کریم خان زند پادشاه ایرانی زاده لرستان بود او را بیشتر بشناسید و از زندگی‌اش بدانید

کریم خان زند پادشاه ایرانی زاده لرستان بود او را بیشتر بشناسید

در اوایل حکومت فتحعلی شاه یعنی در ۱۱۷۹ شمسی برای اولین‌بار در منابع، واژه‌ی لک برای طایفه‌ی زند و دوست‌داران و حامیان زندیه به کار رفته است، دوستداران و طرفداران طایفه زند …

به گزارش پایگاه خبری گلونی، عیسی قائدرحمت در هفته نامه سیمره، شماره ۴۵۰ نوشته است:

اما خودِ نام «لک» از چه زمانی به این مردم اطلاق شد؟

نگارنده سلسه‌ی مطالبی در دست انتشار دارم که از زوایای گوناگون به این پرسش پرداخته‌ام.

نوشتار کنونی به این نکته می‌پردازد که در زمان پادشاه کریم خان زند واژه‌ی «لک» مرسوم نبوده است یا به عبارتی در کتب دست اول دوره‌ی زندیه (متعلق به قبل از ۱۲۱۵ هجری قمری)، نامی از لک (به عنوان یک مجموعه طوایف) وجود ندارد.

زندیان یا زندیه، سلسله‌ای از پادشاهان، که مؤسس آن کریم خان زند بود، پس از قتل نادرشاه (از ۱۱۶۲ تا ۱۲۰۹ هجری قمری) در فارس و اصفهان سلطنت کرد و  به دست آغامحمدخان منقرض شد. (فرهنگ معین زیر واژه‌ی زندیان).

به علت کوتاهی عمر حکومت زندیان (حدود چهل و هفت سال)، تألیفات منسوب به این دوره نسبت به سایر دوره‌ها کم‌تر است، کمبود منابع مربوط به دوره‌ی زندیه، تحقیق و پژوهش در این زمینه را قدری سخت‌تر کرده است.

در بررسی کتب مربوط به این دوره‌ واژه‌ی لک دیده نمی‌شود.

اولین کتابی که کریم خان زند را از لرهای «لک» معرفی کرده رساله‌ی آمار مالی و نظامی… محمدحسن مستوفی است که در اوایل دوره‌ی فتحعلی‌شاه قاجار (تقریبا بعد از ۱۲۱۵) نوشته شده است که با توجه به تأخّر زمانی‌اش، در محدوده‌ی بررسی این مقاله نیست.

کریم خان زند پادشاه ایرانی زاده لرستان بود او را بیشتر بشناسید

پیش از خوانش این مطلب سه نکته یا سه محدودیت را در نظر داشته باشید:

*محدویت زمانی: منابع مورد بررسی این مقاله شامل کتاب‌های تألیف شده از زمان پادشاه کریم خان زند تا اوایل حکومت پادشاهی فتحعلی‌شاه قاجار (تقریباً پیش از ۱۲۱۵) است.

*محدویت انتسابی: ممکن است قبل از کریم خان زند یا حتا در زمان پادشاه کریم خان زند سازه‌ای یا قلعه‌ای یا شخصی به اسم لک باشد، زیرا واژه «لک» به معانی مختلف در بسیاری از زبان‌های دنیا وجود داد بدون آن‌که ارتباطی با مردمی که امروزه به عنوان «لرهای لک» می‌شناسیم داشته باشد. اما در این مقاله ما به بررسی انتساب نام واژه لک برای طایفه‌ی زندیه و مشخصاً کریم‌ خان زند می‌پردازیم.

*محدودیت نژادی: فقط نویسندگان ایرانی. نویسندگان خارجی که در زمان زندیه در مورد زندیه گزارش نوشته‌اند بسیار اندک هستند و هم‌چنین بسیاری از مکتوبات آن‌ها ممکن است وجود داشته ولی ترجمه نشده باشند.

