا عادت داره صبح‌ زود اخبار ظهر رو نگاه کنه. اخبارگو می‌گفت در برخی از باغ‌ها و تالارهای تهران عروسی‌های لاکچری و پر خرج برگزار می‌شه.

پدرم تا این خبر رو شنید رو به من کرد و گفت: نبینم تو هم بخوای از این عروسی‌ها بگیری‌ها.

گفتم بابا من اگر بخوام هم پول ندارم همچین عروسی‌هایی بگیریم.

پدرم گفت: نبینم از من پول بخوای واسه این‌طور مراسم‌ها.

گفتم بابا حالا اگر بخوام مگه شما اون‌قدر پول داری که بخوای عروسی لاکچری بگیری برای من؟

پدرم گفت: نبینم ماشین آن‌چنانی کرایه کنی برای ماشین عروس. خودم همین ماشینم رو گل می‌زنم براتون. تازه زِه هم داره آپشن‌دار حساب میشه کلاسش بیشتره.

گفتم باشه بابا. کلا ازدواج کردن تو این شرایط کار درستی نیست.

پدرم گفت: نبینم گروه فیلمبرداری بیاری که از عروسی فیلم بگیرن‌ها. خودم با موبایلم فیلم می‌گیرم. موبایل مادرت هم هست. دو دوربینه می‌گیرم.

گفتم باشه بابا. کلا ازدواج کردن تو این شرایط کار درستی نیست.

املت

پدرم گفت: نبینم بخوای چند مدل شام بدی به مهمون‌ها. عموت آشپزی بلده. یه املتی می‌پزه انگشت‌هات رو هم می‌خوری. دویست-سیصدتا تخم‌مرغ می‌گیرم با سی کیلو گوجه. نمک و فلفلش رو دیگه خودت بده.

گفتم باشه بابا. کلا ازدواج کردن تو این شرایط کار درستی نیست.

پدرم گفت: نبینم خواننده‌ی آنچنانی دعوت کنی‌ها! دایی کوچیکه‌ت وقتی تو حموم می‌خونه انگار امید حاجیلی داره می‌خونه. یه میکروفون بهش می‌دیم از اول مراسم بره تو حموم.

گفتم باشه بابا. کلا ازدواج کردن تو این شرایط کار درستی نیست.

پدرم گفت: خلاصه نبینم برای عروسیت بخوای خرج کنی. همه خرج مراسمت با منه.

گفتم: پس بی‌زحمت یکی دو مورد رو پیشنهاد بدید بریم صحبت کنیم به سلامتی.

پدرم گفت: ولی باهات موافقم. کلا ازدواج کردن تو این شرایط کار درستی نیست.

پایان پیام