مجری برنامه سلام صبح بخیر درباره آرزوی داشتن یک پدرزن پولدار چه گفت
پایگاه خبری گلونی، نگار فیضآبادی: مجری برنامه سلام صبح بخیر، حسین کلهر است و در یکی از قسمتهای این برنامه صبحگاهی، به گزارش تصادف پورشهسواری پرداخت که منجر به مرگ یک جوان شد.
لطفاً من رو به غلامی قبول کنید!
وقتی همکار حسین کلهر گفت «هر دو پورشه برای پدر خانم بوده»، مجری هم با تمنا و شوق واکنش نشان میدهد و رو به دوربین میگوید:
«اگه از این پدر خانمها سراغ دارید، منو به غلامی قبول کنید»!
البته وقتی مجری برنامه سلام صبح بخیر متوجه میشود که آن پدر بعد از تصادف، گفته «کشتیم که کشتیم، دیهاش رو میدیم»، جملهاش را تغییر میدهد که «من پدرزن اخلاقمدار پولدار میخوام».
«لطفاً منو به غلامی قبول کنید»، از آن جملههای خاص است.
آنهم وقتی که پای یک پدرزن پولدار وسط باشد، معناهای خاصتری در ذهنمان تداعی میشود.
هنوز هم وقتی کسی میخواهد دوستی و صداقت کسی را زیر سؤال ببرد، با کنایه «تا وقتی رفقیتم، رفیق کیف پولتم»، جواباش را میدهد.
حالا مجری دوست دارد برای کسی غلامی کند که پولدار است.
شاید اگر حسین کلهر بخواهد برنامه را مجدد اجرا کند، آن جمله را نگوید. اما بههرحال او باعجله، حرفی را میزند که معنی خوبی ندارد.
گاهی همین بداههگوییهای بدون ملاحظه در رسانه، بیشتر دیده میشود و در ذهنها باقی میماند.
فرهنگسازی، از شعار تا عمل
چه کسی از رفاه و امکانات بیشتر بدش میآید؟
ماشین مدل بالا، خانه لوکس و شرایط درجهیک، برای خیلیها پکیج خوشبختی و شادی بهحساب میآیند.
وقتی در رسانه درباره فرهنگسازی صحبت میکنیم، ماجرا فرق میکند.
نمیشود بخواهیم سبک زندگی ساده و سالم را ترویج دهیم، اما هنگامی که اسم پورشه میآید، چشممان برق بزند.
«فرهنگسازی به شعار نیست»، خودش یک شعار است که اگر مجری برنامه سلام صبح بخیر حواساش نباشد میتواند با گفتن یک جمله، معادلههای ذهنی مخاطب را بههم بریزد.
تاجاییکه مخاطب با خودش بگوید «چقدر بین حرف و عملشون فاصلهاس».
مجری برنامه سلام صبح بخیر چه گفت
شاید نوکیسهها هرگز فکرش را هم نمیکردند که یک روز بشوند آرزو و رؤیای آدمها.
در شرایط اقتصادی امروز، اخلاق و پول، دوراهی وسوسهانگیزی است تا پای کسی بلغزد.
رسانه برای ترویج اخلاق در جامعه، به یک چارچوب درونسازمانی و تعهد احتیاج دارد تا بتواند فاصله میان حرف و عملاش را کمکند.
پایان پیام