هر کی تک بیاره زنم می‌شه

هر کی تک بیاره زنم می‌شه

 به گزارش گلونی یکی از تمرین‌های کارگاه طنز رضا ساکی این بود که اگر قرار باشد یک آیتم خواستگاری طنز برای یک سریال ایرانی بنویسید، چه می‌نویسید؟

یکی از این متن‌ها را بخوانید:

همه در خانه خانواده عروس نشسته‌اند. آقای داماد به همراه پدرش، مادرش و خواهرش.

مادر و پدر عروس هم با لبخند نشسته‌اند.

پدر داماد: «كجاست اين عروس خوشگلمون؟ بياد ببينيمش.»

مادرعروس: «خدمت می‌رسن.»

مادر داماد: «ای بابا! خانم، جوونای الان كه خودشون می‌بينن می‌پسندن فقط كم مونده سر بچه اول ماها رو خبر كنن.»

همه لبخند می‌زنند.

پدر عروس: «عذرخواهی می‌كنم جناب، فقط يه سوال! شما كه تماس گرفتيد برای قرار خواستگاری نفرموديد برای كدوم دخترمون!»

خانواده داماد همگی به داماد نگاه می‌كنند.

داماد: «جان!؟»

هر کی تک بیاره زنم می‌شه

دو خواهر چای و شيرينی به دست وارد می‌شوند. دوخواهر دوقلو همسان كه باهم مو نمی‌زنند.

همه با تعجب به آنها نگاه می‌كنند.

مادر داماد زير گوش پدرداماد: «اوا حاجی اينا چرا دوتان؟»

پدر: «كپی پيست كردن‌شون؟!»

مادر چای برمی‌دارد رو به دخترها: «ماشاالله! ماشاالله! عروس‌های گلم.»

خواهر داماد چايی را برمی‌دارد و زير گوش داماد می‌گويد: «كدومو می‌گيری؟»

داماد: «كدومو بگيرم؟»

خواهر: «می‌خوای پالام پولوم پيليم كنی هركی تك اورد زنت شه؟»

داماد پشت چشم نازك می‌كند و می‌گوید: «وسط خواستگاری؟! نه بابا ضايع است نمی‌تونم بگم بيايد تو پروسه تصميم‌گيری شركت كنيد تك بياريد.»

خواهر: «چشم بازار رو كور كردی داداشی. چی كار می‌كنی؟!»

داماد:« وايسا هولم نكن بحث يه عمر زندگيه.»

كمی فكر می‌كند نفس عميقی می‌كشد و دستش را نيمه بالا می‌آورد و زير لب: «ده بيس سه پونزده هزار و شصت و شونزده هركی ميگه شونزده نيست هفده هيجده نوزده بيست!»

دستش يكی از دخترها را نشان می‌دهد.

خواهر: «اونو می‌گيری؟»

داماد: «نه ديگه اون رفت بيرون اون يكی رو می‌گيرم.»

خواهر: «مباركت باشه!»

پایان پیام

نویسنده: مريم مفيدی

کد خبر : 175431 ساعت خبر : 4:34 ب.ظ

لینک کوتاه مطلب : https://golvani.ir/?p=175431
اشتراک در نظرات
اطلاع از
0 Comments
Inline Feedbacks
نمایش تمام نظرات