در آغوش نور آرام خواهیم گرفت
در آغوش نور یا غرق در نور نوشتۀ خانم بتی جین ایدی که در سال ۱۹۹۲ منتشر شده است، سرگذشت سفر روحانی و باشکوه نویسنده، بر اثر مرگ موقت در سی و یک سالگی و پس از یک عمل جراحی است.
پایگاه خبری گلونی، سمیه باقری حسنکیاده: در آغوش نور نوشتۀ خانم بتی جین ایدی که در سال ۱۹۹۲ منتشر شده است، سرگذشت سفر روحانی و باشکوه نویسنده، بر اثر مرگ موقت در سی و یک سالگی و پس از یک عمل جراحی است.
وقایعی که بعد از مرگ او رخ دادهاند از بهترین، جتلبترین و باشکوهترین وقایع نزدیک به مرگ معرفی شده است.
او در این سیر روحانی با حضرت مسیح و انسان های والا مرتبه ملاقات میکند و از حقیقت وجودی خود و دنیا آگاه میشود و سپس بازمیگردد تا مأموریت خود را بر روی زمین تمام کند.
تجربه متعالی بتی جین ایدی مدرکی شگفتیآور و انکار ناپذیر از حیاتی پس از مرگ جسمانی است.
شاید او بیش از تمام انسانهایی که پیش از او، از این تجربه عجیب گذشتهاند، چیزهای خارقالعاده و «آسمانی» دیده باشد!
و با یاد و خاطره دلپذیر و شورانگیز آن سفر ماورایی، دیگر بار از عالم مرگ به عالم زندگان باز میگردد!
پیامی به او داده میشود تا با میلیونها انسان دیگر در روی زمین از هر نژاد و دین و کشور و فرهنگی سهیم گردد.
در آغوش نور یا غرق در نور در اولین تیراژ خودش، پرفروشترین کتاب سال آمریکا در لیست نیویورک تایمز شد و در ایران همچنان جزو کتاب های پرفروش محسوب میشود.
داستان غرق در نور
داستان، در مورد دختری به نام بتی جین ایدی است که فرزند هفتم از ده فرزند یک خانواده است.
پدرش ایرلندی و مادرش سرخپوست است. پدر و مادر بعد از داشتن ده فرزند از هم جدا می شوند.
مادر به اردوگاه سرخپوستان برمیگردد و پدر با والدیناش هم خانه می شود.
اکثر بچه ها را به مدرسه شبانه روزی کاتولیک ها میفرستند. بتی در آنجا سرما خورده و به خواهرش پناه میبرد و برای همین از راهبهها کتک میخورد.
او به سختی می تواند برادرهایش را ببیند و هر بار هم که موفق به دیدار آنها میشود، مورد تنبیه قرار میگیرد.
سرما خوردگی او شدت گرفته و به خروسک و ذاتالریه تبدیل میشود. بعد از چندی همه فکر می کنند که او مرده است، اما…
قسمتهایی از در آغوش نور
▪ما به زمین آمده ایم تا برای هر موجودی که در عالم فانی به دنیا آمده است، احساس عشق و محبت داشته باشیم.
ممکن است شکل و ظاهر دنیوی آنها به گونهای باشد که از پوستی سیاه، زرد یا گندمگون برخوردار باشند.
ممکن است موجوداتی خوبرو، زشترو، باریک اندام یا درشت هیکل و بالاخره فقیر یا غنی، باهوش یا نابخرد باشند.
اما مهمترین درس این است که آنان را صرفاً از شکل ظاهریشان قضاوت نکنیم.
▪تمام انسانهای روی زمین، دوست داشتنی نیستند.
اما هنگامی که با شخصی رویارو میشویم که به سختی میتوانیم به او علاقهمند شویم، اغلب به این دلیل است که چنین اشخاصی، ما را به یاد صفت مخصوص یا چیزی در وجودمان میاندازند که از حضور آن، به هیچ عنوان خرسند و راضی نمیباشیم.
▪این خود ما هستیم که محیط اطرافمان را با افکاری که درذهن داریم، میآفرینیم.
▪چنانچه به راستی از قدرت ترسناک و عظیم واژهها و گفتههایمان مطلع بودیم، یقیناً ترجیح میدادیم به جای سخن گفتن و ایجاد هرگونه افکار منفی، سکوت اختیار کنیم!خدمت به دیگران، دارویی تسکین بخش و بسیار نافذ و مقتدر، برای شفای روح و کالبد جسمانی ما به شمار میرود.
▪چنانچه یاد بگیریم از هر آن چه که در اختیار داریم، استفاده بهینه کنیم، باز هم بیش از پیش از خیر و برکات و شفای الهی دریافت خواهیم کرد.
این قانونی انکارناپذیرست. اگر نیکی کنیم، نیکی دریافت خواهیم داشت، و اگر بدی کنیم، بدی از آن ما خواهد شد. این نیز یکی دیگر از قوانین اساسی روحانی است.
▪ظاهراً هنگامی که ما از دنیا میرویم و میمیریم، هیچکاری جز انتقال از مکانی به مکان دیگر را تجربه نمیکنیم. مرگ، یعنی همانا رفتن از وضعیتی، به وضعیت دیگر.
پایان پیام.
کد خبر : 99925 ساعت خبر : 2:45 ب.ظ