نقد رمان ایرانی و کوبیدن آن منصفانه نیست؛ چرا شهسواری درباره رمان نقد منفی نمینویسد
نقد رمان ایرانی و کوبیدن آن منصفانه نیست؛ چرا شهسواری درباره رمان نقد منفی نمینویسد
به گزارش پایگاه خبری گلونی، محمدحسن شهسواری نوشت: تا سی و پنج شش سالگی به طور مرتب در روزنامهها و مجلات چیزکهای به عنوان نقد رمان مینوشتم. یکهو تصمیم گرفتم دیگر مرتکب چنین اعمالی نشوم. دوستی پرسید چرا؟ همان موقع متن زیر را برایش نوشتم.
پالین کیل، مشهورترین منتقد تاریخ سینما، از جمله چند نقد کوبنده و منفی دارد علیه غولهایی چون هیچکاک، کوبریک، فلینی و چند نامدار دیگر.
یکی از دوستان منتقد سینمایی به من گفت چرا شما ادبیاتیها، حداقل خودت، از این نقدهای جانانه علیه آثار داستانی همعصرانت که میدانید واقعاَ بد هستند نمینویسید؟
گفتم نمیشود. گفت یعنی نویسندگان ما بزرگتر از هیچکاک هستند؟ گفتم دقیقاً چون بزرگتر نیستند، نمیشود نقد کوبنده دربارهشان نوشت.
شما حساب کنید مرحوم هیچکاک را با آن هیبت، با پنجاه فیلم سینمایی در کارنامه، وضع مالی توپ، یک سیستم عظیم به نام هالیوود هم در خدمتش.
حالا یک نفری مثل پالین کیل بیاید در مجلهای تو بگو «وست اند ساید» یا هرچی، چهار جمله هم علیهاش بنویسد، حتا تو بگیر آقای هیچکاک این قدر حالش بد شود از این نقد که یک وعده ناهار هم حرامش شود، دیگر بیشتر از این که نیست.
نقد رمان ایرانی و کوبیدن آن منصفانه نیست
اما نویسندهی مفلوک ایرانی را در نظر بگیر. حداقل دو شغل باید داشته باشد تا شرمندهی نانخورهایش نباشد، بعد خیلی که همت کند از وقت خواب عزیز بزند و شبی چند کلام بنویسد.
بعد که چشم نخورد انشاءالله داستان تمام شد، ناز ناشری را بخرد تا راضی شود چاپ کند.
این تازه اول ماجرا است. زیرا در این مُلک چیزی وجود دارد به نام ممیزی که به جای نویسنده مینویسد.
بعد مصیبت پخش معیوب. بعد نبود رسانه برای معرفی.
تازه بعد از گذار از این هفتصد خوان، کتابی بیرون میآید که میشود شیرهی جان و همه هستی و اگر اغراق نکنم همه چیز نویسنده.
واقعاً کدام آدم منصفی پیدا میشود در این شرایطی که نویسندگان ما مینویسند، پالین کیلماب، دست به قلم ببرد و گمان کند نیویورکری هم هست و نقد کوبنده بنویسد آن هم از نوع منفی؟
حداقل بنده شرمنده هستم و تا اطلاع ثانوی فقط درباره آثاری که خوشم بیاید یادداشتکی مینویسم برای دلم خودم. و در مورد آنهایی که نه، به نظرم سکوت، محترمانهترین کار است.
آن دوست عزیز دست آخر پرسید حالا اگر یک وقت نویسندهای وطنی هوا برش دارد و فکر کند شده خود مرحوم هیچکاک، چی؟ راستش من فقط حیران نگاهش کردم.
امان از خودهیچکاکپنداران جوان.
پ ن: با این همه میدانم ادبیات بی نقد رشد نمیکند. متاسفم برای تصمیم خودم.
ارسلان فصیحی در مورد سخت بودن رماننویسی صحبت کرد. یوسف علیخانی از سختی نشر کتاب حرف زد، محمدحسن شهسواری در مورد پر تعداد ولی کم کیفیت بودن رمان ایرانی و نقد نحوه معرفی کتابها توسط ناشرها صحبت کرد.
پنل جذابیاند.#نشر_ققنوس#جشنواره_دایتان_ایرانی_ققنوس#شهرکتاب_دانشگاه pic.twitter.com/pxkik6Ka9W
— یک کتابفروش خوشحال (@happybookseller) August 20, 2019
پایان پیام
کد خبر : 139272 ساعت خبر : 2:22 ب.ظ