افراد مبتلا به سندروم داون خطرناک هستند؟

افراد مبتلا به سندروم داون خطرناک هستند؟

به گزارش گلونی یکی از کاربران توئیتر به نام زهرا مینایی رشته تویئیتی در مورد افراد مبتلا به سندروم داون و چگونگی رفتار با آن‌ها منتشر کرده که در زیر می‌خوانیم.

مینایی در توئیت اول خود نوشت:

وی رشته توئیت خود را اینگونه ادمه داد: چه‌طور باهاشون برخورد کرد. چند شب پیش وقتی تو پارک یک پسر بچه سندرم دانی رو دیدم، دقت کردم و متوجه شدم پسرهام اصلا متوجه تفاوتش با آدم‌های عادی نشدند.

افراد مبتلا به سندروم داون خطرناک هستند؟

مسیحای دو ساله پیشش رفت و موشک کاغذیش رو بهش داد و دوست داشت باهاش بازی کنه. من نترسیدم اما به خاطر تجربه کودکیم، احساس خطر کردم.

یاد زن عموم افتادم که می‌گفت من مسئولیت «غلامعلی» رو نمی‌تونم به عهده بگیرم چون ممکنه بچه‌ها رو بزنه.

عمو غلام مارو می‌زد، بد هم می‌زد. البته نه همیشه. تو یک وضعیت خاصی، که خشم یا لجبازی توش لبریز می‌شد، حالت چشم‌هاش عوض می‌شد و واقعا ترسناک می‌شد.

تو اون زمان‌ها اگر بهش نزدیک می‌شدیم، قطعا لگد رو خورده بودیم! مرد بزرگسالی بود با مغز یک کودک سه ساله.

مثل یک کودک خشمگین می‌شد و مثل یک کودک پرخاشگری می‌کرد ولی مثل یک مرد جوان، پر زور بود؛ بنابراین احتمال آسیب وجود داشت. و آسیب هم زده بود.

یکبار میون همین عصبانیت‌هاش، من رو از بلندی پرت کرد و سرم شکست و بخیه خورد.

با تموم اینها نمیشه در مورد همه سندرم‌دانی‌ها اینطور قضاوت کرد که پرخاشگر و آسیب‌زننده هستند.

تو همون سال‌ها، خاله یکی از همسایه‌هامون که خیلی باهاش صمیمی بودم، از مشهد اومد پیششون.

«نعیم‌جون» هم کندذهن بود ولی تفاوت‌های زیادی با عمو غلام داشت.

تا اول راهنمایی تو مدارس عادی درس خونده بود ولی بعدش توانایی انجام تکالیف ریاضی رو نداشت و مدرسه رو ول کرده بود. کلی از سوره‌های قرآن رو حفظ بود و تمام دیالوگ‌های فیلم‌های مورد علاقه‌اش رو.

با دیالوگ‌ها با استفاده از عروسک‌هاش، نمایش اجرا می‌کرد. من از این همه تفاوت واقعا شگفت‌زده بودم. عمو غلام بیست و هشت_نه ساله بود با رفتار یک کودک سه ساله و نعیم جون یک دختر پانزده ساله بود با رفتار یک دختربچه شش ساله.

نعیم جون هیچ خشونتی نداشت ولی ویژگی‌های بچه‌گانه‌ای مثل لجبازی، حساس بودن، قهر کردن، گریه و غیره رو داشت که زندگی کردن باهاش رو شبیه سختی بزرگ کردن بچه‌ها، دشوار می‌کرد.ولی دلیل این همه تفاوت چی بود؟

توی نظریات جدید روانشناسی به این افراد «کم‌توان ذهنی» می‌گن نه «عقب‌مانده ذهنی».

قبل‌تر فرض این بود که سندرم‌دانی‌ها، حدی از توقف ذهنی رو دارند واسه همین بهشون عقب‌مانده می‌گفتند ولی در نظریات جدیدتر، مشخص شده که اینها هم آموزش‌پذیر هستند ولی با سرعت بسیار کم.

نعیم جون به خاطر داشتن یک مادر سختگیر، آموزش بهتری داشت و واقعا ذهنش رشدیافته‌تر بود.

احتمالا یک سری تفاوت‌های ذهنی هم با عمو غلام داشت. نعیم‌جون هم مثل همه نوجوان‌های دیگه، امیال عاشقانه داشت و علاقمند بود با عموغلام ازدواج کنه. اون هم مثل یک دختر نوجوان فانتزی و آرزو داشت.

خیلی نرم و غیرمستقیم یک روز به من گفت: «نمی‌خواید برای عموت زن بگیرید؟».

حدس می‌زنم توی ذهنش خیال ازدواج کردن با عمو غلام و خونه و بچه داشتن‌شون رو کشیده بود.

هنوز هم وقتی می‌بینتم ازم حال عمو رو می‌پرسه و سوال می‌کنه ازدواج کرده یا نه. هیچ‌وقت بهش نگفتم چند سال پیش فوت کرده.

نعیم جون خیلی می‌فهمید. از خواهرش می‌پرسید چرا مردم اینطور نگاهم می‌کنند؟ چرا اینطور باهام رفتار می‌کنند؟ ولی عمو غلام متوجه این چیزا نمی‌شد.

سندرم‌دانی‌ها مثل همه ما و بیشتر مثل بچه‌ها با همدیگه متفاوتند. نه مثل فرشته‌ها معصوم و پاکند، نه مثل بیمارهای پیشرفته روانی، خطرناکند.

همونطور که بچه‌ها عصبانی می‌شن، لج می‌کنند، قهر می‌کنند، حساسند،گریه می‌کنند و گاهی پرخاش می‌کنند.

اونها هم همین تمایلات و اعمال رو انجام می‌دن ولی چون به لحاظ جسمی توانایی مردها و زنان جوان رو دارند باید موقع پرخاش خیلی احتیاط کرد.

نباید در موقعیت عصبانیت نزدیکشون شد و تا جای ممکن در برخورد باهاشون نباید شرایط نابرابری و ناراحتی‌شون رو فراهم کرد.

میزان فهم‌شون کاملا می‌تونه متفاوت باشه بنابراین فکر نکنید که تعجب نگاه‌تون رو نمی‌فهمن، یا طرد شدنشون توسط شما رو حس نمی‌کنند یا حس خطری که از نزدیک شدن باهاشون دارید رو متوجه نمیشن. خیلیی‌هاشون می‌فهمند و رنج می‌کشند.

پایان پیام

کد خبر : 165648 ساعت خبر : 7:10 ب.ظ

لینک کوتاه مطلب : https://golvani.ir/?p=165648
اشتراک در نظرات
اطلاع از
0 Comments
Inline Feedbacks
نمایش تمام نظرات