مرد مرموز قاچاق در بازار کتاب کیست
گزارشی بخوانید از مرد مرموز قاچاق در بازار کتاب
به گزارش پایگاه خبری گلونی حدود یک هفته است که انبارهای قاچاق کتاب در تهران کشف و ضبط شده و از داخل آنها هزاران کتاب کپی یا همان قاچاق پیدا شده است.
شاید برای خیلیها قاچاق کتاب به این معنا باشد که کتابها از خارج از کشور وارد شود.
شاید این را هم بتوانیم بگوییم اما مهمترین مساله این است که کتابهای ناشران مختلف در همین کشور کپی و بعد هم در بازار بهراحتی عرضه میشوند.
۱۰۰ وانت و خاور، کتاب قاچاق که با یک حساب ساده هم میتوان فهمید این کتابها چند میلیارد تومان برای صاحبانش سود داشتهاند.
برای این گزارش سری به خیابان انقلاب زدیم تا از دستفروشان همیشگی این خیابان سراغی بگیریم.
رئیس باند قاچاق در بازار کتاب چه کسی است؟
فردی که همین چند هفته پیش برای قاچاق کتاب دستگیرشده، مدت زیادی است که در همین حوزه فعالیت دارد.
او چند سال پیش از شهرستان به تهران آمده است و با سرمایهای که با خودش آورده در تهران و در خیابان انقلاب انباری را میخرد و بعد با پیشبینی و رصدهایی که انجام میدهد، شبکهای را با همکاری چندین نفر راهاندازی میکند که اکثر این افراد، فامیل و دوستانش بودند.
این فرد بعد از اینکه همه راهها را برای کسب درآمد و سود سرشار در حوزه کتاب رصد میکند، متوجه میشود که با چاپ کردن کتابهای کپی میتواند پول خوبی به دست بیاورد.
برای همین یک نفر در این تیم، مسئول شناسایی بازار کتاب و نشر برای کتابهای پرفروش میشود و بعد هم اقدام به چاپ کتابها میکنند و با شبکهای که راهاندازی میشود، کتابها را در کل کشور پخش میکنند.
این فرد با پولهایی که از این طریق به دست میآورد، یک پاساژ در تهران میخرد و به قول خودش همین کتابی که برای هیچکس نان نداشته، برای او آورده زیادی داشته است.
دستفروشان هستند یا نه؟
جوری میگوید کتاب دارم، اگر میخواید برید داخل پاساژ، که انگار جنس قاچاق دارد، برای اینکه بدونم چه خبره؟ وارد پاساژ شدم و بعد از گذشتن از چند پله قدیمی، به کتابها رسیدم.
روی هم ریختهشده بودند و نمیشد تشخیص داد کدام کتابها، تازه چاپشده و کدام دسته دوم هستند.
برای اینکه بتوانم ببینم کدام کتابها کپی هستند، نشستم و شروع به گشتن کردم. پسری که بیرون پاساژ ایستاده بود، داد زد: «خانوم الان همکارم میاد تا راهنماییت کنه.»
سری تکان دادم و دوباره مشغول گشتن بین کتابها شدم. تقریبا همان کتابهای آشنای همیشگی که کپی میشدند از «ملت عشق» تا «من پیش از او» و «بیشعوری» و خیلیهای دیگر؛ کتابهای پرفروشی که قاچاقچیان کتاب همیشه به دنبالش بودند و کپی میکردند.
پسر به سمت در پاساژ رفت و دوباره برگشت گفت: «ببین خانوم! الان چند وقته گیر دادند به کتابهای ما. خودمم نمیدونم چرا؟! البته میدونمها ولی خب، حالا اگه میخوای زود کتاب رو بخر و برو.»
یکی از کتابهایی را که دستم بود به پسر دادم تا حساب کند و در همان حین، پرسیدم: «خب چرا گیر دادند؟ مگه جنس قاچاق دارید؟»
پسر تا اسم قاچاق را شنید، رنگش پرید و گفت: «قاچاق چیه؟! نمیدونم گیر دادند که کتابها اصل نیست. کتاب، کتابه دیگه! چه فرقی میکنه. کسی بخواد بخونه، همین کتاب رو هم میخونه.»
قاچاقچیانی که با ارز یارانهای کاغذ میخریدند!
اینکه دستفروشها در انقلاب خیلی کم شدهاند، مطمئنا به خاطر همین تاثیرگذاری دستگیری قاچاقچیان است.
فکر میکنم اینها وقتی دیدند که عکسالعمل جدیای نسبت به اعمالشان در رابطه با چاپ غیرقانونی کتابهای فاقد مجوز توسط مرکز صلاحیتدار که وزارت ارشاد است؛ نشان داده نمیشود، جری شدند و شروع به چاپ غیرقانونی کتابها کردند.
طبیعتا اولین حلقهای که در این ماجرا ضربه میخورند، ناشران هستند؛ چون حقالتالیف آنها دیده نمیشود و پولی دریافت نمیکنند.
با توجه به اینکه قاچاقچیان، اکثر هزینههای آمادهسازی کتابها را در تولید پرداخت نمیکنند، میتوانند کتابها را با قیمت ارزانتری عرضه کنند، بنابراین کتاب را چاپ و با تخفیفهای زیادی عرضه میکردند.
صحبتی است که این شبکه قاچاق در بازار کتاب تعداد زیادی از دستفروشان را تغذیه میکردند و این رقم به ۹۰۰ تا ۹۵۰ دستفروش در سطح شهر تهران هم میرسد.
اینها در جاهای مختلفی بساط دارند و فقط در راسته کتابفروشهای انقلاب نبوده، حتی در نقاط مختلف کشور مشغول توزیع اینگونه کتابها بودهاند.
به هرحال مجموعه اطلاعاتی که جمع شده بود، کارگروه صیانت از حقوق ناشران و مولفان این خیانت را تشخیص دادند و مشخص شد اعضای اصلی این باند حدود ۲۰ نفرند و تعداد بیشتری هم در کنار اینها مشغول فعالیت هستند.
این مساله باعث شد که تعداد قابل توجهی انبار و بیش از ۱۰۰وانت نیسان و کامیون خاور کتاب کشف شود و طبق دستور قضایی و با همکاری پلیس امنیت و بقیه مقامات ذیربط به انبارها منتقل شوند.
پروندههای متخلفان تشکیل شده و درحال بازپرسی است. در این ارتباط بازپرس هم قرارهایی را صادر کرده است.
آنچه که از فعالیت آنها دیده میشود، این بود که آنها شبکه گستردهای بودند که تعداد قابل توجهی کتاب را در داخل کشور با شمارگان بالا چاپ میکردند و حتی بعضا دیده شده بود که در چاپ کتابها از کاغذ «بالک» نیز استفاده میکردند.
کاغذ بالک از یک سال پیش با ارز یارانهای تامین میشده و این موضوع در رابطه با این ماجرا خلأهای قانونیای را نشان میدهد که باید با جدیت بیشتری بررسی شود.
منابع: ایبنا
روزنامه فرهیختگان
پایان پیام
کد خبر : 105757 ساعت خبر : 9:19 ب.ظ