هم‌چنین نویسندگان خارجی دوره زندیه؛ خلاصه‌گویی کرده و دقتی در شناخت و معرفی اقوام و نژادهای ایرانی نداشته‌اند.

به هر حال برای این‌که بحث و پژوهش در کانال مشخصی قرار گرفته و موضع روشنی داشته باشیم در این مقاله به بررسی کتاب‌های خارجی دوره‌ی زندیه نمی‌پردازیم انشاالله در مقالات بعدی حتماً به این‌گونه کتب تاریخی خارجی مثل «سفرنامه‌ی کارستن نیبور» خواهیم پرداخت.

طول دوره‌ی زندیه بسیار کوتاه بوده و فرصتی به تاریخ نداده تا در مورد زندیه تألیفات دست اول بیشتری تولید شوند در این دوره‌ی کوتاه، کتاب‌های اندکی در مورد زندیه به طبع نگارش رسیدند. که از آن جمله می‌توان کتاب‌های زیر را نام برد؛

کریم خان زند پادشاه ایرانی زاده لرستان بود

۱- رستم‌التواریخ: کل کتاب ۵۴۴ صفحه است که حجم زیادی از آن مربوط به دوره‌ی زندیه و در برگیرنده‌ی حوادث دوره‌ی زندیه تا اوایل حکومت فتحعلی‌شاه قاجار است.

نویسنده‌ی کتاب محمدهاشم، متخلص به آصف و ملقب به رستم‌الحکما و صمصام‌الدوله‏ متولد حدود ۱۱۴۵ قمرى است…

به گفته‌ی خودش «این رستم‌التواریخ را از سن چهارده سالگى تا بیست سالگى، به تدریج، مسوده نمودم و در سن هفتاد سالگى، با ملحقات و منضمات، جرح و تعدیل و جمع‏آورى نمودم و نوشتم… تمام شد این کتاب در وسط شهر محرم‌الحرام سنه ۱۲۱۵». (میترا مهرآبادى مصحح کتاب رستم التواریخ: ص ۷ پیش‌گفتار کتاب رستم التواریخ). ‏

در این کتاب حتا یک واژه لک مشاهده نمی‌شود. در حالی است که نه تنها واژه فیلی و بختیاری در این کتاب فراوان است بلکه نام طوایفی مانند مافی و باجلان … هم دیده می‌شوند. اما از واژه لک خبری نیست.

ممکن است کسانی راه تعقید را پیموده و اظهار کنند که این کتاب، کتاب معرفی قومیت نیست که بخواهد به نام قومیت‌هایی مثل لک (اگر وجود می‌داشت) بپردازد در جواب آن‌ها باید گفت که اتفاقاً در این کتاب، نام بسیاری از اقوام ایرانی مانند (لر و کرد و ترک و…)  که در جریان به قدرت رسیدن حکومت زندیه نقش داشته‌اند درج شده و در مورد مناطق زاگرس میانی، با آن‌که در زمان زندیه نام واژه‌ی فیلی و بختیاری زیاد گسترش نیافته بود با این حال در این کتاب تاریخی ـ واژه‌ی فیلی سه بار (صفحات ۱۰۴، ۳۶۵، ۴۸۱ ) و واژه‌ی بختیاری شانزده بار (صفحات ۴، ۴۴، ۶۱، ۱۰۴، ۲۳۳، ۲۵۴، ۲۵۵، ۲۵۶، ۲۶۵، ۳۹۳، ۳۹۴، ۴۲۵، ۴۳۳، ۴۸۲ ) تکرار شده اما از نام واژه لک، خبری نیست.

فراوانی نام واژه‌ی بختیاری نسبت به نام وازه فیلی به این علت است که در رویدادهای به قدرت رسیدن حکومت زندیه، بختیاری‌ها نقش فعال‌تری داشته‌اند. به هر حال نام واژه‌ی فیلی و بختیاری هست اما از نام واژه‌ی لک در این کتاب اثری دیده نمی‌شود. به نظر می‌آید که در زمان زندیه عبارت لک مرسوم نبوده است.

