شوهر کردن که زورکی نمی شود
به گزارش گلونی اينجانب چند وقتی است به داشتن شغل شريف خواستگاری مفتخر هستم.
شغلی که انصافاً پس از کارگری معدن و بردگی در صحرای کالاهاری، دشوارترين شغل دنياست.
انگيزه اوليهام برای انتخابش گرانی ميوه بود که باعث میشد سالی به دوازده ماه در خانهمان تخم هر نوع میوهای را ملخ بخورد.
لذا با خانواده تصميم گرفتيم، ويتامين بدن خود را از طريق مصرف ميوه در خواستگاریهای مختلف تأمين نماييم.
از مشکلات شغلم میتوانم به اختلال خواب اشاره کنم که احتمالاً به دلیل مصرف بيش از حد فوليک اسيد موجود در موز است و به ديدن دختران متعدد خارج از ظرفيت اينجانب ارتباطی ندارد.
از دشواریهای ديگرش، انتظارات بیجا دختران است.
مثلاً من همواره سعی بر آن داشتهام با کتی درخور يک شاهزاده و اسبی سفيد به خواستگاری بروم اما هميشه خانواده عروس از اينکه الاغی سفيد در حياطشان بسته میشود که گلهای باغچه را میجود شکايت میکنند.
آنها دائماً ضمن خواستگاری میپرسند:
« آن کسی که در کوچه، پشت آيفون بست نشسته و دنبال کت دامادی دزديده شدهاش میگردد، کيست؟»
و یا در اين دوره زمانهای که مرد و زن بايد پا به پاي یکدیگر کار کنند، وقتی از دختری میپرسم که آيا استخدام رسمی است و دفترچه بيمه دارد و یا میزان ذخيره طلاهايش را برآورد میکنم، نباید ناراحت شود!
درخواست آش و شکلات که دیگر به نظر من از ملزومات پذيرايی در خواستگاری ايرانی است که اصلاً نبايد موجب دلخوری خانواده دختر شود.
علی رغم تمام مشکلات اين شغل، همواره روحيه خود را بالا نگه میدارم که با مصرف چند قرص کوچک پيش از خواستگاری، نه تنها بالا بلکه تا نزديکی فضا رفته و برمیگردم.
شوهر کردن که زورکی نمی شود
تنها عيبش اين است که عروس خانمها انتظار دارند، مبانی و مباحث فلسفی دکارتی که در فضا تحليل و بررسی کردهام را در جلسات بعدی نيز تکرار کنم.
از آنجايی که حس همنوع دوستیام زبانزد است برآن شدم تا اين کسب و کار را گسترش داده و کارآفرينی نمايم.
لذا بچههای محل و بچه پايينها را جمع و دعوت به همکاری نمودم تا به جای زنجير چرخاندن مقابل دبيرستانهای دخترانه از وقت خود استفاده مفيد برده و به همان ميزان لذت بصری ببرند که چون يک نظر است حلال و شرعی نيز میشود.
بدين ترتيب با احتساب هر خواستگاری يک الی دو ساعت – بسته به مقاومت پدر عروس در سرمايه گذاری در هلدینگ اينجانب- روزي ۱۸ ساعت کار مفيد انجام میدهيم.
سرمايه گذاریهای مثمر ثمر و مبالغ هنگفتی نیز توسط خانواده عروس خانمها جمع آوری شده است.
که متأسفانه مدام سراغ داماد و سرمايه خود را میگيرند.
از نظر من اين پيگيریها و این اندازه دنبال شوهر بودن، در شأن هیچ خانواده دختری نیست.
به هر حال شوهر کردن که زورکی نيست.
پایان پیام
نویسنده: سمانه کریمی