رضاشاه در لرستان و مساله تمرکز گرایی اجتماعی و سیاست حکومت دوره او

مساله تمرکز گرایی اجتماعی و سیاست حکومت دوره رضاشاه در لرستان

به گزارش پایگاه خبری گلونی ایرج سوری دانشجوی دکتری تاریخ در پریسک زاگرس نوشت: آنچه تحت عنوان منطقه ثلاث نامیده می شود شامل: همدان، نهاوند و کرمانشاه و دشت سیلاخور لرستان، همواره مقر نیروهای نظامی بوده است این مناطق از دوره های پیش از ظهور رضاشاه خصلت و کاراکتر اردوگاهی داشتند.

رضاخان در دوره قدرت گیری و سال های اول پس از سلطنت با تکیه بر قشون نظامی سیاست تمرکز گرایی سیاسی- اجتماعی را دنبال کرد؛ در لرستان نیز بروجرد و دشت سیلاخور در این دوره سیاست اسکان عشایر سبب شد این شهر محل تجمع نیروهای نظامی و بخش لجستیکی قشون حکومت مرکزی در مطیع کردن و مهار نیروهای محلی گردد. چرا که برای عملیات ها قشون پشتیبانی و لجستیک در این منطقه حضور آنان بسیار مهم تلقی می گردید.

منطقه ثلاث و دشت سیلاخور دلیل اهمیت آن دسترسی به جنوب ایران و جابجایی قشون نظامی از این مقرهای نظامی بود.

با حضور نیروهای نظامی و ساخت پادگان و زندگی خانوادگی نظامیان با سران و متنفذین و شخصیت های مذهبی بومی در بروجرد ناگزیر پیوندهایی برای تسهیل و پیشبرد امور و برنامه ها برقرار شد. نوعی نیاز دو جانبه به همکاری قلمداد می شد.

یعنی به باور نیروهای مخالف حضور نظامیان یعنی نیروهای عشایری مسلح چنین مناسباتی را بر نمی تابیدند و با باور سنتی خود بدان می نگریستند که چرا این ارتباطات هست و عامل نارضایتی هایی شده بود.

اما درک این واقعیت که حکومت مرکزی با وجود فرماندهی مانند رضاشاه این امر را ضرورت تاریخی قلمداد می کند نیز می توانست از بروز تنش ها بکاهد و البته همکاری مطقه نیز نیازمند

رویکرد فرهنگی حکومت بود و اتخاذ شیوه جذب حداکثری که این امر نیز جای نقد جدی دارد.

منشا نظامیگری در لرستان در ادوار پیشین و این دوره و ترکیب نظامی داشتن که خصلت های خاص خود و عوارض و آسیب هایی در بر دارد برای اجرای برنامه نوگرایی و مدرنیزاسیون در لرستان که در این دوره دنبال شد خود در دوره های بعدی بخشی از فرهنگ سیاسی کنترل نیروهای اجتماعی شد و یکی از موانع اصلی توسعه عقلایی محسوب می گردید.

رضاشاه در بحث برقرار امنیت اجتماعی در لرستان با تکیه بر عنصر نظامی که ضامن آن حضور قشون و سرکوب بود اگرچه در ظاهر موفق بود ولی نتوانست این نظم اجتماعی و امنیت جمعی را به طور کامل پیاده کند و همچنین به مرحله اجتماعی شدن(از طریق واگذاری نظم به مردم و مشارکت دادن آنان با رویکرد فرهنگی) برساند؛ مردم لرستان همواره بیم و نگرانی هایی داشتند و با سلاح های شخصی سعی داشتند امنیت فردی را تامین کنند.

از نتایج چنین سیاستی ناامنی جاده ها و بستن آنها بود. در بحث مدرن شدن مردم لرستان یک مساله اصلی بحث اجتماعی شدن امنیت بود که لازمه آن واگذاری مناصب امنیتی به خود مردم بود.

مساله دیگر در بحث توسعه و نوگرایی در لرستان این دوره، واگذاری مدیریت تجاری لرستان که عمدتاً بر پایه دامپروری و بعداً کشاورزی بود به خود مردم بود.

تا این نیروهای بومی بتوانند با توجه به نقش اقتصاد در رفاه عمومی خود در جهت رونق گام بردارند و… منظور پیوند مردم لرستان با الگوهای بومی اقتصادی و توسعه درون زا است نه برون زا. امری که در دوره های بعدی نیز همچنان سبب شد توسعه اقتباسی و برون زا باشد و به ظرفیت های طبیعی و توسعه متناسب با جغرافیای تاریخی لرستان توجه نشود.

در بحث آسیب شناختی سیاست تمرکزگرایی اجتماعی لرستان دوره معاصر با رویکرد جامعه شناسی تاریخی می توان ریشه بسیاری از معضلات فعلی را دنبال کرد. در یکی از ملاقات های تمیسار میراحمدی در سال ۱۳۰۷ با رضاشاه وی گفت: بهتر بود به جای بهره گیری از قشون نظامی و هزینه های زیاد و خشونت با جذب مردم به دامپروری و کشاورزی و مکانیزه کردن این پتانسیل بومی آنها خود به خود به سمت الگوهای جدید هدایت می شدند.

واضح است چنین تجربه ای بعد از اجرای سیاست های نظامیگری خشونت بار بدست امده بود و افرادی مانند امیراحمدی، شاه بختی مرتکب خشونت های زیادی در برخورد با مردم لرستان شده بودند.

پایان پیام

کد خبر : 142238 ساعت خبر : 7:40 ب.ظ

لینک کوتاه مطلب : https://golvani.ir/?p=142238
اشتراک در نظرات
اطلاع از
0 Comments
Inline Feedbacks
نمایش تمام نظرات