۲‌ـ تاریخ گیتی‌گشا در تاریخ زند: این کتاب ۴۳۰ صفحه‌ای، مجموعه‏ایست از سه تألیف در تاریخ سلسله‌ی زند: نخست تاریخ گیتى‏گشا تألیف میرزا محمدصادق موسوى‌اصفهانى متخلص بنامى که دبیر و نویسنده‌ی معروف و تواناى نیمه دوم قرن دوازدهم ایران بوده و از آغاز تاریخ زند تا حوادث بیست و یکم محرم ۱۲۰۰ را پرداخته و مى‏خواسته است به پایان رساند که عمر بر وى وفا نکرده و درگذشته است.

دوم ذیلى است که میرزا عبدالکریم بن على‌رضا- الشریف شیرازى بر تألیف استاد خود میرزا محمدصادق نامى نوشته و آن را با واسط پادشاهى لطفعلى‌خان رسانده و معلوم نیست چه شده است که تمام نکرده.

سوم ذیل دیگریست از میرزامحمدرضا شیرازى شامل خاتمه‌ی تاریخ لطفعلى‌خان تا انقراض این سلسله به دست قاجارها و از  این قرار، این سه کتاب روى هم رفته شامل یک دوره‌ی کامل و دقیق از تاریخ سلسله‌ی زندست (اقبال، جواد. صفحه ‌ی ۳  مقدمه کتاب تاریخ گیتی‌گشا).

در انتهای کتاب، در صفحه‌ی ۳۹۶ (فهرست نام‌های کسان و خاندان‌ها و نژادها) آمده و در فهرست نام کسان و .. می‌توان پی برد که اکثر مطالب کتاب، در مورد زندیه است. فقط چند صفحه از اوایل کتاب مربوط به افشارهاست به هر حال در این کتاب، چه در بررسی متن کتاب و چه در نگرش در صفحات )فهرست نام‌های کسان و خاندان‌ها و نژادها( به طور کلی نام واژه‌ی لک مشاهده نمی‌شود، در حالی که نام واژه فیلی ده بار (در صفحات ۴۰، ۷۹، ۱۰۹، ۱۱۹، ۱۲۴، ۱۲۵، ۱۲۸، ۱۲۹، ۳۲۸، ۳۹۵) و هم‌چنین واژه بختیاری هم چهارده (در صفحات ۹، ۱۲، ۲۱، ۳۰، ۴۴، ۱۱۱، ۱۱۵، ۱۱۷، ۱۱۸، ۱۲۰، ۱۸۷، ۲۷۰، ۲۷۴، ۲۹۹) آمده است.

بنابراین از خوانش این منبع نیز به نظر می‌آید که در زمان زندیه نام «لک» مرسوم نبوده و پادشاه کریم‌ خان زند و دیگر پادشاهان زندیه خود را لک نخوانده‌اند.

کریم خان زند پادشاه ایرانی زاده لرستان بود
  
۳‌ـ  زبورآل داوود: «زبور آل‏داود»، اثر سلطان هاشم‌میرزا، تبارنامه و ذکر فشرده‏اى از زندگى نیاکان سادات مرعشى و شرح ارتباط آنان با سلاطین صفوى است که به زبان فارسى و در سال ۱۲۱۸ ه-ق نوشته شده است.

همان‌طوری که نویسنده در صفحه ۷۶ کتاب می‌نویسد: « … از او صبیه‏اى به وجود آمد که در حباله پادشاه جهان‌پناه، فتحعلى‌شاه بود و در شهر رجب ۱۲۱۸ که تاریخ تألیف این نسب‏نامه است‏…»

