شرکت تبلیغاتی موسی کو تقی
اسم شرکتاش قُمری بود. با دقت و وسواس زیاد این اسم را انتخاب کرده بود.
شرکت تبلیغاتی موسی کو تقی
خاطرات یک طراح کثیر و قمری بر باد رفته قسمت ۱
به گزارش گلونی آخرهای ترم هشتم رشته گرافیک بودم که شانسم گرفت و یکی از اساتید دانشگاه از کارم خوشش آمد و از من دعوت به کار کرد.
اسم شرکتاش قُمری بود. با دقت و وسواس زیاد این اسم را انتخاب کرده بود.
اعتقاد داشت که قمری خوش منظر و خوش آواز است و از آن گذشته، نام یکی از لحنهای موسیقی است و از همه نظر مناسب نام یک شرکت تبلیغاتی.
البته که این اسم برای مردمی که سرانه مطالعهشان دو دقیقه در روز است چیزی بود در زمره عجایبالمخلوقات و غرایبالموجودات و از درک و فهمشان خارج.
شرکت تبلیغاتی موسی کو تقی
روزانه تلفنهای زیادی داشتیم که آوازه شرکت را از یک جایی شنیده بودند و برای سفارش کار زنگ میزدند.
میگفتند شرکت تبلیغاتی قَمَری؟ فکر میکردند فامیلی رییس شرکت است یا شعبه یک شرکت عربی در ایران است.
کار منشی اما این بود که با آب و تاب توضیح بدهد که قَمَری نه، قُمری و بعد برای تکمیل حرفش، یکی از اشعار بی نشان مرحوم میرزا عبدالقادر بیدل دهلوی را می خواند که: «به رنگ طوق قمری در هوای سرو موزونت / كند خاكستر من ناله از هر حلقهی دودی»
که البته باز هم معلوم نمیکرد که قمری چیست یا کیست و این وسط چه کاره است و ربطش به نام شرکت چیست؟
و این گونه بود که سفر ۲۵ ساله من به عنوان یک طراح کثیر در شرکت قمری یا همان موسی کو تقی شیک و فرهیخته آغازشد.
پایان پیام
نویسنده: فاطمه خرمآبادی
کد خبر : 185649 ساعت خبر : 1:12 ب.ظ