سی سال از زلزله رودبار و منجیل گذشت؛ شبی که گیلان هیچ‌گاه از یاد نخواهد برد

سی سال از زلزله رودبار و منجیل گذشت؛ شبی که گیلان هیچ‌گاه از یاد نخواهد برد

به گزارش گلونی سی سال از وحشتناک‌ترین شب رودبار و منجیل گذشت. شبی که در یک لحظه همه چیز نابود شد.

سی دقیقه از بامداد روز سی و یک خرداد گذشته بود. آن زمان پنج سال بیشتر نداشتم و خاطرات غبار گرفته و مبهم در ذهنم مانده.

تلویزیون داشت فوتبال پخش می‌کرد و نمی‌دانم برای چه کسی ولی روشن بود. پدرم شیفت شب بود. کم کم برای خوابیدن آماده می‌شدیم که صدایی عجیب به گوشم خورد.

غرشی وحشتناک که هر لحظه بیشتر و بیشتر می‌شد و ناگهان همه جا لرزید. نمی‌دانستم چه شده، مادربزرگم فریاد می‌زد «قیامت شده قیامته». اما قیامت در رشت اتفاق نیفتاده بود، چند کیلومتر آن‌طرف‌تر، یعنی در رودبار و منجیل قیامتی برپا شده بود.

در یک لحظه رودبار با خاک یکسان شد. خانه‌ها فرو ریخت و جان‌ها زیر آوار ماند.

یکی از دوستانم که در روردبار زندگی می‌کرد و در آن شب ترسناک مسافرت بود تعریف می‌کرد: «هیچ چیز از خانه‌مان در رودبار باقی نمانده بود. نه خانه ما، بلکه هزاران خانه دیگر خراب شده بود.»

آنها دیگر هیچ‌وقت نتوانستند به رودبار برگردند. چیزی باقی نمانده بود. رودبار، منجیل و طارم برای همیشه داغدار مردمی شدند که در شب سی و یک خرداد سال شصت و نه به خواب ابدی فرو رفتند و دیگر هرگز بیدار نشدند.

سی سال از زلزله رودبار و منجیل گذشت

این زلزله یکی از بزرگترین فجایع را رقم زد. سی و هفت هزار نفر کشته، بیش از دویست هزار واحد مسکونی تخریب و پانصد هزار نفر بی‌خانمان برجای گذاشت. بعد از گذشت سی سال هنوز هم نمی‌شود این خاطره تلخ و وحشتناک را از یاد برد.

در آن روزگار کسی واژه خانه‌های ایمن دربرابر زلزله را نشنیده بود. کسی به این‌که خانه‌اش چقدر در برابر زمین‌لرزه مقاوم است فکر نمی‌کرد.

رودبار خانه‌های ایمنی نداشت و بسیاری از مردم در دامنه کوه خانه ساختند و همان‌ها اولین قربانیان زلزله شدند.

رودبار به حدی خراب شد که برخی می‌گفتند هرگز آباد نخواهد شد و این شهر دیگر تمام شده است. فاجعه به حدی بود که رانش کوه روستایی را به طور کامل تخریب کرد هیچ چیز از آن باقی نماند.

حتی بعد از گذشت یک ماه از زلزله باز هم خطر ریزش کوه و ریزش تونل‌های نزدیک به رودبار وجود داشت.

یکی از شاهدان در آن زمان، می‌گفت: «یک ماه بعد از زلزله به رودبار رفتیم. گورهایی کنار هم قرار داشت که مرگ چندین و گاهی همه اعضای خانواده را با هم نشان می‌داد.  مردم زیادی چادرها زندگی می‌کردند و هرازچندگاهی کوه‌ها باز ریزش می‌کردند و جاده‌ها بسیار ناامن بود.»

زمان زیادی گذشت تا رودبار و منجیل دوباره آباد شدند.

 حالا فروشگاه‌های بزرگ زیتون را درگوشه و کنارشان می‌بینیم و زندگی در آنها جریان دارد.

اما هرگز خاطره آن شب وحشتناک و زلزله ویرانگر از یاد این شهر و استان گیلان پاک نخواهد شد.

پایان پیام

نویسنده: راضیه حسینی

کد خبر : 166580 ساعت خبر : 2:07 ب.ظ

لینک کوتاه مطلب : https://golvani.ir/?p=166580
اشتراک در نظرات
اطلاع از
0 Comments
Inline Feedbacks
نمایش تمام نظرات