با توصیه حکیم نظامی زندگی بین زمین و هوا را یاد گرفتیم
به گزارش گلونی اگر از شما بخواهند مانند دوران مدرسه انشایی با موضوع «تابستان خود را چگونه گذرانده‌اید» بنویسید چه خواهید نوشت؟
این موضوع، تمرین کلاس طنز نویسی با رضا ساکی است که به صورت آنلاین در گلونی برگزار می‌شود.
برخی از مطالب شرکت‌کننده‌ها را با هم می‌خوانیم:
گذشتم گذشتیم
گذشتی گذشتید
گذشت تابستان ۱۳۹۹ گذشتند
فعلاً در صرف فعل سوم شخص مفرد گذشت تابستان ۱۳۹۹ به سر می‌بریم.
بقیه صرف فعل اشخاص دیگر بماند برای پایان این سال.
چگونه گذشت تابستان ۱۳۹۹؟
سن که رسید به پنجاه، فشار میاد به چند جا.
والله هنوز من به پنجاه نرسیدم فشار از چند جا هم گذشت، کلاً در حال له شدن هستم.
اما طی این لهیدگی تجربه سفر به زمان را داشتم.
قرار نبود پی سیاهچاله باشم. الان من داخل هزار توی سیاهچاله‌ام.
چگونه این سفر را آغاز کردم؟ اول کاسه چه کنم؟ چه کنم؟ دستم گرفتم.
بعد اضطراب و استرس و در پایان مدت‌ها خیره شدم به سقف.
آن‌وقت غار تاریک خودش را بر من عیان کرد و من راهی شدم. و ایران را طی صدها سال مشاهده کردم.
(طاعون، صفویه )،(قحطی، وبا ،تراخم، قاجار)، (حصبه، پهلوی) و رسیدم به قرن ششم، سلجوقیان.
در باغ زیبایی در گنجه فرود آمدم. شرفیاب شدم خدمت حکیم نظامی گنجوی و آفاق خانم.
دستور دادند شربت بیدمشک برایم بیاورند.
صدای پرندگان، سایه سار درختان صنوبر و سپیدار، بوی عطر گل‌ها هوش از سرم برده بود.
با توصیه حکیم نظامی زندگی بین زمین و هوا را یاد گرفتیم
حکیم آمد و نشست و جویای احوال شد.
گفتم یا حکیم من از آینده آمده‌ام. تو که سلطان قصه مملکتم ایرانی، باید قصه تازه‌ای بگویی؟ همه چیز تغییر کرده است؟
راستش سنگ روی سنگ بند نیست. فشار دارد می کشدمان، لمس شده‌ایم.
یک راهی نشان‌مان بده حکیم جان.
گفت: لمس نشده‌اید. معلق‌اید، در برزخید.
اما زندگی در برزخ آدابی دارد. این را هم یاد می‌گیرید شما مردم عین موم در دست هستید.
به هر شکل که بخواهند و بخواهید در می‌آیید.
دیگر حیاطی هم ندارید که طبیعت دل‌افزایی را به نظاره بنشینید و آرام گیرید.
برزخ یعنی تعلیق، یعنی میان، بروید و پشت بام‌‌‌های‌تان را غرق گل و گیاه کنید و آرزوهای‌تان را از آنجا شروع کنید.
من گذشتم از آن سال‌های دور، و توصیه نظامی را جدی گرفتم به همسایگان هم اعلام کردم.
ما در تابستان 1399باغ‌های زیبایی روی پشت بام‌های‌مان ساختیم و زندگی بین زمین و هوا را یاد گرفتیم.
و از همان جا کرونا، تحریم، فشار، فروش نفت خودمون به خودمون، گرانی و بی‌تدبیری را به نظاره نشستیم.
پایان پیام
نویسنده: بهناز بهشتی
