کوروش کبیر که بود؟ تاریخ دقیق زندگی او را بخوانید
به گزارش گلونی در کتاب «ایرانیان» نوشته همایون کاتوزیان آمده است:
کوروش کبیر (حک . ۵۵۹ تا ۵۲۹ ق م) مادها و پارسها را در سال ۵۵۰ پیش از میلاد متحد کرد.
هرودوت از این اسطوره سخن میگوید که پس از تولد کوروش، آژدهاک خوابی دید که مغان در تعبیر آن گفتند نوه پادشاه سرانجام او را سرنگون خواهد کرد.
آژدهاگ به گماشته خود دستور داد نوزاد را بکشد.
گماشته خود را در آن کار ناتوان دید و از چوپانی خواست که کودک را بکشد، اما چوپان کودک را نگاه داشت و چون فرزند خود از او نگهداری کرد.
هنگامی که کوروش ۱۰ ساله شد، از خو و کردارش هویدا بود که فرزند مردی عادی نیست.
آژدهاگ که نسبت به کوروش بدگمان شده بود، از گماشته پرسش کرد و او اعتراف کرد که کودک را نکشته بوده است.
پادشاه خشمگین با حیلهای گماشته را واداشت که گوشت فرزند خود را بخورد، اما به کوروش اجازه داد نزد پدر و مادر حقیقی خود، کمبوجیه و ماندانا، بازگردد.
این داستان بیشک اسطورهای بیش نیست و مانند آن درباره چهرههای اسطورهای و تاریخی دیگر نیز گفته شده، اما ممکن است کاملا خالی از اهمیت تاریخی نباشد.
کوروش در سال ۵۵۹ ق.م به جای پدرش به تخت پادشاهی انشان و پارس نشست.
درباره ریشههای شورش کوروش بر پدربزرگ و فرمانروایش اسطورههای گوناگونی گفته شده است.
اما اینکه مادها همه از شورش او استقبال کردند و بابِلیها با مادها قطع ارتباط کرده بودند، در این ماجرا نقشی اساسی داشت.
کوروش پس از فتح ماد به کشورگشایی پرداخت و تا زمان مرگش، در سال ۵۳۰ یا ۵۲۹ پیش از میلاد، نخستین امپراتوری جهان را به وجود آورده بود.
کوروش پس از سرزمین مادها لیدیا و بخش بزرگی از آسیای صغیر، از جمله برخی شهرهای یونانی آن، را تصرف کرد.
در گذشته اعتقاد بر این بود که کوروش لیدیا را در سال ۵۴۷ ق.م فتح کرد، اما پژوهشهای تازهتر در این مورد تردید ایجاد کردهاند.
کوروش چند سال پس از فتح لیدیا به شرق متوجه شد تا مرزهای شرقی خود را در برابر حملههای چادرنشینان محافظت کند و سرزمینهای وسیعی از جمله گرگان (استرآباد)، پارت و سغد را تا کناره سیحون یا سیردریا که به دریای آرال میریزد، تصرف کرد.
کوروش کشاورزی را به این سرزمینها وارد کرد و شهرهایی محصور – که معروفترین آنها سمرقند در ازبکستان است – بنا کرد تا از منطقه شمال شرقی امپراتوری خود در برابر چادرنشینان آسیای میانه محافظت کند.
اما نگین انگشتر امپراتوری فتح بابِل در سال ۵۳۹ ق.م بود، کهنترین تمدن باقیمانده در منطقه که بینالنهرین، فنیقیه و فلسطین یا ارض مقدس را در بر میگرفت.
انصاف و مدارای کوروش در برخورد با مردم سرزمینهای فتح شده در اسطورهها آمده است.
استوانه کوروش، که اکنون در موزه بریتانیاست، و آزادی دین و فرهنگ مردم زیر فرمان کوروش در آن اعلام شده، گاه نخستین منشور حقوق بشر توصیف شده است.
اگرچه «حقوق بشر» مفهومی نوین است و عمری بیش از دو قرن – از زمان انقلابهای آمریکا و فرانسه – ندارد، شاید بتوان این توصیف استوانه کوروش را بهعنوان نشانهای از میانهروی و مدارای پادشاهی در عصری عموما به دور از میانهروی و مدارا معتبر دانست.
کوروش علنا به بعل (مردوک)، خدای بابِلیان، احترام گذاشت و چنانکه معروف است، یهودیان را از اسارت رها کرد و دستور داد معبد آنان در بیتالمقدس بازسازی شود.
کوروش کبیر که بود؟
آیا از منشورکوروش میتوان حقوق بشر بیرون کشید؟
سخنان دکتر همایون کاتوزیان استاد ادبیات و تاریخ ایران در دانشگاه آکسفورد
پایتخت کوروش هنگامی که او کشورگشایی آغاز کرد، در انشان بود و پس از فتح سرزمین مادها به اکباتان منتقل شد.
کوروش در پایتختی دیگر، بابِل، در مراسمی باشکوه به تخت پادشاهی نشست، اما در زمانهای متفاوت در همه این شهرها زندگی میکرد.
کوروش پایتخت تازه و کاملا پارسی خود، پاسارگاد را، که ممکن است معنای آن «اردوگاه پارسیان» باشد، در حدود ۱۵۰ کیلومتری شمال شرق شهر شیراز امروز برپا کرد.
پاسارگاد، که ساختن آن در سال ۵۴۶ پیش از میلاد، یا مدتی پس از آن تاریخ، آغاز شد و به هنگام مرگ داریوش در ۵۳۰ یا ۵۲۹ پیش از میلاد هنوز به پایان نرسیده بود، تا زمانی که داریوش ساختن پایتختی دیگر را در تخت جمشید آغاز کرد، پایتخت ایرانیان باقی ماند.
منطقه پژوهش باستانشناسی پاسارگاد ۶/۱ کیلومتر مربع وسعت دارد و آرامگاه کوروش، بزرگترین اثر بهجامانده و قلعه تلتخت در نوک تپهای نزدیک به آرامگاه و بازماندههای دو کاخ پادشاهی و باغ را در بر میگیرد.
بالای دروازه پیامی به فارسی باستان، عیلامی و بابِلی نوشته شده بود که میگفت: «م، کوروش، پادشاه، هخامنشی.»
باغها قدیمیترین نمونههای شناختهشده چهارباغ ایرانیاند.
پاسارگاد نشانگر هنر ایرانی در بهترین شکل آن بود. عناصر معماری و تزیینی وام گرفته از بابِل، مصر و سرزمینهای خارجی دیگر با هنر بومی ایرانی تلفیق شدند و ترکیبی با تاثیری بیهمتا به وجود آوردند که برخی پژوهشگران ارزش هنری آن را حتی از عظمت و پیچیدگی تخت جمشید بالاتر میدانند.
پایان پیام