مسئله چیزی بیش از اسطوره فرهنگ سازی است
مسئله چیزی بیش از اسطوره فرهنگ سازی است
به گزارش پایگاه خبری گلونی آرش حیدری در کانال شخصی خود نوشت: آنانکه که این بحران هجوم به شمال را فقط از طریق خلقیات شناسی میخواهند توضیح دهند یک چیز بزرگ را در پرانتز نهادهاند.
در دهههای گذشته زمین و دریا و جنگل و کوه و دره و… به کالا بدل و خرید و فروش شد.
آنکه خریده است حالا خود را مالک میپندارد، او میخواهد به خانهای برود که ازآن خود میداند. او می خواهد به جزیره امنی برود که به اصطلاح پولش را داده است و آن را مال خود کرده است.
مسئله چیزی بیش از اسطوره فرهنگ سازی است
مسئله بر سر همین سیاستهای مال خود کردن است که محصول شبکۀ در هم تنیدهای از نیروها است.
قرار دادن تک تک آدمها و تقلا برای توضیح روانشناختی پدیده سادهانگاری محض است.
سیاستهایی که در سالهای گذشته نابرابری را به اوج رساند، فروش زمین کشاورزی، باغ و… را سودآورتر از کشاورزی و کار تولیدی کرد حالا نتیجۀ مشخصی دارد که باید خیره در آن نگریست.
شکاف عمیق درآمدی، خلق مرکز-حاشیه، و اضافه درآمدهایی که بدل به ویلا شد، ویلایی که خلق نشد مگر بر ویرانۀ باغات و جنگلها و زمینهای کشاورزی.
همدستیِ هولناک خریدار و فروشنده و دلال و قانون و… حالا وضعیت جدیدی پدید آورده. هجوم به شمال چیزی بیش از این داوریهای اخلاقی و خلقیاتگونه است.
این داوریهای سادهاندیشانه احتمالاً دوباره میخواهند در اسطورۀ آگاهی بخشی و فرهنگسازی و آموزش قرار بگیرند تا بحرانی مادی، عینی و متعین را توضیح دهند.
نمیشود که هم هجوم به شمال محصول به اصطلاح «بیفرهنگی» باشد هم دستفروشی که بساط کرده است «بیفرهنگ» باشد.
البته که نسبتی است بین اقتصاد سیاسی و فرهنگ همارزش. مالکیت افسارگسیخته بر جنگل و کوه و دریا و هوا و… چگونه فرهنگی پدید میآورد و بیپناهی و بیسرپناهی چگونه فرهنگی؟
این هر دو در یک وجه مشخص با یکدیگر شریکاند و آن هم نسبتِ زندگیشان با جریان سرمایه است. جریانی که ویرانه میسازد و روی ویرانه برج و بارو، ساکن برج و بارو با ساکنِ ویرانه هر دو محصول یک فرایند واحدند: نابرابری افسارگسیخته. تَعَین جریان سرمایه در دستفروشی و ویلاسازی و ویلاخری و ویلا فروشی چیزی بیش از هذیانهای عالمانۀ مبتنی بر فرهنگسازی و آگاهی بخشی است.
مسئله شرایط متعینِ زندگی است.
حتماً سطوحی از ناآگاهی همواره در بسیاری از حوزهها وجود دارد، کسی منکر آن وجوه نیست، مسئله اینجا است که خانه نماندنِ کارگر روزمزد، دستفروش، راننده تاکسی، راننده اسنپ، صاحب سوپرمارکت و… چیزی بیش از آگاهی نداشتن است همانطور که هجوم بردن به شمال چیزی بیش از به اصطلاح «بی فرهنگی» است. مسئله بر سر اقتصاد و زندگی و اپیدمی و رفتارهای بقا است.
پایان پیام
کد خبر : 150594 ساعت خبر : 9:42 ب.ظ