همان موضوع قدیمی تابستان خود را چگونه گذراندید؟
به گزارش گلونی اگر از شما بخواهند مانند دوران مدرسه انشایی با موضوع «تابستان خود را چگونه گذراندهاید» بنویسید چه خواهید نوشت؟
این موضوع، تمرین کلاس طنزنویسی با رضا ساکی است که به صورت آنلاین در گلونی برگزار میشود.
برخی از مطالب شرکتکنندهها را با هم میخوانیم:
کودک و نوجوان که بودیم در دومین جلسه درس انشا، به نوبت میایستادیم جلوی همکلاسیهایمان و راست و دروغهای مکتوبمان از سفرها و خوشگذرانیهای تعطیلات را برایشان میخواندیم.
آنموقعها میشد لابهلای خاطرات واقعی، مویرگی خالیهای ریزی هم بست.
مثلاً گفت: ما امسال تابستان با دایی یوسف اینها به مشهد رفتیم.
ما یک شب در مسافرت پیتزا پپرونی خوردیم.
این مسافرت به ما خیلی خوش گذشت چون از بازار رضا برای خودمان انگشتر با نگین آبی خریدیم.
مامان قول داد که سال بعد ما را به کیش ببرد نقطه، پایان.
همان موضوع قدیمی تابستان خود را چگونه گذراندید؟
اما امسال دیگر بچههایمان دست و بالشان برای تراوش تخیلات ذهنیشان آنقدرها باز نیست.
اینکه ویروس کووید نوزده سرزده از چین آمده و همه را خانهنشین کرده است یک طرف ماجرا است و طرف دیگر نوید گشایشهایی است که پشت سر هم از طرف دولت داده میشود.
به نظر میرسد اگر این گشایشها به موقع درز گرفته نشوند، خوردن اشکنه در خانه هم برای بچهها تبدیل شود به یک فانتزی چه برسد به پیتزا پپرونی در مسافرت!
جانم برایتان بگوید که هیچ تابستانی اندازه امسال در خانه ننشسته بودیم و ربط قیمت دلار با سیب زمینی پشندی را مورد کنکاش قرار نداده بودیم.
اصلاً همین برای متفاوت بودن این تابستان ما را بس که ننه جون با من تماس گرفتند و گفتند: «ننه تو بیشتر از من سر از بوس درمیاری! ببین چه جوریه یکی هم واسه من بگیر!»
و من که گیج و ویج مانده بودم خواستم جزئیات دقیقتری در مورد تقاضایشان در اختیارم قرار دهند که فرمودند: «دیروز عزت زن ممد شاطر وقتی برام نون آورد گفت دخترم واسه من بوس گرفته، یک میلیونم شده پنج میلیون.»
اینجا بود که فهمیدم حتی ننه جون هم میخواهد بزند توی کار گشایش در بازار بورس اوراق بهادار و خدا باقی تابستانمان را بخیر بگذراند.
پایان پیام
نویسنده: لیلا دباغ