خانه » طنز » مورد عجیب مگ در بازار سرمایه
مورد عجیب مگ در بازار سرمایه

مورد عجیب مگ در بازار سرمایه

مورد عجیب مگ در بازار سرمایه

به گزارش گلونی تصور کنید یک چیز مسخره خریده‌اید و الان آن چیز مسخره گران شده است.

یا همین‌طور الکی یک زمین، ماشین، مقداری طلا و… خریده‌‌اید و حالا گران شده است. درباره این موضوع چه می‌نویسید؟

این موضوع، تمرین کارگاه طنز با رضا ساکی است که به صورت آنلاین در گلونی برگزار می‌شود.

یکی از مطالب شرکت‌کننده‌ها را با هم می‌خوانیم:

انتخاب عجیب‌ترین فیلمنامه برای من که از زمان دانشگاه به طور مداوم شروع به دیدن فیلم‌های برتر سینمایی دنیا کرده‌ام خیلی سخت نیست!

فیلم برگزیده «مورد عجیب بنجامین باتن» به کارگردانی نام آشنای سینما، دیوید فینچر و بازی فراموش نشدنی برد پیت و کیت بلانشت از عجیب‌ترین و اعجاب‌آورترین فیلم‌هایی است که تاکنون دیده‌ام.

نویسنده این فیلم‌نامه همیشه ذهنم را به خودش مشغول می‌کرد که چطور ممکن است یک ذهن اینقدر خلاق باشد تا بتواند چنین فیلم‌نامه‌ای که عملاً در عالم واقعیت غیرممکن است را خلق نماید؟!

این حیرانی و سرگشتگی ادامه داشت تا اینکه اخیراً در بازار سرمایه برایم اتفاقی افتاد که دیدم هر چیزی امکان‌پذیر است.

دوست گرانقدرم که زحمت خرید و فروش سهامم رو بر عهده دارد به نکته‌ای اشاره کرد که دود از کله‌ام بلند شد.

گفت: «قارداش هر سهمی واست می‌خرم منفی می‌شه ولی واسه بقیه که می‌خرم مثبت می‌شه».

مورد عجیب مگ در بازار سرمایه

از آنجا که این دوست شفیقم شوخ‌طبعی بی‌نظیر و مثال‌زدنی‌ای دارد، گمان کردم که این بار هم شوخی می‌کند.

یک روز که دوستم برایم سهمی را خریده بود، بادی به غبغب انداختم و با قیافه‌ای که امروز در هر کوی و برزن از هر آدمی که در بازار سرمایه معامله می‌کند و ادعای دانش بورسیش می‌شود می‌بینیم، به مدیرم توصیه کردم:

«این سهم رو بخر! اخیراً تحلیلش کردم و آینده روشنی براش متصورم!» مدیرم هم به حرفم اقتدا کرد و مبلغی از آن سهم را خرید.

چند روز گذشت. هر روز سهم منفی می‌خورد و من منتظر برخوردهای متقابلانه مدیرم بودم که در حرکتی غافلگیرانه با چهره‌ای خندان و بشاش به خاطر معرفی بهترین سهم بازار از من تشکر کرد.

مدیرم مرا بیش از پیش لایق پیشرفت و ارتقا درجه دانست و مرا تنها شخص واجد صلاحیت برای تصدی مقام خویش معرفی کرد و جلو باقی همکاران از شعور و درک بالایم سخن‌ها گفت.

با بهت و تعجبی بی‌مانند در وهله اول شک کردم که دچار کوررنگی شده‌ام.

اما پس از رفتن مدیرم پلتفرم رو باز کردم و به همکارانم که پس از تو سری خوردن از مدیرمان مشتاق بودند که ببینند چه سهمی را به او معرفی کرده‌ام، گفتم: «مگه این سهم قرمز نیست؟»

همکارانم گفتند: آره

نمودار قیمتش را باز کردم و گفتم: «مگه این نمودار نزولی نیست؟»

گفتند: نزول چیه این سقوطه!

گفتم: پس این الان چی می‌گفت که سود کرده؟

گفتند: نمی‌دونیم؟ لابد چیزی به کله‌ش خورده

از اونجا که مدیر من هم مثل باقی مدیرها تعادل روحی فکری مناسبی ندارد مطمئن شدم که واقعاً چیزی به کله‌اش خورده است.

چندین رنگ را با همکارهایم چک کردم و زمانی که مطمئن شدم دچار کور رنگی نشده‌ام، مراتب را با دوست شفیقم در میان گذاشتم.

گفت: «این سهم که خیلی عالیه، کلاً مثبته!»

گفتم: «نمیدونم والا من که همش منفی میخورم!»

قرار شد در یک روز مشخص، در یک سهم مشخص، در یک قیمت مشخص و با تعداد سهام برابر با برادرم خرید بزنیم و ببینیم یک ماه بعد چه وضعیتی پیش می‌آید.

خلاصه در روز موعود یک سهم را با تعداد و قیمت یکسان با برادرم خریدیم و بعد از یک ماه چک کردیم.

برادرم ۹۰ درصد سود کرده بود ولی من در همان سهم، همان قیمت خرید از همان روز ۱۳۱ درصد در ضرر هستم.

آیا مورد مگ واقعاً مورد عجیب‌تری نسبت به مورد عجیب بنجامین باتن نیست که هنوز مسؤلین امر به دلیل آن پی نبرده‌اند؟!

جناب ساکی عزیز،قربون سبیل هاتون! اگر بخواد بلایی هم سر ما بیاد، اینجوری سرمون میاد و اون موردی که گفتین یه چیز به درد نخور بخریم و یهویی گرون بشه و ما داد سخن بدیم، حتا در فضای نوشتاری هم واسه من پیش نمیاد!

پایان پیام

نویسنده: مجید گودرزی

اشتراک در
اطلاع از
0 دیدگاه
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
به بالا بروید