شهوت مقايسه چیست؟

شهوت مقايسه

به گزارش پایگاه خبری گلونی دکتر محمد فاضلی در کانال شخصی خود نوشت:

ايرانيان دائم در رسانه‌ها از قول مقامات‌، کارشناسان و… گزاره‌ای کلی با اين ساختار را می‌شنوند: «ما در زمينه الف از کشورهای ب بهتريم.» يا «ما در زمينه الف قابل رقابت با کشورهای ب هستيم.» اين گزاره به‌ظاهر ساده، هم نشانگر يک وضعيت اجتماعی-روان‌شناختی است و هم پی‌آمدهای ناگواری دارد.

شهوت مقايسه

 اول. وضعيت اجتماعی-روان‌شناختي

اغلب گويندگان چنين عباراتی، خود را در تنگنای «نقصان دست‌آورد» و احساس فشار از سوی جامعه برای دفاع از عملکرد خود می‌يابند.

گوينده به اين طريق خود را در وضعيت قابل مقايسه با «کشورهای برتر» قرار می‌دهد و از طريق هم‌آوردی با آن‌ها از خود دفاع می‌کند.

گوينده به اين ترتيب برتری طرف مقايسه را پذيرفته – هر چند از آن متنفر هم باشد – و عملکرد خود را با توسل به عملکرد طرف مقايسه (مثلاً کشورهای ب) توجيه کرده و مشروع می‌سازد. اين ظاهراً سازوکاری روان‌شناختی براي رسيدن به آرامش ناشی از نارضايتی درونی بر اثر نقصان عملکرد نيز هست.

دوم. مقايسه ناقص

 اغلب گويندگان اين گونه عبارات، به مقايسه‌های ناقص دست می‌زنند. مقايسه ناقص يعنی از ميان صدها شاخصی که می‌توان برای مقايسه دو وضعيت استفاده کرد، فقط شمار معدودی را برگزيد – اغلب مبتنی بر قوت‌های خاص – و آن‌ها را مبنای مقايسه قرار داد.

 شاخص‌هايی که براي مقايسه انتخاب می‌شوند بايد حائز چند ويژگی باشند.

اول، شاخص براي آن‌ها که نتيجه مقايسه را مشاهده می‌کنند، اهميت و معنا داشته باشد. مردم برای بهتر يا بدتر بودن در بسياری شاخص‌ها هيچ ارزشی قائل نيستند و تأثير تغييرات آن بر زندگی‌شان را مهم نمی‌دانند.

دوم، شاخص بايد به شيوه معتبری اندازه‌گيری شده و مردم اعتبار اندازه‌گيری را به رسميت بشناسند.

سوم، شاخص بايد در ارتباط با شاخص‌های ديگر معنا پيدا کند. تأکيد روی يک يا چند شاخص در حالی که کماکان شاخص‌های اصلی مؤثر بر زندگی شهروندان – نظير تورم، بيکاری، رشد اقتصادی، وضعيت محيط‌زيست، آسيب‌های اجتماعی، کيفيت نظام حمايت اجتماعی و … – مناسب نيستند، احساس مثبتی در شهروندان ايجاد نمی‌کند.

نتيجه

بسياري از مقايسه‌هايی که در همه ساليان گذشته بين وضعيت ايران و ساير کشورهای جهان – بالاخص کشورهای غربی و توسعه‌يافته – انجام می‌شود:

يک. بيش از آن‌که به تعداد زيادی از شهروندان حس هويت يا غرور بدهد، ناخودآگاه سياست‌گذار و حکمران برای «شهوت مقايسه» با ديگری برتر (کشورهای طرف مقايسه) را آشکار می‌سازد.

دو. مقايسه بر اساس چند شاخص که خيلی گزينشی و بدون جامع‌نگری انتخاب شده‌اند (درست مثل اين‌که سوددهی بورس در سال و ماه‌های گذشته را شاخص اقتصاد ايران لحاظ کنند) حال شنونده را بدتر می‌کند. شهروند، جامع نبودن اين شاخص‌های مقايسه را درک می‌کند.

 سه. من قبلاً در يادداشتی درباره کارکرد «آمارها به‌مثابه لباس زير» نوشته‌ام. «آمارها مثل لباس زير هستند که بخش زيادی از بدن را نمی‌پوشاند (آشکار می‌کند)، اما آن‌چه را می‌پوشاند، اساسی‌ است.» آمار مقايسه‌ای که مثل لباس زير عمل کند، به درد نمی‌خورد.

آمار و مقايسه بايد همه يا بخش‌های معناداری از واقعيت را آشکار سازد. مبنا قرار دادن يک شاخص و مقايسه کردن آن در کنار ناديده گرفتن ده‌ها شاخص ديگر، هيچ جذابيتی ندارد.

چهار. هر مقايسه‌ای بايد بر «منطق مقايسه» (حداقل به معناي معنادار بودن مقايسه براي شنوندگان، کفايت شاخص‌های مقايسه و اعتبار سنجش شاخص‌ها) مبتنی باشد.

مقايسه‌ای که در آن «منطق مقايسه» رعايت نشود، بيشتر به «شهوت مقايسه» برای پوشاندن نقصان‌های عملکردی شبيه می‌شود.

 پنج. حکمران، سياست‌گذار و مجری هر گاه که نمی‌تواند «منطق مقايسه» را رعايت کند بايد دست از «شهوت مقايسه» نيز بشويد. شهوت مقايسه، اعتمادزدا، ضد سرمايه اجتماعی و اسباب تحريک به مقاومت اجتماعی است.

شش. هر مقايسه مبتنی بر «شهوت مقايسه» شنونده را وامی‌دارد که برود و چند مصداق باطل‌کننده مدعاهای مقايسه‌کننده را بيابد. اگر سعی کنيد به دوست‌تان بقبولانيد که من بر اساس شاخص جنس دکمه لباسم بر تو برتری دارم، بديهی است که او را تحريک کرده‌ايد تا همه نقصان‌های شما را به رخ‌تان بکشد تا ثابت کند برتری در جنس دکمه کت، شاخص مناسبی برای مقايسه نيست.

 دست کشيدن از «شهوت مقايسه» و رعايت کردن اصول «منطق مقايسه» راهی به سوی اعتماد و خلق سرمايه اجتماعی است. ما وقتي نمی توانيم منطق مقايسه را رعايت کنيم بايد سرمان به بهبود کار خودمان باشد.

پایان پیام

کد خبر : 160282 ساعت خبر : 6:02 ب.ظ

لینک کوتاه مطلب : https://golvani.ir/?p=160282
اشتراک در نظرات
اطلاع از
0 Comments
Inline Feedbacks
نمایش تمام نظرات