شرح حال سلطان هاشم به قلم خود او در همین کتاب آمده، خلاصه‌ آن که وى در شب بیستم صفر سنه ۱۱۶۵ … وى در خدمت برادر بزرگ‌تر خود سلطان قاسم میرزا که- به گفته برادرش- مردى هنرمند و دانشمند بود …در ۱۱۸۲ به یزد و اصفهان و شیراز رفته و در ظل حمایت کریم خان زند مدت هفت ماه در کمال احترام زیسته و بعد از اخذ مقررى و مستمرى سالیانه و انعام و خلعت در ۱۱۸۳ به اصفهان بازگشته است (نوایی. عبدالحسین. صفحه‌ی ۱۵٫ مقدمه‌ی کتاب زبور آل‌داوود). در بررسی و خوانش این کتاب با آن که سلطان هاشم میرزا مورد لطف کریم خان زندبوده به طوری که به او مقرری و مستمری می‌‌داده، باز می‌بینیم که در کل کتاب، نامی از واژه‌ی لک دیده نمی‌شود.

در حالی که نام واژه‌ی فیلی در صفحهی  ۱۱۰  و نام واژه‌ی بختیاری در وصف ابوالفتح خان بختیارى‏ حاکم اصفهان در صفحات، ۹۷، ۱۰۱، ۱۱۵  وجود دارد.

۴‌ـ فواید الصفویه: خاندان صفوى هم زمان با حکومت‌هاى بعدى در ایران یعنى افاغنه، افشار، زند و قاجار، برخى به طور رسمى بر بخشى از ایران، و بعضى به طور صورى حکومت کردند:

شاه طهماسب دوم(در دوره افاغنه)، شاه عباس سوم(در عصر افشار)، شاه اسماعیل سوم(در عصر زند) و سرانجام ابوالفتح سلطان محمدمیرزا با عنوان سلطان محمدثانى(در اوایل قاجار) و تنى چند مانند میرزا سیدمحمد(سلیمان میرزا) با لقب سلیمان دوم در مشهد، و سیداحمد در کرمان مدتى به حکومت نشستند.

ابوالحسن قزوینى، کتاب«فواید الصفویه» را به نام همین ابوالفتح سلطان محمدمیرزا در هند به تحریر درآورد و در سال ۱۲۱۱ هجرى قمرى تقدیم وى کرد (میراحمدی. مریم. صفحه‌ی ‌‌۹‌. مقدمه‌ی کتاب فوایدالصفویه).

در کتاب فواید الصفویه هم واژه‌ی ‌لک وجود ندارد، اما واژه‌ی فیلی سه بار که در صفحات ۹۴ و ۱۱۳ به صورت الوار فیلی و در صفحه ۹۳ به صورت اسماعیل‌خان فیلی ذکر شده است و هم‌چنین واژه‌ی بختیاری هفت بار  به صورت خلیل‌خان حاکم بختیاری درصفحه‌ی ۶۰ و الوار بختیاری در صفحه‌ی ۶۳ و طایفه و قوم بختیاری در صفحه‌ی ۹۴ و على‌مردان خان (بختیارى‏) در صفحات ۵۸، ۶۵، ۹۳، ۹۴ است.

۵‌ـ مجمل‌التواریخ گلستانه: کتاب‌های تاریخی مختلفی وجود دارند که همگی آن‌ها به نام مجمل‌التواریخ است، برای تمییز این کتب، نام نویسنده را هم در ادامه‌ی نام کتاب می‌آورند، پس این کتاب هم به اسم نویسنده‌ی اولیه آن، یعنی ابوالحسن بن‌محمد امین گلستانه به اختصار مجمل تواریخ گلستانه معروف است.

در صفحه‌ی هفده و هیجده مقدمه‌ی کتاب نوشته شده که تألیف کتاب باید در سال‌های ۱۱۹۶ ـ ۱۱۹۵ باشد.

کتاب مجمل‌التواریخ گلستانه در اصل ۳۴۴ صفحه دارد و جناب زین‌العابدین کوهمره‌ای در ذیل این کتاب، یادداشت‌هایی نوشته است که ادامه‌ی صفحات کتاب را  تا صفحه ۴۹۷  پیش می‌برد.

