برخی واکنش ها به خبر قتل میترا استاد و عاقبت محمدعلی نجفی

برخی واکنش ها به خبر قتل میترا استاد و عاقبت محمدعلی نجفی

پایگاه خبری گلونی نگار فیض‌آبادی: خبر قتل میترا استاد آن‌هم به‌دست همسرش، محمدعلی نجفی سوژه داغی شد تا بسیاری از سیاستمداران و اهالی رسانه به آن واکنش نشان بدهند.

این اتفاق، تا مدت‌ها می‌تواند سوژه داغ و ارجاع‌های رسانه‌ها باشد. ابعاد این رخداد، انقدر گسترده است که از چند جهت می‌توان به آن پرداخت.

از «آرزوی عاقبت‌بخیری»، در توئیت حسام‌الدین آشنا، مشاور رئیس‌جمهور گرفته

تا واکنش کاربران شبکه‌های اجتماعی به انتشار تصاویر پسر میترا استاد؛ که البته می‌توانیم آن را یک نقد محکم و درست بدانیم.

خبری ویژه که مخاطب‌های زیادی دارد

این خبر را می‌توان از هر نظر، خاص و ویژه دانست. درباره کسی حرف می‌زنیم که به گفته مهدی جلیلی، روزنامه‌نگار:

«نجفی یک نابغه دانشگاهی و یک مدیر بی نظیر بود. دوست داشت در حد نبوغ و داشته‌هایش، این زمینی و در حال زندگی کند، شرایط حاکم بر فضای زندگی مدیران ایرانی و این سبک زندگی اجازه‌اش نمی‌داد. می‌خواست حال زندگی را ببرد، نمی‌شد. از قاب بیرون زد. خیلی‌ها بیرون زدند، ولی کار نجفی به جنایت کشید.

نجفی در زمان نامناسب، در جایگاه انتخاب قرار گرفت. هم خدا را خواست و هم خرما را. نباید این چنین می‌کرد. باید بهای سبک زندگی‌ای که انتخاب کرده بود با ترک مشاغل دولتی و دوری از قدرت می‌داد، نداد.

ماند در قدرت و مجبور شد در بازی باخت باخت، هم خودش را ببازد، هم قدرت را و هم عشق را».

جلیلی در ادامه به مجوز اسلحه اشاره کرده و نوشته است:

«یک سر داستان هم به اعطای مجوز حمل سلاح برمی‌گردد. این ماجرا قبلاً هم کشته داده. ماجرای جلال‌الدین فارسی، قتل نوجوان کرجی در ایستگاه مترو توسط یک مقام قضایی، شلیک محمود کریمی به یک خودرو و حالا هم نجفی. مجوز حمل سلاح نباید به هیچ‌کس داده شود. افراد نیازمند حفاظت، محافظ داشته باشند».

خبر قتل میترا استاد همه را غافلگیر کرد

حالا این خبر، همه را شوکه کرده است. بعضی از سیاستمداران در لفافه واکنش نشان داده‌اند و برخی از چهره‌های دیگر هم سعی کرده‌اند از زاویه‌ای به ماجرا نگاه کنند که مماس بر خط قرمزها نباشد.

درباره این خبر، می‌شود یادداشت‌ها و تحلیل‌های مختلفی نوشت.

انگار باید بپذیریم زندگی سیاستمداران و قدرتمندان هم می‌تواند با حاشیه‌های هولناک عجین شود؛ آنقدری که شخصیت‌های مهم و بنام کشوری، شب را با آشوب یک خبر عجیب اما واقعی سپری کنند و فردا هم منتظر خواندن اخباری شوند که هرگز فکرش را نمی‌کردند!

پایان پیام