شهید قاسم سلیمانی به مسعود بارزانی درباره داعش چه گفت؟
به گزارش پایگاه خبری گلونی محمدحسن شهسواری در اینستاگرام خود نوشت: خوشبختانه مخاطب به نسبت اندک این صفحه نویسنده و اهل کلمه است.
هیچ چیز در بحث شخصیتپردازی برای نویسنده به اهمیت درک «دیگری» نیست. درک، لزوما به معنای حق دادن نیست. منتهی نویسنده کسی است که بتواند درک کند حتی دشمنش جهان را چگونه درک میکند.
پس ماهایی که متعجب شدیم چرا بسیاری از هموطنان (حتی آنهایی که آن چنان پیوستگی ایدئولوژیک با جمهوری اسلامی نداشتند) این گونه از ترور سردار سلیمانی متاثر شدند و عکسش را منتشر کردند و در اهواز و مشهد، زیر تابوتش رفتند و فردا در تهران خواهند رفت، بیاییم سعی کنیم بفهمیم چگونه سردار، برای آنها چکیدهی شاهنامه و عاشوراست.
شهید قاسم سلیمانی به مسعود بارزانی درباره داعش چه گفت؟
به روایتهای رسمی توجه اگر ندارید از زبان «مسعود بارزانی» رئیس پیشین اقلیم کردستان عراق بشنوید؛ وقتی اربیل در حال سقوط به دست داعش بود. خودش تعریف میکند از آمریکا و ترکیه و انگلیس و فرانسه و عربستان تقاضای کمک کردم. هیچکس جوابم را نداد. با قاسم سلیمانی تماس گرفتم. سردار گفت کاک مسعود! یک امشب شهر را نگهدار فردا نماز صبح آن جا هستم. و فردا کلهی سحر سردار فقط با هفتاد نفر خودش را میرساند و با همراهی پیشمرگههای کرد چنان دماری از روزگار داعش درمیآورد که آن سرش ناپیدا. هواپیماهای آمریکایی تازه ۴۸ ساعت بعد تشریف میآورند.
هالیوودِ خالیبند اگر بود از همین حادثه تا حالا با صد تا فیلم و سریال ما را پاره کرده بود.
حالا ماهایی که متعجبیم چرا عدهای از مردم (میدانیم کم و قابل حذف هم نیستند) از ترور سردار زیاد هم ناراحت نیستند، برخی هم حتی خوشحالند، بیاییم فکر کنیم آخر چه طور میشود یک نفر روی دیوار شهر بنویسد دمت گرم ترامپ؟ هلهله کند از شادی برای مرگ یک هموطن؟ بزرگترین نویسندهی زندهی مملکت را به فحش و فضاحت بکشد که چرا برای از دست دادن قهرمان وطن ابراز غم کردی؟
دوستان من! کمی خلوت کنیم و ببینیم حاکمیت در این چهل سال با شهروند درجه دو و سه و چهار کردن بسیاری از مردم، چه بر سرمان آورده. آیا خود منِ متعجب در این جداییها سهیم نبودم.
همان طور که گفتم درک دیگری کمترین هنر هر نویسندهای است. تازه ما داریم از هموطن صحبت میکنیم و نه دشمن.
دوستان اهل کلمهام، فکر کنیم! شما رهبران فکری اطرافیانتان هستید. شما بر آنان تاثیر دارید. و بدانید که به وقت سختی و ناچاری، تنها یکدیگر را داریم. سیاستمدران، در این و سو آن سوی کارزار، عاقبت در عافیت خواهند بود.
آلبر کامو: «تقریبا؟! جواب بینظیری است! صحیح هم هست. ما در هر چیزی فقط تقریبا هستیم.»
پایان پیام