در زمان پهلوی این کتاب به همراه ذیل کوهمره‌ای و به اهتمام و سعی آقای مدرس رضوی  با صفحات اعلام و فهرست به چاپ می‌رسد.

بنابراین ۴۳۳ صفحه این کتاب را گلستانه و ۶۴ صفحه را زین‌العابدین کوهمره‌ای و ۴۲ صفحه را مدرس رضوی نوشته است.

با نگرش در فهرست موضوعی اولیه کتاب و فهرست اعلان واژه‌یاب در آخر کتاب به خوبی متوجه می‌شویم که نام واژه‌ی لک در فهرست موضوعی آخر کتاب وجود ندارد در عوض نام واژه‌ی فیلی در چهارده مورد و نام اسماعیل‌خان فیلی در ۲۱ صفحه تکرار شده است.

و هم‌چنین نام بختیاری در چهل صفحه آمده است.

جدا از وجود نام قومیت‌هایی مانند فیلی و بختیاری و غیره ما با نام‌های طوایف کوچک‌تری مانند کلهر و زنگنه مافی و نانکلی و … هم برخورد می‌کنیم حتا نام دلفان هم در صفحات ۲۸۳ و ۲۹۲ امده است اما از وجود کلمه لک در این کتاب هیچ اثری نیست این نشان می‌دهد که مردم شمال لرستان مانند دلفان در آن زمان به اسم لر فیلی مشهور بوده‌اند.

بررسی قدمت نام‌واژه لک

نتیجه‌گیری درباره کریم خان زند

کریم خان زند پادشاه ایرانی زاده لرستان بود

در بررسی کتب دوره‌ی زندیه (تا سال ۱۲۱۵ هجری قمری) مشهود است که در آن زمان نام واژه‌ی «لک» مرسوم نبوده و در نتیجه پادشاه کریم خان زند و دیگر پادشاهان زندیه خود را لک نخوانده‌اند، اگر خاندان پادشاهی زند خود را با این نام می‌شناختند قطعا باید به گوش کاتبان می‌رسید و راهی در مکتوبات این دوران می‌یافت.

در اوایل دوره‌ی پادشاهی فتحعلی شاه قاجار  (درسال ۱۲۱۵ هجری قمری) که به دومین پادشاه قاجاریه است نام واژه‌ی لک اندک اندک در کتب مختلف ظهور پیدا می‌کند.

 شاید بتوان گفت اولین کتابی که در دسترس است و در دوره‌ی فتحعلی شاه قاجار به پادشاه کریم خان زند و پادشاهان زندیه را از «لرهای لک» (که در مناطقی از استان‌های مرکزی و همدان سکونت داشتند) معرفی کرده رساله‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی آمار مالی محمدحسن مستوفی است (که در سال ۱۲۱۵ قمری نوشته شده و گویا از روی کتاب نایاب تحفه شاهی نوشته شده است که در دست‌رس نیست، اما به نظر می‌آید تی پاکس از وجود این کتاب در امریکا گزارش داده که وجود فقط یک نسخه، سندیت این کتاب را قدری شکوک می‌کند.

(یک کتاب زمانی سندیت دارد که از آن چندین نسخه در دست باشد به هر حال اگر با آزمایش کربن دوازده قدمت تاریخی بودن تحفه شاهی امریکا ثابت شود در آن صورت می‌توان به آن اعتماد کرد به هر حال فعلا برای ما همین رساله‌ی آمار مالی و نظامی .. محمد حسین مستوفی کافی است). هم‌چنین کتاب نیمه تمام تاریخ کلام‌الملوک ( که در سال ۱۲۵۶ نوشته شده)  بعد از این کتاب ها یعنی از نیمه دوم پادشاهی فتح علی شاه قاجار به بعد، واژه‌ی لک برای قومیت طایفه زندیه در بعضی از کتاب‌ها مانند «بستان السیاحه» و یا «کتاب تاریخ کامل ایران» اثر سر جان ملکم رایج می‌شود.

