تابستان ما کنج خانه زیر پریز برق گذشت
به گزارش گلونی اگر از شما بخواهند مانند دوران مدرسه انشایی با موضوع «تابستان خود را چگونه گذراندهاید» بنویسید چه خواهید نوشت؟
این موضوع، تمرین کلاس طنزنویسی با رضا ساکی است که به صورت آنلاین در گلونی برگزار میشود.
برخی از مطالب شرکتکنندهها را با هم میخوانیم:
تابستان خود را چگونه گذراندید؟
به نام خدا، کلاسهای تابستانی سال قبل را به سال بعد موکول کردیم.
اگر شما دانشآموز نیستید، پس یک زمانی دانشآموز بودهاید.
اگر هم نه که… مسائل خصوصی شما دخلی به ما ندارد.
چه میگفتم؟ آری. در مقولهای به نام دانشآموز بودن، تعطیلات تابستانی و کلاسهایش حکم آزادی مشروط دارد.
به این معنی است که شما جفت دستانتان برای انجام هر عمل شاقی باز است؛ ولیکن جستن دانش در چین، زیر دست دبیری که قصد سفر داشته و ما جویندگان خوشیاش را به گل نشاندیم، شرط این آزادی است.
اگر کلاس حضوری باشد، در این تابستان سرد و پر از خوشی، شما با پنج ماسک و هشت شیلد، به فاصله سی سانتیمتر، در حلقوم جوینده بغلی، فرو میروید.
اگر کلاس آنلاین باشد، دبیر، هر جلسه میپرسد چگونه میتوانم تصویر شما را برای پرسش فعال کنم؟
و ما هر بار میگوییم: باید پنجره ضربدر مانند را بفشارید.
باید خاطرنشان کرد که قابلیت هشت نفره شدن تماس تصویری واتساپ ما را به گل نشاند.
تابستان ما کنج خانه زیر پریز برق گذشت
به بخش هر عمل شاقی میرویم: اعمالی جذاب و اوکازیون برای گذراندن تابستانی پرشور.
اشتباه نکنید از ترکاندن پلاستیک تق تقی سخن نمیگویم.
از کلاس آموزش اسبسواری همراه با اسب آنلاین تا کلاسهای مجازی شیرینیپزی ساناز جون سخن میگویم.
کتاب خواندن هم، بخشی از هر عمل شاقی تابستان است که تنها ماه اول پاسخگو است.
از ماه اول به بعد که فصل امتحانات شرط آزادی است، جمله «به جای این کتابها چهار خط لغت حفظ کن که برایت نان و آب شود»
آن چنان سیلی بر صورتت میزند که به تنهایی میتوانی برق شهرکی در غرب پنسیلوانیا را تامین کنی.
این مورد برای فیلم و سریال هم سیلی میزند.
برای آهنگ؟ برای آهنگ زیر مشت و لگد گرفته و دودمانت را به خاک میدهد. جمله وحشی.
سرتان را درد نیاورم ، این داستانهایی که خواندید از کتاب فیلها بالرین میشوند و اشتران در بیابان تاکسیرانی دارند فصل ۳ بودند.
تابستانی که ما گذراندیم، در کنج خانه زیر پریز برق بود.
پایان پیام
نویسنده: صفا بهاروند
متن بسیار جالبی بود. لحنی دوستانه با خاطراتی آشنا ؛امیدوارم نوشته های بیشتری از این نویسنده با استعداد منتشر کنید.