کتاب درباره عکاسی اثر سوزان سانتاگ یک اثر مهم درباره عکاسی است
کتاب درباره عکاسی اثر سوزان سانتاگ یک اثر مهم درباره عکاسی است
میگویند ابن سینا مابعدالطبیعه ارسطو را چهل بار خواند و آخرش هم نفهمید که چه خوانده.
حالا ایراد از ارسطو بود یا مابعدالطبیعه یا ابن سینا، خدا داند.
حالا من ماندهام و سوزان سانتاگ و کتاب “درباره عکاسی” که هر چه میخوانمش نمیتوانم با ادبیاتش ارتباط برقرار کنم و بفهمم که چه شد. اینجا البته قطعا ایراد از گیرنده است!
هر چه هست میدانم که مشغول خواندن یکی از بهترین کتابها درباره عکس و عکاسی هستم.
کتاب درباره عکاسی اثر سوزان سانتاگ
به گزارش گلونی سوزان سانتاگ با نام اصلی سوزان رزنبلت، نویسنده، نظریه پرداز ادبی و فعال سیاسی آمریکایی بود که در ۱۶ ژانویه ۱۹۳۳ در نیویورک به دنیا آمد و در تاریخ ۲۸ دسامبر ۲۰۰۴ درگذشت.
او تحصیلات دانشگاهی خود را در دانشگاه برکلی شروع کرد ولی پس از مدتی به دانشگاه شیکاگو رفت. سانتاگ در دانشگاههای برکلی و شیکاگو در رشتههای فلسفه و ادبیات و همچنین رماننویسی تحصیل کرد.
او در سال ۱۹۵۰ و تنها زمانی که هفده سال داشت با فیلیپ ریف (معلم و نظریه پرداز اجتماعی) ملاقات و ازدواج کرد.
این ازدواج هشت سال دوام داشت و نتیجهٔ آن فرزندی شد به نام دیوید بود که بعدها ویراستار وی و خود نیز نویسنده شد.
پژوهش
کتاب درباره عکاسی که اولین بار در سال ۱۹۷۷ میلادی انتشار یافت، پژوهشی است درباره عکس و عکاسی و مفهوم شفافیت.
این اثر که از شش مقاله جذاب و آموزنده تشکیل شده است، کاوشی ژرف و هوشمندانه درباره چگونگی تأثیرات عکاسی بر جامعه است.
مقاله معروف «در غار افلاطون» از مجموعه مقالات این کتاب ارزشمند است.
مجید اخگر، مترجم کتاب درباره عکاسی، معتقد است که ویژگی مهم کتاب این است که مولف آن یعنی سانتاگ یک متخصص عکاسی نیست و بر این اساس به خوبی توانسته است از بیرون و از زاویه دید یک جامعهشناس و جریانشناس فرهنگی، از رهگذر مدیوم عکاسی به دلالتهای عام پديدهای چون عكاسی و حتی بازخوانی بخشی از تاریخ آمریکا بپردازد.
اخگر معتقد است که «درباره عکاسی» نوشته سوزان سانتاگ، «اتاق روشن» نوشته رولان بارت و «درباره نگریستن» نوشته جان برجر، مجموعهای مرتبط به هم را تشکیل میدهند و به طور مستقيم يا غيرمستقيم ارجاعات بسیاری به هم دارند.
سانتاگ عکس گرفتن را تصرف چیزی که عکاسی شده و به معنای قرار دادن خود در ارتباطی مشخص با دنیا که چیزی شبیه دانش است، میداند. او عکسها را نوعی سند و مدرک میداند که برای اولین بار پلیس فرانسه در سال ۱۸۷۱ برای دستگیری اعضای کمون فرانسه از آن استفاده کرد.
او حضور همیشگی و فراگیر عکسها را پیام اصلی عکاسی میداند و خوی تجاوزکارانه آن را نشان میدهد.
تکههایی از کتاب
عکاسی یکی از ابزارهای اصلی تجربه رویدادهاست، نوعی شرکت داشتن در آنها، که منشاء یک رابطه دائمی با جهان و همتراز کننده اتفاقات است.
عکس تنها نتیجه مواجهه عکاس با یک اتفاق نیست، عکس گرفتن در نفس خود یک اتفاق است.
حضور همیشگی دوربینها به ما القا میکند که زمان شامل اتفاقات جالب توجه است که ارزش عکس گرفتن دارند که پس از اتمام اتفاق همچنان پابرجاست و نوعی جاودانگی را در خود دارد.
عکس گرفتن به معنای اهمیت بخشیدن است.
احتمالا هیچ موضوعی وجود ندارد که نتوان آن را زیبا کرد. به علاوه هیچ راهی برای سرکوب گرایش ذاتی تمامی عکسها به اینکه موضوع خود را از نوعی ارزش برخوردار سازند، وجود ندارد. اما البته معنای ارزش، خود میتواند دگرگون شود.
عکسها با تکهتکه کردن لحظات و منجمد کردن آنها، بر ذوب بیامان زمان شهادت میدهند.
کتاب بخوانیم.
پایان پیام
نویسنده: سمیه باقری حسنکیاده
کد خبر : 174963 ساعت خبر : 11:43 ق.ظ