حکایت کرکره نیمه باز و ماسک زیر دماغ
به گزارش گلونی پس از اوج گرفتن آمار مرگ و میر ناشی از کرونا، ستاد ملی مقابله با کرونا بالاخره تصمیم گرفت به برخی مشاغل دو هفته تعطیلی بدهد. مشاغلی که باز بودنشان در این ایام چندان ضروری نبود.
حکایت کرکره نیمه باز
ستاد ملی مقابله با کرونا قصد داشت با این کار شهر را کمی خلوتتر کند و ترمز ماشین کشتار کرونا را برای مدتی بکشد تا این ماشین هولناک کمی آرامتر حرکت کند.
در نتیجه مشاغلی مانند لباس فروشیها، بستنی فروشیها، آجیل فروشیها و… جزو مشاغل غیرضروری شناخته شدند و دستور بر عدم فعالیت آنها صادر شد.
اما درست است که این مشاغل به طور موقت برای جامعه ضرورتی ندارند ولی برای صاحبان مشاغل حکم مرگ و زندگی را دارند.
یعنی درست است که کسی با دوهفته لباس نخریدن، نمیمیرد. اما بسیاری از لباس فروشها اگر دو هفته لباس نفروشند شاید زندگیشان نابود شود.
نتیجه چه میشود؟ با وجود تعطیلی دو هفتهای، شهر هنوز خلوت نشده است.
مشاغل تعطیل شده، با کرکرههای نیمه باز در حال فعالیت هستند. ماموران تعزیرات حکومتی هم که نمیتوانند به این همه تخلف رسیدگی کنند.
شاید هم میتوانند اما وضعیت صاحبان کسب و کار را درک میکنند. شاید میدانند که اگر بازار نابود شود و دیگر نباشد، بودن آنها هم خرجی است روی دست دولت.
شاید دستشان به پلمپ همه مغازهها نمیرود و شاید شایدهای دیگری در میان باشد.
اما هرچه هست وضعیت فعلی و مغازههایی با کرکرههای نیمه باز، هیچ تفاوتی با افرادی که ماسک میزنند ولی دماغ خود را از آن بیرون میگذارند، ندارد.
آنها ماسک زدند اما در حقیقت ماسک نزدند و این نوع ماسک زدن هیچ تاثیری در جلوگیری از مبتلا شدن به کرونا ندارد. وضعیت کرکرهها هم همینطور است. بسته هستند اما این بسته بودن هیچ تاثیری در جلوگیری از شیوع کرونا ندارد.
به نظر شما چاره چیست؟
پایان پیام
نویسنده: محسن فراهانی