به نظر می‌آید در اوایل حکومت فتحعلی شاه یعنی در سال ۱۲۱۵ هجری قمری (۱۱۷۹ شمسی و ۱۸۰۰ میلادی) برای اولین‌بار در منابع، واژه‌ی لک برای طایفه‌ی زند و دوست‌داران و حامیان زندیه به کار رفته است، دوستداران و طرفداران طایفه زند (که گویا هفت طایفه بودند) را «لک» گفتند و برای این‌که شورش آن‌ها را عقیم کنند آغامحمد خان قاجار آن‌ها را به مناطق بد آب و هوای قلمرو علیشکر (همدان) و عراق (اراک استان مرکزی) کوچ داد در این باره رجوع شود به مقاله (لک نام مجموعه طوایف لر ساکن در همدان ومرکزی و قم بوده است) (لینک این مطلب) و چند سال بعد از کوچ آن‌ها، (در زمان محمد شاه قاجار)، واژه‌ی لک در آثار یافت می‌شود.

منابع درباره کریم خان زند

کریم خان زند پادشاه ایرانی زاده لرستان بود

نویسنده: ابوالحسن قزوینى‏/ نام کتاب: فواید الصفویه‏/ محقق / مصحح: مریم میر احمدى‏/ ناشر: مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگى‏/ مکان چاپ: تهران‏/ سال چاپ: ۱۳۶۷ ش‏
نویسنده: گلستانه. ابولحسن بن محمد امین گلستانه/ نام کتاب: مجمل التواریخ گلستانه/ محقق / مصحح: مدرس رضوی/ ناشر: موسسه انتشارات و چاپ دانشگاه تهران/ مکان چاپ: تهران‏/ سال چاپ: ۱۳۵۶ هجری شمسی
نویسنده:لاهیجی. یوسف/ نام مجله:قسمتهایی از کتاب تاریخ کلام الملوک در مجله یادگار/ شماره هفتم/ از صفحه ۵۶ تا صفحه ۶۱
نویسنده: محمد صادق موسوى اصفهانىمتخلص به نامى‏/نام کتاب: تاریخ گیتى‏گشا در تاریخ زندیه‏/ محقق / مصحح:سعیدنفیسى/‏ناشر:اقبال/ ‏مکان چاپ: تهران‏/ سال چاپ: ش ۱۳۶۳
نویسنده: محمد هاشم آصف، رستم الحکماء/ نام کتاب: رستم التواریخ‏/ محقق / مصحح: میترا مهرآبادى‏/ ناشر: دنیاى کتاب‏/ مکان چاپ: تهران‏/ سال چاپ: ۱۳۸۲ ش‏
نویسنده:میرزا محمدحسین مستوفی ۱۳۵۳/ نام مجله:رساله آمار مالی و نظامی ایران در مجله فرهنگ ایران زمین/ جلد بیستم سال ۱۳۵۳/  از صفحه ۳۹۶ تا صفحه ۴۲۱
نویسنده: هاشم میرزا سلطان‏/ نام کتاب: زبور آل داود/ محقق، مصحح: عبد الحسین نوایى/ ‏سال چاپ: ش ۱۳۷۹Potts, D. T. (2014). Nomadism in Iran: From Antiquity to the Modern Era. New York: Oxford University Press. Print ISBN-13: 9780199330799

پایان پیام

کد خبر : 111781 ساعت خبر : 4:35 ب.ظ

لینک کوتاه مطلب : https://golvani.ir/?p=111781
اشتراک در نظرات
اطلاع از
2 Comments
چیدمان
اولین نظرات آخرین نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام نظرات

چرت و پرت اخرش رسیدی به اینکه واژه لک توسط معاصرین ( تا پنجاه سال بعد همچنان معاصر محسوب میشه ) استفاده شده

صد افسوس که لرستان از زندیه به بعد هم از بعد فرهنگی و هم از بعد جغرافیایی به دست عوامل بیشماری داره تحزیه میشه به نفع خیلیا