روایتهای مخدوش ما از بحران و انفعالی که پایان ندارد
پایگاه خبری گلونی انوشه میرمجلسی: زیستن در جهان کنونی به دور از دردها و ترسها ممکن نیست.
در دور افتادهترین نقاط این کره خاکی هم که باشی، موضوعی رخ خواهد داد تا تنش را تجربه کنی. جدا از ترسها و خطراتی که به دست بشر پدید میآیند، بلایای طبیعی آشناترین ترس این سالهاست.
قصه به کشور ما هم ختم نمیشود که سرزمینی بلاخیز و در معرض بلایای طبیعی است.
آسیبهای ناشی از سیل، زلزله، طوفانهای مهیب یا آتشسوزیهای گسترده این روزها در هر نقطهای از جهان قابل ردیابی است.
اما چه چیزی در میان این بلایای طبیعی با ساختاری مشترک، تفاوتهای فاحشی پدید میآورد؟
پاسخ احتمالا نوع واکنشی است که ما نسبت به بحرانها نشان میدهیم.
در همین ایران خودمان هر بار که بحرانی رخ میدهد؛ از نوع بلایای طبیعی؛ پررنگترین وجه ماجرا «غافلگیری» مردم و مسئولان است.
انگار برای اولین بار است که با موضوعی روبرو شدهایم. انگار زلزله اولین بار است گسلهای ایران را لرزانده یا سیل اولین تجربه حضورش را در این کشور پهناور رقم میزند. ما در مقابل همه بحرانها ابتدا غافلگیر میشویم.
اما این موضوع در بقیه نقاط دنیا اینقدرها هم ساده نیست.
روایتهای مخدوش ما از بحران و انفعالی که پایان ندارد
ابتدا بیایید درباره یک کلمه بیشتر بدانیم. کلمهای که در ادبیات مربوط به بحرانها بسیار تکرار میشود.
«تابآوری» همان کلمه آشناست که معانی گستردهای دارد. تابآوری در لغت به معنای توانایی بازیابی یا بهبود سریع، تغییر و کشسانی است.
به زبان سادهتر، تابآوری یعنی جامعه محلی قادر به ایستادگی در برابر حوادث شدید طبیعی بدون صدمه دیدن از تلفات مخرب و خسارات یا از دست دادن قدرت تولید یا کیفیت زندگی باشد.
همه اینها یعنی بعد از وقوع یک حادثه خودمان را گم نکنیم و براساس یک برنامه مشخص دست به کار شویم.
اما تجربه بحرانهایی که در کشورمان رخ میدهد نشان میدهد هنوز راه درازی داریم تا بعد از رخداد بحران با نهایت درایت پیش برویم و میزان آسیبهای بعد از بحران را به حداقل ممکن برسانیم. آسیبهایی که ناشی از شوک وقوع بحران، کمبودها و آلام روحی است.
پنجم دیماه روز ایمنی در برابر زلزله و کاهش اثرات بلایای طبیعی نامگذاری شده است.
روزی که زلزله بم اتفاق افتاد. در این روز معمولا به جز برگزاری مانورهای مشخص و چند سخنرانی و یادداشت، خبر دیگری نیست.
هنوز با کوچکترین تکان زمین همگی پا به فرار میگذاریم، هنوز بیتوجه به فصل بارشها و هشدارهای هواشناسی، در کنار رودخانهها بساط تفریح پهن میکنیم و هنوز همه تلاشمان برای افزایش تابآوری این است که بگوییم همه چیز تقصیر مسئولان است و کسی نیست که نیست.
«پیش از تابآوری، ناپایداری بود و پیش از دوام، پراکندگی و از هم پاشیدگی» این جمله را ازکتاب «شهر از نو» انتخاب کردم.
کتابی خواندنی از نشر اطراف که به فجایعی میپردازد که شهرهای بسیاری را در جهان ویران کرد و این شهرها بار دیگر از نو به زندگی بازگشتند.
اما این همه قصه نیست. هر شهری روایت خودش را از فاجعه داشته است و خواندن این کتاب مهمترین کاری است که برای تفکر درباره بحرانها و تابآوری پس از آن باید انجام دهیم.
ما نیاز داریم روایت خودمان را از بحران داشته باشیم. روایتی بدون غافلگیری و دقیقا از نهایت تدبیر.
پایان پیام