مشکلات مهاجرت غیرقانونی یا حتا قانونی چیست؟
به گزارش گلونی پس از ماجرای تلخ خانواده ایراننژاد، کاربران فضای مجازی واکنشهای مختلفی را به این اتفاق ناگوار نشان دادند. در زیر رشته توئیت یکی از ایرانیان مقیم اروپا را میخوانیم.
مشکلات مهاجرت غیرقانونی
علی فاتحی در اولین توئیت خود نوشت:
#رشتو #مهاجرت
۱
به خدا فکر میکردم کف خیابونهای اروپا را با شیشه ساختند. دوستش از اونطرف آتش، با اشاره به آتشدان حلبیشون، پرسید:نیست نامرد؟! یه جماعت زدند زیر خنده.
تو کادر دوربین من ۸ جوان فارسیزبان کنار آتش در حلبیآبادی کثیف و بدبو در شمال فرانسه در حال گفتگواند.— Ali Fatehi (@alifatehi_now) October 31, 2020
وی رشته توئیت خود را اینگونه ادامه داد:
حدود دو سال با همکارانم مشغول ساخت مستندی با موضوع پناهجویان در کله (جنگل کاله) در شمال فرانسه، نزدیکترین مرز به انگلیس (۳۴ کیلومتر) اما دریا. ایده ساده و خطرناک رد شدن از این ۳۴ کیلومتر با همه خطراتش چندین هزار نفر در سال را به اینجا میرساند.
جمعیتی از ایران، افغانستان و کشورهای افریقایی با رویای مشترک! زندگیِ رویایی در بریتانیا. اینکه کشورهای این پناهجویان شرایط زندگی خوبی برایشان نساخته برای مهاجرت کافی است اما برای ریسک مرگ کافی نیست.
ریسک مرگ با رویا گره خورده. چون اگر نیت دور شدن از کشور باشد کار تمام شده.
اما این رویا محصول کدام کارخانه است؟
الف- قاچاقچیان انسان از ایران تا بریتانیا رویا میفروشند. اینکه هربار در هر مکان پناهجو را ترغیب کنی که برای رها شدن از وضعیت موجود با پرداخت هزینه گزاف به مقصد بعدی برود شغل است! پناهجویانی که عموما جز به زبان مادری مسلط نیستند.
ب- من و شمای خارج نشین. ما همه واقعیت مهاجرت را منتقل نمیکنیم. تنها زیبایی را نشان میدهیم. به مدد شبکههای اجتماعی تصاویر زندگی سراسر رویایی ما در صفحات مجازی دست به دست میچرخد.
آخر هفتههای کنار ایفل، قدم زدن در شانلیزه مسافرت در اروپا و امریکا. گیسوان رها شده درباد…
اینکه ما تصاویر شادیمان را منتشر کنیم ایرادی بهش نیست. ایراد از جایی شروع میشود که بقیه واقعیت را نمیگوییم.
هیچ جایی نگفتیم مسلط شدن به زبان کشور جدید چقدر سخته نگفتیم پیدا کردن یک خانه اجارهای چقدر دشواره نگفتیم پیدا کردن یک ضامن برای اجاره خانه در غربت چقدر دشوار است.
نگفتیم سالهای اول مهاجرت چقدر سختی میکشیم تا به یک دهم کیفیت زندگی پیش از مهاجرت برسیم نگفتیم برای درس خواندن در دانشگاه مجبوریم در رستوران و کافه و روزنامهفروشی کار کنیم.
نگفتیم پیدا کرد یک شغل ثابت چقدر سخته نگفتیم در هیچ جای دنیا برای مهاجر فرش قرمز پهن نمیکنند.
نگفتیم مهاجر اگر به دنبال موفق شدن است باید جنگجویی خستگیناپذیر در نبردی نابرابر با کسانی باشد که به زبان مادری در میان آشنایانشان زندگی میکنند.
چیزی که از خود نشان دادیم زندگی ۱درصد از ایرانیان مرفه بود که بدون دغدغه خوش میگذرانند.
باورکنید بارها دوستانم از ایران از من پرسیدند که خونه بهت دادن؟ ماشین چی بهت دادن؟
مشکلات مهاجرت غیرقانونی
و من هربار متعجب میگم چرا باید اینا را به من بدن؟ و اونا میگن تو زرنگ نیستی همه گرفتند. دوست دارم اون «همه» بیان توضیح بدن که بابت کدام تخم دو زرده این امکانت را گرفتند و فخر فروختند.
در پاریس با پناهجویی روبرو شدم که آه در بساط نداشت. با یک پولیور در سرمای فوریه، جلوی دانشگاه سوربون منتظرم ایستاده بود.
عاجز از خرید حتی یک قهوه یک یورویی. من اون موقع خودم کارگر روزنامهفروشی بودم از نظر مالی نمیتونستم کمکی بکنم برای همین به دوستان خیر معرفی کردم و…
دو هفته بعد همون شخص روی اینستاگرامش عکسی از زندگی رویاییش در پاریس منتشر کرد که اگر نمیشناختمش فکر میکردم یکی از شاهزادههای مستقر در پاریسه!
اگر نگوییم که مهاجرت سختترین بخش زندگی است حتی با آمادگی ذهنی و مالی، چه رسد به مهاجرتهای بیفکر و رد شدن از مرز با قایق و پیاده در این زجر عمومی پناهجویان و مرگهایشان سهم داریم.
گفتنی است خانواده ایران نژاد به همراه همسر و سه فرزندش چند روز پیش در حین مهاجرت غیرقانونی به انگلیس غرق شدند.
پایان پیام